12.07.2015 Views

ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺩﺭ «ﺧﺎﻧﻪ ﻛﺎﻏﺬﻱ»

ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺩﺭ «ﺧﺎﻧﻪ ﻛﺎﻏﺬﻱ»

ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺩﺭ «ﺧﺎﻧﻪ ﻛﺎﻏﺬﻱ»

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

نجوانمايش خانگىاين فيلم 95 دقيقه اي سال ‎2008‎به كارگردانياستوارت هندلر ساخته شده و فيلمنامه اش راكريستوفر بورلي نوشته است.‏ مكس قصد داردبا محبوبش ازدواج كند اما پول كافي در بساطندارد.‏ او كه سال ها در زندان بوده و راه قانونيپول در آوردن رانمي داند،‏ سر دوراهي سختيقرار مي گيرد...‏ .پليس زمانپيتر هايمز فيلمنامه اين فيلم را سال 1994نوشته و آن را كارگرداني كردهاست.‏ يك پليسبهنام والكر ماموراستاز دستگاهي كه مي توانبه كمك آن به گذشته بازگشت مراقبت كند.‏تبهكاران بسياري در صدد دزديدن اين دستگاه وسوءاستفاده از آن هستند...‏ .پدرخوانده 2ندارم؟ اين سفر حق همه آنهايي بود كه اين سال هازحمت كشيده بودند.‏ اميدوارم ستادي تشكيل شودكه من نوعيبهاستناد آنبتوانماز حق قانوني خودمو احاديث كذبي كه گفته مي شود دفاع كنم.‏تابه آنجا كه يادم مي آيد هميشه درنقش يكدختر معصوم و مهربان ظاهر شده اي،‏ اين قضيه تابه امروز برايت تكراري نشده است؟خيلي هااين سوال رااز من مي پرسند.‏ شايد 70درصد روحيه خودماين گونهبودهاست.به هميندليل نقش هاي اينچنيني كه به من پيشنهاد مي شدرا انتخاب مي كردم.‏ همه اين سال ها هم از پذيرفتننقش منفي ترس داشتم.‏ شايد اشرف السادات سريالعكس:چاوش هماوندى/‏ جام جمداداشي تنها نقش كمي منفي من بود.‏يكي از خصوصيات بارز بازي ات اين است كهخيلي احساساتي مي شوي و به گريه مي افتي.‏شايد اين قضيه مربوط به بخش نهفته غصه هايدرونم است.‏ اين اتفاق هميشه برايم فرصتي مي شودكه با حسي كه براي نقشم مي گذارم تخليه شوم واين حس را دوست دارم،‏ دلم مي خواهد هميشهگريه هاي من همذات پنداري مخاطب را به دنبالداشته باشد و برايش باورپذير باشد.‏برايت مهمبوده كه هميشهنقش اول رابازيكني؟ببينيد به هر حال وقتي من نقشي مثل پري رادر سريال اغما بازي مي كنم،‏ پس بالطبع توقع دارمكهنقش هاي پيشنهاديبعدي ام خيلياز آن پايين ترنباشد،‏ چون چيزي كه امروزه يك روال طبيعي وشناخته شده در دنيايبازيگري ماستايناست كهدر هر نقشي كه ظاهر شوي و اين نقش در هر اندازه وسطحي كه باشد ذائقه مخاطب به پذيرفتن آن عادتمي كند و به قول معروف در همان نقش جا مي افتي.‏به جرات مي توانم بگويم كه پله پله پيشرفت كردندر حرفه ما معناييندارد.‏ هميشهايناتفاقاست كهبازيگر را ارتقا مي دهد.‏دوست د ارم كمي هم از سفر زيارتي ات به مكهبگويي،‏ قطعا حس و حال خوبي را برايت به همراهداشته...‏ .چند وقت پيش در زندگي خصوصي ام دچارمشكل شدم كه خيلي كنار آمدنبا آنبرايم سادهنبود.‏ يك هفته به ماه ذي الحجه مانده بود كه با منتماس گرفته شد و مطلع شدم كه سفر مكه را درپيش دارم.‏ اتفاق خيلي خيلي خوبي بود.‏ من به اينسفر دعوت شدم و واقعااحساس كردم كهبه خدانزديك شده ام.‏ كعبهبرايمبي نظيرترين جاي دنيابود،‏وقتي جلوي كعبه مي ايستادم قدرت هيچ كاري رانداشتم.انگار وارد دنياي ديگري شدهبودم.برايهمه عزيزانم آرزو مي كنم كهبهاين سفر دعوتشوند.‏ شايدباورتان نشوداز زماني كهبرگشتم،انگارهمه چيزبرايمبوي تازگي مي دهد.نگاهمبه همهچيز متفاوت شده است.‏ازنقش عارفه در سريال قفسيبراي پروازبرايمان بگوييد،‏ لهجه جنوبي را خيلي خوبتوانستي صحبت كني.‏فضاي سريال جنگيبااين محتوا را خيلي دوستداشتم.‏ من سال ها پيشبه خاطر شغل پدرم جاييزندگي مي كردم كه هواپيماي عراقي درست از بالايسرم رد مي شد.‏ من جنگ رابه واقعلمس كردم.‏اين كار يك ملودرام عاشقانه را به همراه داشت وسعي كردمبا تمام و كمال در كناراين گروه خوبايفاي نقش كنم.‏ عارفه را بخشي از زندگي خودممي ديدم.‏ برايلهجه هم كمك داشتم و فكر مي كنمبد درنيامده باشد.‏از همكاري با مهدي فخيم زاده و آپارتمان 85هم صحبتي داشته باش.‏كاردركليتپرجمعيتاستوباشخصيت پردازيخوب مهدي فخيم زاده در كل حس مي شود.‏ همكاريبا آقاي فخيم زاده هميشه برايم افتخار بزرگي بود وخوشحالم كه اين اتفاق بالاخره افتاد.‏چر ا فعاليتت در سينما كم است؟نقش ها در حد و اندازه اي نبود كه بخواهمبه آن فكر كنم،‏ خيلياز آنها حتي جاييبرايشخصيت پردازي نداشت من تنها يك فيلم سينماييكار كردم واميدوارمازاينبهبعدنقش هاي خوبيبه من پيشنهاد شود.‏ من مي خواهم سينما را با يككارگردان خوب و درست شروع كنم.‏و صحبت آخر...‏باهم مهربان باشيم و قدر يكديگر را بدانيم،‏ قدرلحظاتي را بدانيم كه گذراست و ديگر برنمي گردد.‏تنها چيزي كه مي ماند مهرباني،لبخند و گذشتاست.‏ به خودمان كمك كنيم كه سالم باشيم و سالمزندگي كنيم.‏شبنم مدنيوي از تدوين همزمان با تصويربرداري اين سريالخبر مي دهد واضافه مي كند:‏ ‎60‎درصد تصويربرداريدر شب و 40 درصد در روز صورت مي گيرد.اينمجموعهتوليدصداوسيمايمركزسيستانوبلوچستان‏(شبكه هامون)‏ است و عوامل توليد و بازيگران آنتركيبيازنيروهايبومي و غيربومياست.‏با عشق امام حسين(ع)‏ بزرگ شديمزهرا سعيدي كه نقش ماه بي بي،‏ زن مومنه،‏ راايفاء مي كند درخصوص شخصيت خود مي گويد:‏ماهبي بي زني كه معتمد محلبوده وبه دليل داشتناعتقادات مذهبي مورداحتراماست و زماني كه مردممشكلي دارند او پشت و پناه آنهاست و صادقانهزندگي خودش را وقف مردم كرده است.‏او درخصوص موضوعاين سريال كهبه مناسبتماه محرم توليد مي شود،‏ مي گويد:‏ همه ما در زندگيبا عشقامام حسين(ع)بزرگ شديم واين خوشبختيرا داريم كهائمه هميشه هواي ما را دارند و چيزيرا خالصانه بخواهيم حتما جواب مي گيريم.‏ در يكجامعه آزاد هر كسيبايداجازه داشتهباشد كهبااعتقادخودش زندگي كند و هيچ كدام از ما نبايد اجازه دهيماين آزادي را محدود كنند.اگر هر كسيبتواند خودشرا اصلاح كند،‏ دنيا گلستان مي شود.‏ فيلم ها و سريال هاباعث مي شوند كه زندگي ايده آل تري داشته باشيم.‏اميدوارم اين سريال باعث ايجاد وحدت در بينقشرهاي مختلفاستان سيستان وبلوچستان شود.‏ديدن توانمندي هاي استانعمار تفتي شخصتاول سريال،‏ دربارهنقششريف مي گويد:‏ شخصيتياز طبقهپايين دست جامعهو پرخاشگراجتماعي را تجربه مي كنم واولين قدميكه اتفاق مي افتد تغيير فاحش گريم،‏ تغيير مشهودلباس و لحن صحبت كردن است كه من را راغب كردتا در ريزه كاري هاي نقشاين تغييرات رابه وجودبياورم.‏ شخصيت شريف سواي قوميت از شخصيتخارج وبه تيپ نزديك تر وارتباطبا آنبرايم راحتزهر ا سعيدى در نمايى از سريال خط سوم/‏ عكس ها:‏ مسعود شيخ ويسىبود.‏ در حقيقت تمام آن چه را كه دراين منطقه ديدهبودم متفاوتبا همه آن چيزيبود كه شنيدهبودم،‏ درواقعيت يك خوشحالي توأمبانگرانيبه من دست دادكه در كشورم شهري را دارم كهبسيارازلحاظ محيطيمستعد رشد اقتصادي و فرهنگي است.‏وي در جواب سوالي كه روند كار را چه طور مي بيندو از بازي در اين سريال راضي هست يا نه چنين پاسخمي دهد:‏ فكر مي كنماين پروژه جزو معدود كارهايياست كه روالي آرام و عبادي دارد.‏ كمترافراد راباحاشيه هايش خسته مي كند.‏ با توجه به اين كه هنوزبخشي از كار پروژه مانده اين دلگرمي وجود دارد وچون اين كار در يك منطقه آرام و كويري است كمكمي كند تابا يك آرامش خاص و دوراز دغدغه هايرنج آور تهران،‏ با صداقت و نه با يك روند كاسبانه وسودجويانه كار را دنبال كنيم.‏تفتي ضمن اشاره به اين كه تلاش براي به تصويركشيدن هرگونه اعتقاد بدون باورقلبي با شكستمواجه مي شود و زماني تصور انديشه اي مي تواندموفق باشد كه با گوشت و خون آدم هايي كه در بهتصوير كشيدن آن انتخاب مي شوند آميخته باشدمي گويد:الاننمي خواهم در مورد تأثيراين كار حرفبزنم،‏ وقتي كه كارپخش شود مشخص خواهد شداينكار چقدر از دل ما برخاسته است.‏ويادامه مي دهد:ازنصيحت و پند واندرز متنفرمولي پيشنهاد مي كنم در خلوت خودمان كلاهمان راقاضي كنيم و تنهاييبا خودمان فكر كنيمبراي چيمي جنگيم تابدستشبياوريم.اگر واقعابهانديشه اياعتقاد داشته باشيم و آن انديشه در زندگي ما جريانداشتهباشدبي ترديد هيچنيازيبراي جنگبا آننداريم.‏ ساختن يك سرزمين پيش از هر چيزي نياز بهدست بر شانه همديگر گذاشتن دارد.‏ من اگر به جايمردماين منطقهباشمبه جاي هل دادنبرادرم سعيمي كنم دستش را بگيرم.‏سميه تاتارىكارگرداناين فيلم فرانسيس فورد كاپولااستو فيلمنامه اش را با همكاري ماريو پوزو نوشته وسال 1974 توليد شدهاست.اين فيلم 167 دقيقه ايدنبالهپدرخواند ه ‎1‎است و مايكل كورلئونه سرگرمسروسامان دادن به امپراطوري پدرش است.‏مشت در برابر مشتكارگرداناين فيلم 92 دقيقه ايليا چياليانگاست و در سال 2010 توليد شدهاست.باي ملقببه موش و جنين معروفبه گربه،‏ دو مبارز معروفكنگ فو هستند كهبه هم در حال رقابت اند و رقابتاين دو آسايش همه رابر هم زدهاست.امپراتوربه طور ناشناس وارد شهر آنها مي شود و راهزنانبه او حمله مي كنند،‏ ولي باي و جن ين،‏ جان اورانجات مي دهند.باي كهنمي داندامپراتور رانجات داده مي روداما جن ين مي ماند ولقب شواليهمي گيرد.باي متوجهاشتباهش مي شود و....‏داستان ماتر و پلهلاستر راسموس اين انيميشن را سال 2010كارگرداني كرده و خود فيلمنامه فيلم رانوشتهاست.اينانيميشن 95 دقيقه اي محصول مشتركآمريكا ونروژاست.‏ ماتر خيلي دوست داردخاطراتش را تعريف كند واغلب تخيلش را همدر روايت خاطراتش دخيل مي كند.‏ ماتر پزشكماشين هاست و پله ماشين پليسياست كهبه دليلاصابت با برق بسيار قدرتمند شده است.‏ او طيتحقيقاتش پي مي برد...‏ .9شنبه 25 دى 89/ قاب كوچك

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!