12.07.2015 Views

ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺩﺭ «ﺧﺎﻧﻪ ﻛﺎﻏﺬﻱ»

ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺩﺭ «ﺧﺎﻧﻪ ﻛﺎﻏﺬﻱ»

ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺩﺭ «ﺧﺎﻧﻪ ﻛﺎﻏﺬﻱ»

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

نگاهى به انيميشن ‏«داستان اسباب بازى 3»جذابيت هاى واقعى در داستان هاى خيالى‏«داستاناسباببازى 3» محصول 2010 آمريكانوشته جانلسه تر واندرواستانتون وبه كارگردانىلىاونكريچ،‏ پرفروش ترين فيلم جهان در تابستان 2010و نيز پرفروش ترين انيميشن حال حاضر در اكرانفيلم هاى خارجى در چيناست كه درنخستين هفتهاكران جهاني خود با فروشي معادل 44/8 ميليون دلاردر صدر جدول فروش هفتگي قرار گرفت و در هفتهنخست در چين 9/5 ميليون دلار فروخت كه ركورديخوببراي هفتهاولاكران يك فيلم خارجي دراينكشور محسوب مي شود.‏ داستاناسباببازى 3 كهاز سوى هفته نامه تايمبه عنوانبهترين فيلم سينماىجهان در سال 2010 نيز انتخاب شده با فروش بيشاز 606 ميليون دلار در خارج از آمريكاى شمالى وفروش جهانىبيشاز يك ميليارد دلار،‏ پرفروش ترينفيلم انيميشن تاريخ سينماى جهان نام گرفته است.‏اين فيلماخيرانامزد دريافت جايزهبهترينانيميشنازبيست ودومين دوره جوايز سالانهانجمنتهيه كنندگانآمريكا شده است ‏(اسكرين ديلى،‏ خبرآنلاين وخبرگزارى مهر).‏داستان اسباب بازى 3 داستان زندگى وودى،‏ باز،‏جسى،اسلينكى،‏ آقا و خانم سيب زمينى و ديگراناست؛ اسباب بازى هاى پسربچه اى به نام اندىكه حالا ديگر بزرگ شده و مى خواهد به دانشگاهبرود.‏ پس طبيعى است كه ديگر به اقتضاى سن وسالشنمى تواندباايناسباببازى هاى قديمىبازى كند و ناچار است يا به سفارش مادرش آنهارابه مهدكودكاهدا كند،‏ دوربريزد يا دراتاق زيرشيروانى انبارشان كند.‏ اسباب بازى هاى اندى نيازدارند صاحبشان با آنها بازى كند و هيچ كدام از اينگزينه ها را دوست ندارند.‏ اين چالش نخستين،‏ماجراهايى را براى اسباب بازى ها به وجود مى آوردكه داستان اسباب بازى 3 نام گرفته است.‏ ماجراهايىجذاب و ديدنى و پراز تعليق و دلهره كه فيلم دربستر اين وقايع روايت مى شود.‏ با اين حال،‏ داستاناسباب بازى 3 به لايه اول محدود نيست و حاوىمعنايىنماديندربابدوستى،كودكىوخاطراتگذشتهو همچنين دربردارندهپيام هايى سياسى اجتماعىاستكه مختص مخاطب بزرگسال است؛ اگرچه درناخودآگاه كودكان نيز به شكلى غيرمستقيم تاثيرخود را مى گذارد.‏ داستان اسباب بازى 3 از اين نظريكىاز عميق ترينانيميشن هاى سال هاىاخيربهلحاظ مضمونى و محتوايى است.لوتسو به وضوحيادآور پدرخوانده هاى فيلم هاى مافيايى است كه درپس شخصيت منفى خود،‏ گذشته اى ترحم برانگيزدارند وازاين رونه شايسته ترحم وبخشش هستندو نه مستحقانتقام و مجازات.‏ صحنه هايىاز فيلمكه در مهدكودك مى گذرد و موضوع آن تقابل مياناسباب بازى هاى اندى با دار و دسته لوتسو است بهوضوح يادآور فيلم هاى جاسوسى و مافيايى استو شايداز همين روبه 2 عنصر شكنجه واعتراف نيزاشاره خاص دارد.‏ چه وقتى عروسكباربىبااستفادهاز نقطه ضعف كن سعى دارد از او حرف بكشد و چهوقتى باند لاتسو به زور شكنجه اى كه البته نشان دادهنمى شود،‏ چاتر تلفن را واداربهلو دادن عروسك هاىشورشى اندى مى كنند و ما مى دانيم كه اين شورشدليلش آزاديخواهى است نه چيز ديگر.‏در تحليل محتوايى انيميشن داستان اسباب بازى‎3‎از منظر توجهبه مخاطب كودك،‏ 2 نگاه مختلفمى توان داشت.اگرارتباطاينانيميشن را با مباحثتربيتى مربوطبه آموزش مفاهيمانسانى و مهارت هاىزندگى به كودك مورد توجه قرار دهيم،‏ اين فيلم نمرهبالايى را به دست خواهد آورد چراكه با زبانى كاملاكودكانه توانسته مسائلى را كه بزرگسالان هم گاه ازدرك درست آن عاجز هستندبه مخاطب خردسالخود منتقل كند،‏ اما اگر مناسب بودن حال و هواىانيميشن با مقتضيات دوران كودكى را مدنظر داشتهباشيم آن وقت به اين فيلم مى توان انتقادهايى جدى ومهم داشت.‏ مهم تر از هر چيز ارتباط باربى با كن استكه مساله اى كاملابزرگسالانهاست.‏ همين طور روابطىكه بين وودى و جسى و بعدا ميان باز و جسى مشاهدهمى شود.‏ كودك يا متوجه تفاوتاينارتباطبا روابطانسانى ديگر نمى شود كه اين بهترين حالت قضيهاست يااگربشود،‏ معنايش ورودنابهنگام كودكبهدنياىبزرگسالىاست واين مهم ترين خطرىاستكه كودكانامروز را تهديد مى كند.‏ درستاست كهاينفيلمبراساس فرهنگ غربى ساخته شده و در آنجااينچيزها عادىاست،اما در ميانانيميشن هاى غربى همهستند نمونه هايى كهبهاين مساله توجه خاص داشتهو در دام اين عادت رايج گرفتار نشده اند.‏اما برسيم به تحليل ساختارى اين فيلم و بررسىآن از جنبه سينمايى و هنرى.‏ از شخصيت ها شروعمى كنيم.‏ از ويژگى هاى اصلى اين فيلم،‏ استفادهدرستاز شخصيت وبه كارگيرى صحيح آن درروند روايتاست.‏ شخصيت هاىانيميشن داستاناسباب بازى 3 هم واقعى اند هم فانتزى.‏ يعنى وقتىآنها را در حضور انسان ها مى بينيم واقعى اند.‏ نهمى توانند حرف بزنند،‏ نه راه بروند،‏ نه هيچ نوعفعاليت ديگرى داشتهباشند،اما وقتى تنها مى شونديا از نظر انسان ها پنهان مى مانند آن وقت است كهغيرواقعى و خيال انگيز مى شوند و همه كارىازدستشان برمى آيد.‏ البته هر كارى كه در توانايى شانباشد،‏ مثلا اسباب بازى هاى عروسكى مى توانندحرف بزنند و بشنوند چون گوش و دهان دارند و درعالم واقعايناستعداد در آنها قرار داده شده كهبتواننددر عالم خيال از آن بهره بگيرند،‏ اما به طور مثال چاترتلفن يا تلفن پرحرف كه گوش و دهان ندارد فقطاز طريق گوشى اش قادر به تكلم و ارتباط كلامى باديگران است.‏ كاميونى هم وسيله نقل و انتقاللوتسواست نه دهان دارد نه گوش و نه گوشى،‏ نه قادر استحرفبزندنهبشنودنه شايد حتىببيند،بلكه فقطراه مى رود چون چرخ دارد.‏ طراحى شخصيت اينفيلمبه گونه اىانجام شده كه فيلمنامه نويسنه آزادىعمل كامل داشته باشد و نه محدود باشد و نتواندداستانش رابر مبناىاين شخصيت ها پيشببرد.بلكهناچاراست در همان چارچوب دقيقى كه طراحىشده داستان را روايت كند.استفادهاز قابليت هاىرئال شخصيت ها در دنياى فانتزىبه قدرى حسابشدهاست كه چشم جا مانده خانم سيب زمينى درخانه همبراى خودش كاركرد داستانى دارد واينويژگى،‏ خودش وسيله اى است براى باورپذيرشدنآن صحنه اى كه آقاى سيب زمينى چشم،‏ گوش،‏ دهانوبينى اش همه راازبدن جدا مى كند وبا چسباندن آنهابه يك قطعه نان،‏ تبديل به آقاى نان مكزيكى مى شودو در نتيجه انعطاف پذيرتر شده و توانايى هايش براىكمك به اجراى نقشه فرار افزايش مى يابد.‏بهلحاظ فيلمنامه و طرح داستانى،‏ داستاناسباب بازى‎3‎ خيره كنندهاست.اينايده كهاسباب بازى ها سرنوشت غم انگيزى دارند كه فراموششدن وبى استفاده ماندناست و دليلش همبزرگ شدنبچه هاست به تنهايى سرشار از معنا و مفهوم است وهمچنين مستعد شرح وبسطى كامل و دراماتيك.‏ نوعپرداختاينايده هم كاملا قابل دفاع و ستودنىاست.‏ممكناستازاولبدانيم كه آ خرش همه چيزبه خوبىو خوشى تمام خواهد شد،اماامكانندارد حدسبزنيمچگونه.‏ شايد در آن صحنه اى كه شخصيت ها دارندبهسمتبخش ذوب شدن زباله ها رانده مى شوند،‏ مطمئنباشيم كهبالاخره يك جورىنجات پيدا مى كنند،اماامكانندارد حدسبزنيمبوسيله كوچولوهاى فضايىعشق چنگك،ازاين مخمصه رها مى شوندبااين كهقبل تر ديده ايم كهاين كوچولوها،به عشق چنگكوبازىبا آناز جمع جدا شده اند.‏ غافلگيرى هاىداستانىاين فيلم هيچ كدام ناگهانى وبدون پيش زمينهنيستند.براى همه شان قبل تر كاشت داستانىانجامشده،‏ ولىنكتهاينجاست كهاين كاشت ها تا قبلازبرداشت،‏ فهميده نمى شوند ولو نمى روند.‏در استادانه بودن كارگردانى انيميشن داستاناسباب بازى 3 نيز همين بس كه با موجز و مفيد كردنصحنه ها و حذفنماهاىاضافى و در عوضاستفادهازتقطيع هاى كوبنده و در يك كلامباپرهيزاز زياده گويىواطناب،به مخاطب خوداجازه سرخاراندن همنمى دهد،‏ همچنينبا زمانبندى درست و دقيق،با خردكردننماهاى مختلف صحنه ها در هر سكانس وبااستفاده بجا از مونتاژ موازى بخصوص در صحنهفرار از مهدكودك،‏ نه فقط حق فيلمنامه خوب اثررا به بهترين شكل ادا مى كند،‏ بلكه به مخاطبى كهششدانگ حواسش را به فيلم جلب كرده فرصتفهميدن مى دهد و او را در انبوه اطلاعات وموقعيت ها سرگردان رها نمى كند.‏ آن جذابيت و اينسادگى،‏ انيميشن داستان اسباب بازى‎3‎ را تبديل بهاثرى مى كند كهبهلحاظ ساختارى،‏ مناسبت كاملبااصلى ترين مخاطبان خود يعنى كودكان دارد.‏آزاد جعفرىپويانمايىعكس:‏ imdbكارگاه مستندمستند طبيعت بى جانمستند طبيعت بى جان،‏ چنان كه از نامشپيداست مستندى است كه موضوع آن طبيعتبى جان باشد.‏ در واقع مى توان گفت ممكن استمابا جان بخشىبه طبيعتبى جان والقاى حركتبه آن،‏ مستند طبيعتبى جانىبسازيم كه در آناز تكنيك پويانمايىاستفاده شدهاست ونيزامكان دارد طبيعتبى جان ما صرفا آثار تاريخىوباستانىباشد كه دراين صورت در زمينهمستند معمارى و ميراث فرهنگى كار كرده ايم.‏نمونه هايى هم وجود دارند كه در آنها هم ازتكنيك پويانمايى استفاده شده و هم موضوع آنهاميراث فرهنگى است كه از نمونه هاى متقدم آنمى توان به فيلم ‏«تپه هاى مارليك»‏ ساخته ابراهيمگلستان و از نمونه هاى متاخر مى توان به 2 فيلم‏«شكوه تخت جمشيد»‏ و ‏«هفت رخ فرخ ايران»‏ساخته فرزين رضاييان اشاره كرد.‏اما آن دستهاز مستندهاى طبيعتبى جانكه نه در آنهااز پويانمايىاستفاده شده و نهموضوع اصلى شان ميراث فرهنگى است،‏خودبر 2 قسم كلى قابل تقسيم هستند.‏ يكىمستندهايى كه موضوعشان آسمان،‏ كوه،‏ دشت،‏درخت،‏ دريا و مناظرى طبيعىازاين قبيلاستو ديگر مستندهايى كه موضوعشان اشيايىاست كهلزوما جزو آثار تاريخى وباستانى يابه طور كلى ميراث فرهنگى قرار ندارند.‏ درفرآيند ساختاين هر دونوع مستند طبيعتبى جان،‏ نكته اى كه حائز اهميت است،‏ استفادهاز تدابيرىبصرىبراىالقاى حركت در تصويراست،‏ چراكه طبيعت بى جان به خودى خود ثابتاست و تصويربردارى غيرمتحركاز آن تفاوتىبا عكسبردارىاز آنندارد.‏ دربرخى موارد عواملطبيعى مثل باد وباران حركاتى را در تصويربهوجود مى آورند كهاستفادهاز دوربين فيلمبردارىيا تصويربردارى را توجيه پذير مى كند،اما هميشهچنين نيست.‏ اينجاست كه سازنده ناچار استدستبه كار شده يا در تصوير مقابل دوربينايجاد حركت كند يا اين كه با استفاده از حركتفيزيكى ‏(تراولينگ،‏ كرين،‏ پن و تيلت)‏ يا اپتيكى‏(زوم اين و زوم بك)‏ خود دوربين،‏ تفاوت كارشرابا كار عكاس طبيعت مشخص كند و گرنهبرآيند كار او به جاى اين كه فيلم مستند باشد،‏فتوكليپ خواهد بود.‏القاى حركتاما فقطبه 2 روش فوق الذكرخلاصه نمى شود.‏ در كار مستند طبيعت بى جان،‏تدبير بصرى مهمى هست كه امروزه استفاده هاىحيرت انگيزىاز آن مى شود.اين تدبيربصرىعبارت است از عكاسى مكرر از يك منظرهطبيعى در فواصل زمانى معين و سپس كنارهم قرار دادناين تصاوير در مرحله مونتاژ ودر نتيجه به دست آوردن تصويرى متحركاز طبيعتى كه به سبب محدوديت ديد انسانىبه نظر نامتحرك مى آيد.‏ با اين روش مى توانبراحتى رشد يك گياه را در جنگل مشاهده كرد‏(مجموعه مستند سياره زمين)‏ يا حركت نور رابرديواره هاى يكبنابوضوح ديد ‏(مستند كرونوس،‏ساخته ران فريك).‏شنبه 25 دى 89/ قاب كوچك4

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!