12.07.2015 Views

ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده اﻗﺘﺼﺎد ﺳﯿﺎﺳﯽ

ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده اﻗﺘﺼﺎد ﺳﯿﺎﺳﯽ

ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده اﻗﺘﺼﺎد ﺳﯿﺎﺳﯽ

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

نیروی کار را سخت کاهش داد.‏ شمار کثیر کارگرانی که با ورود ماشین از کار بیکار شده بودند،‏ خود را همچون سکۀبی اعتباری می یافتند که برای یافتن کار جدید باید به هر دری می زدند.‏ در چنین وضعی صاحبان سرمایه نیز فرصت را مغتنمشمرده و بهای نیروی کار و مقدم بر همه بهای نیروی کار این جمعیت مازاد را تا سرحد ممکن به زیر ارزش واقعی آن تنزلمی دادند،‏ سلاح قتالۀ بشر سیتزانه ای که در سرتاسر تاریخ سرمایه داری از آغاز تا امروز توسط سرمایه داران علیه کارگران دنیابه کار گرفته شده است .رابطۀ سرمایه،‏ یا رابطۀ تولید ارزش اضافی،‏ همان گونه که قبلاً‏ شرح دادیم،‏رابطه ای در بنیاد واژگونه پرداز و توهم ساز است.‏در آیینۀ وارونه پرداز این رابطه،‏ همه چیز وارونه دیده می شود.‏ بهای نیروی کار به بهای کار تعبیر می گردد.‏ارزش اضافیآفریده شده توسط کارگران حاصل نقش سرمایه قلمداد می شود،‏و بیکارسازی کارگر که جبر قوانین انباشت و ارزش پوییسرمایه است جرم ماشین تلقی می گردد و،‏ از همین رو،‏ کارگران ‏(در مراحل اولیۀ مبارزات خود)‏ ماشین ها را به عنوان دشمنانخود خرد می کنند.‏ شیوۀ تولید سرمایه داری عین همین وارونه پردازی ها را لحظه به لحظه و گام به گام به صورت افکار،‏عقاید،‏ فرهنگ،‏ اخلاق،‏ ایدئولوژی در فضای زندگی انسان ها اشاعه داده و اشاعه می دهد.‏ سرمایه همزمان کلیه ملزومات،‏مصالح و منویات ارزش پویی خود یا استثمار کارگر را به صورت قانون،‏ قرارداد،‏ سیاست،‏ مدنیت،‏ نهادهای مدنی و سیاسی،‏دولت و کل فراساختار اجتماعی بازتولید کرده و بر شرایط کار و زندگی و بند بند حیات اجتماعی بشر مسلط می سازد.‏ تودۀوسیع فروشندۀ نیروی کار به حکم شرایط کار و زندگی خویش و زیر فشار فقر،‏ گرسنگی و آلام دامنگیرش از همان آغازعلیهسرمایه،‏ این رابطۀ اجتماعی سراسر توحش و جنایت،‏دست به مبارزه زده است و این مبارزه را در تمامی طول تاریخ حیاتسرمایه داری تا به امروز ادامه دادهو می دهد.‏یک معضل اساسی کارگران،‏ تا آنجا که به تودۀ وسیع آن ها مربوطاست ،فقدان شناخت شفاف و درست از ریشه های واقعی وجود این وضعیت بوده و هست.‏ آنان سرمایه دار را دیده و می بینند،‏ اماسرمایه را به طور عمیق نمی شناسند.‏ بهای ارزان نیروی کار را لمس می کنند و علیه آن دست به طغیان می زنند،‏ اما سرنوشتکار و محصول کار خود را آن سان که لازم است تعمق نمی کنند.‏ افکار مسلط در هر دورۀ تاریخی افکاری است که از عمقشیوۀ تولید مسلطبرمی خیزد و توسط طبقه حاکم عصر به سلول سلول حیات اجتماعی انسان ها تزریق می گردد.‏ این معضلبزرگی است که کارگران دنیا در همین شرایط موجود نیز در دام آن اسیرند.‏ برخورد کارگران به ماشین در دورۀ مورد گفتگویما نیز جلوۀ بسیار مشخصی از همین معضل بود.‏ آنان به طور واقعی با سرمایه در جنگ بودند،‏ اما این مبارزه در شکل ستیز باماشینظاهر می شد .

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!