ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده اﻗﺘﺼﺎد ﺳﯿﺎﺳﯽ
ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده اﻗﺘﺼﺎد ﺳﯿﺎﺳﯽ
ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده اﻗﺘﺼﺎد ﺳﯿﺎﺳﯽ
- No tags were found...
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
تناگزیر در گرو طولانی تر ساختن زمان کار روزانۀ کارگر است. تولید سرمایه داری در مراحل مقدماتی پیدایش خود بر همینروش اتکا داشته است. روزهای کار 12 ساعته و16 ساعته همین هدف را دنبال می کرده است .با همه این ها، افزایش ارزش اضافی از طریق طولانی تر ساختن هر چه فزون تر زمان کار، تکیه گاه واقعی شیوۀ تولیدسرمایه داری نبوده و نمی توانسته باشد. این کار فقط در همان مراحل آغازین حیات سرمایه می توانسته پاسخگوی نیاز اینشیوۀ تولید باشد. این امر چند دلیل دارد. اول این که طول ساعات شبانه روز حد و حدود معینی دارد. کاملاً روشن است کهبورژوازی در توحش هیچ مرزی نمی شناسد، اما طول روزانۀ کار بالاخره سقفی دارد و نمی تواند از ساعات معینی تجاوز کند،چیزی که با سرشت خودگستر سرمایه و جوهر پیوسته خودافزای انباشت سرمایه داری اصلاً سازگار نیست. دوم این که توان وطاقت کارگران برای کار روزانه هم بالاخره حدی دارد. در زیر دهشتبارترین و مرگبارترین تازیانه های سبعیت سرمایه دارانهم به هر حال تا حد معینی می توان کار کرد یا در واقع جان کند.بیش از آن را نمی توان تحمل کرد. سوم و از همه مهم تراین که تودۀ کارگران مورد استثمار و آماج بربریت سرمایه داری بالاخره انسانند و در مقابل جنایت ها و سفاکی هایسرمایه داری دست به مقاومت و مبارزه می زنند. تاریخ سرمایه داری تاریخ بی وقفه مبارزات توده های کارگر علیه استثمار وستمکاری سرمایه است. به همه این دلایل، سرمایه داران برای طولانی کردن زمان کار روزانه مجبور به قبول حد و مرزیهستند، واین امر با سرشت سرمایه داری در تعارض است .شکل دومِ بالا بردن میزان ارزش اضافی،بالا بردن هر چه بیشتر« بارآوری اجتماعی کار» است. در اینجا، اساس کار سرمایهبر کاهش میزان کار لازم و متقابلاً افزایش میزان کار اضافی است، اما نه با طولانی کردن روزانۀ کار بلکه با توسل بهکاهش هر چهبیشتر طول زمان کاری که برای تولید یک کالای معین مورد نیاز است. این شیوه، از یک سوی، تنهاراهکار مؤثر منطبق بر جهتگیری تاریخی سرمایه داری برای پاسخ به الزامات توسعۀ خود است و، از سوی دیگر، نیروی عاملو محرک اساسی تشدید تناقضات سرشتی و درونی شیوۀ تولید سرمایه داری اس .ژرفکاوی و تشریح کرد .این موضوعی است که باید آن راپیش تر دیدیم که کار لازم و کار اضافی رابطه ای کاملاً معکوس با هم دارند. در یک روزانۀ کار ثابت، هر چه ساعات کار لازمکاهش یابد زمان کار اضافی افزایش می یابد، امری که طبیعتاً وجه معکوس آن نیز صدق می کند. بر همین پایه، حرکتخودپوی سرمایه پیوسته این هدف را دنبال می کند که زمان کار لازم را کاهش دهد. زمان کار لازم ساعاتی از کار است که درطول آن نیازهای معیشتی و ملزومات تداوم حیات کارگر تولید می گردد.برای کاهش طول این زمان باید قدرت بارآورینیروی کار را بالا برد، آن سان که کارگر اگر به طور مثال در گدشته در طول روزانه کار 8 ساعته اش 100 واحد محصول تولیدمی کرده است، اکنون 200 واحد یا بیشتر تولید کند. با تحقق این امر یعنی افزایش ظرفیت بارآوری نیروی کار کارگر از100