12.07.2015 Views

ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده اﻗﺘﺼﺎد ﺳﯿﺎﺳﯽ

ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده اﻗﺘﺼﺎد ﺳﯿﺎﺳﯽ

ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده اﻗﺘﺼﺎد ﺳﯿﺎﺳﯽ

SHOW MORE
SHOW LESS
  • No tags were found...

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

طرح مسئله :در سال 1381، بر اساس گزارش های مرکز آمار دولت جمهوری اسلامی و،‏ مهم تر از آن،‏ با مراجعه به واقعیت های ملموسزندگی کارگران،‏ متوسط درآمد سالانۀ یک خانوادۀ کارگریِ‏ 5 نفری در ایران از مبلغیک میلیون و هشت صد هزار تومانتجاوز نمی کرده است.‏ کارگران با همین میزان دستمزد علاوه بر هزینۀ غذا،‏ لباس،‏ وسایل خانه و اجارۀ مسکن حتی کل بهایدارو و درمان و شهریۀ تحصیل فرزندان خویش را هم می پرداخته اند.‏ با این همه،‏ ما فرض را بر این می گذاریم که هر خانوادهدر طول این سال مبلغ هفت صد هزار تومان نیز بابت این هزینه ها از کمک های دولتی بیمه و درمان و غیره برخوردار شدهباشد.‏ در این صورت،‏ متوسط کل درآمد یک خانوادۀ کارگری در سال‎1381‎دو میلیون و پانصدهزار تومان بوده است .فرض را بر این می گذاریم که از کل جمعیت طبقۀ کارگر ایران در طول این سال حدود 8 میلیون نفر شاغل بوده باشند و هرکدام از این شاغلان بر پایۀ همان محاسبۀ سخاوتمندانۀ ما به نفع طبقۀ سرمایه دار،‏ سالانه مبلغ 2 میلیون و پانصد هزار توماندریافت کرده باشند.‏ دراین صورت،‏ کل دستمزد دریافتی کارگران ایران در سالتریلیون تومان(کل دستمزد کارگران در‎1381‎،138120 تریلیون تومان می شود:( = میلیون نفر20بر پایۀ همین آمار،‏ ارزش محصول کار و تولید کارگران ایران در همان سالِ‏تومان8 ‏(ضربدر)‏ دو میلیون و پانصد هزار تومان،1381238554 میلیون دلارتقریبا )240 تریلیون(بوده است.‏ یعنی،‏ طبقۀ کارگرایران در سال،1381240 تریلیون تومان محصول تولید کرده است،‏ در حالی که سهمخودش از این مبلغ فقط 20 تریلیون تومان بوده است.‏ تفاوت این دو رقم،‏ 220 تریلیون تومان است.‏ پیداست که تولید اینحجم عظیم از محصول اجتماعی نیازمند مواد اولیه،‏ ساختمان محل تولید،‏ وسلیل کمکی،‏ استهلاک ابزار کار و ماشین آلات وانواع واقسام هزینه های دیگر بوده است.‏ بدون داشتن این مصالح و امکاناتنمی توان فرایند کار و تولید را به پیش برد.‏ برایمحاسبۀ دقیق این بخش از سرمایه گذاری طبقۀ سرمایه دار ایران در سال 1381 رقم دقیقی در دست نداریم.‏ اما برمبنایداده های آماری مندرج در همان گزارش بالا می توان کل آن را حدود 20 تریلیون تومان تخمین زد.‏ اگر از رقم220 تریلیونتومانِ‏ فوق،‏ 20 تریلیون هزینۀ سرمایه گذاری ثابت را هم کم کنیم باقی می ماند 200 تریلیون تومان.‏ پرسش اساسی و حیاتیبرای هر کارگر این است که به راستی این 200 تریلیون تومان کجا رفته است؟یا،‏ به بیان دیگر،‏ بر سرثروتی که %90کارگران تولید کرده اند چه آمده است؟ موضوع بحث ما در این نوشته،‏ کندوکاو برای یافتن پاسخ این پرسش است.‏ برای اینکار،‏ یعنی یافتن پاسخ درست،‏ علمی و واقعی این پرسش،‏ یک راه بیشتر وجود ندارد:‏ باید جامعۀ سرمایه داری و نظام مبتنی برسرمایه یعنی شیوۀ تولید سرمایه داری یا رابطۀ خرید و فروش نیروی کار را بشناسیم.‏ این،‏ کاری است که می خواهیم آن را درنوشتۀ حاضر تا آن جا که ممکن است به زبان ساده شرح دهیم .

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!