ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده اﻗﺘﺼﺎد ﺳﯿﺎﺳﯽ
ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده اﻗﺘﺼﺎد ﺳﯿﺎﺳﯽ
ﺑﻪ زﺑﺎن ﺳﺎده اﻗﺘﺼﺎد ﺳﯿﺎﺳﯽ
- No tags were found...
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
ه به بتولیدی مورد بحث، پس از کسر همه هزینه های سرمایه گذاری و دستمزد کارگران، نصیبخود ساخته اند از کجا ناشیشده است؟ پاسخ این سؤال اکنون برای ما روشن شده است. سرمایه داران این ثروت عظیمرا از کارِ پرداختنشدۀ کارگران به دست می آورند و تصاحب می کنند. این ارزش مازاد در اقتصاد سیاسی طبقۀ کارگرارزش بهاضافیموسوم است. هر کارگری در هر کجای این جهان، در جریان فروش نیروی کار خود به سرمایه، اگر به طور مثال8ساعت در روز برای سرمایه دار،دولت یا هر مؤسسه سرمایه داری کار کند، تنها بخش اندک یا بسیار اندکی از این زمان کاررا به صورت مزد دریافت می دارد. بخش بزرگتر یا بسیار بزرگتر آن در شکل ارزش اضافی نصیب سرمایهقبلاً می گردد.گفتیم که سرمایه یک رابطۀ اجتماعی، رابطه تولید ارزش اضافی است. شیوۀ تولید سرمایه داری شیوۀ تولید ارزش اضافی یاتصاحب کار پرداخت نشدۀ کارگران مزدی توسط سرمایه و تبدیل این کار پرداخت نشده به سرمایۀ مجدد است .رابطۀ تولید ارزشاضافی و خصلت بت وارۀ سرمایهسرمایه داران و متفکران بورژوازی در دنیاگونه ای بسیار عوامفریبانه می گویند "کارگر در قبال کارش دستمزد دریافتمی کند و به این ترتیب بهای کار خود را می گیرد".طور مثال، شاعر ایرانیِ دورۀ قاجار،ایرج میرزا،که ظاهراً خیلی"آزادیخواه"، "مدرنیست" و حتی "کارگر دوست" هم بوده است در یکی از شعرهایش از زبان یک کارگر چنین می سراید:تو از من زور خواهی من ز تو زرچه منت داشت باید یکدگر را ؟این حرف سرمایه داران و متفکران طبقه آن هاست.ما در بالا به گونه ای روشن دیدیم که واقعیت ماجرا 180 درجه معکوساست. کارگر مثلاً 12 ساعت تمام برای صاحب سرمایه کار کرده است، در حالی که فقط و فقط معادل یک ساعت از کل اینساعات کار، به خودش یعنی به هزینۀ معاش وی و فرزندانش، تعلق گرفته است. در اینجا یک مسئلۀ اساسی وجود دارد کهباید به طور ریشه ایمورد کندوکاو قرار گیرد. واقعیت این است که همۀ کارگران دنیا با این محاسبات آشنا نیستند و با ایندقت به ماجرا نگاه نمی کنند. آنان بسیاری اوقات در مقابل استدلال سرمایه داران و نمایندگان فکری سرمایه داری خلع سلاحمی شوند و به همین دلیل هم دامنۀ مبارزات خود را به چون و چرا بر سر افزایش دستمزد یا به تعبیر خودشان "حق بیشتر"در مقابل کاری که کرده اند، محدود می سازند. همین مسئله یعنی این که کارگران و افکار عمومی در سطحی وسیع یک شکلکاملاً معکوس و یک تصویر عمیقاً دروغین و گمراه کننده از واقعیت ماجرا را می پذیرند و باور می کنند خود گویای آن است کهرابطۀ تولید ارزش اضافی یا رابطۀ خرید و فروش نیروی کار و، به بیان دیگر، رابطۀ سرمایه به عنوان یک رابطۀ اجتماعی از یکخاصیت ویژۀ واژگونه پرداز و ابهام آفرین برخوردار اس ت.