ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
- TAGS
- ituc
- www.k-en.com
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
اسلامي توليد شده اند: يعني در واقع، وزارت ويژه سرمايه داري دولتي و خصوصي در جمهوري اسلامي. اگر قرار باشد<br />
كه در اين كارتون ها، مثلا فلان مسئول «ايران خودرو» يا فلان كارفرما در شهرداري، مقصر معرفي شود كه تيشه به<br />
ريشه خودشان زده اند. بنابراين به جاي ارائه تصويرهاي واقعي از كارفرمايان و سركارگراني كه بر سر كارگران<br />
فرياد مي كشند و به آنان فرمان مي دهند كه سريعتر و شديدتر كار كنيد، كاريكاتوري از يك كارگر ساختماني خل<br />
وضع را نشان مي دهند كه عشق «مرد عنكبوتي» دارد و روي داربست پشتك و وارو مي زند. يا به جاي نشان دادن<br />
عواملي كه باعث بروز فجايعي مانند ريزش ساختمان در سعادت آباد و مرگ چندين كارگر جوان شد، كارگر قلدر و بي<br />
عقلي را نشان مي دهند كه براي لجبازي با مهندس ناظر، ديوار باربر را با پتك فرو مي ريزد و باعث ريزش كل<br />
ساختمان و مدفون شدن كارگران مي شود. هدف از ساختن اين كارتون ها اينست كه عامه مردم، نظام حاكم را به<br />
عنوان مقصر واقعي وعلت العلل اين فجايع تشخيص ندهند. دولت سرمايه دار با اين تبليغات مزورانه، هم آتش نفرت و<br />
نارضايتي مردم نسبت به استثمارگران و شيوه هاي حيواني به جيب زدن سود توسط آنها را فرو مي نشاند، و هم حس<br />
اتحاد و همبستگي نسبت به قربانيان اين نظام (يعني طبقه كارگري كه مرتباً توسط سوانح كاري و مخاطرات دائمي<br />
تهديد مي شود) را تضعيف مي كند. اين همان هدفي است كه نظام سرمايه داري حاكم بر ايران در دوران رژيم شاه هم<br />
دنبال مي كرد. در آن دوره كه تبليغات تلويزيوني هنوز به اندازه امروز فراگير نبود، راديو ايران درست همزمان با<br />
ساعت تنفس ناهار در كارخانه ها، نمايش هاي كوتاهي پخش مي كرد كه عيناً محتواي همين كارتون ها را داشت.<br />
عنوان اين نمايش ها چنين بود: «چرا هر بلايي هست بايد سر من كارگر بياد؟» و در پايان هم چنين نتيجه گيري مي<br />
شد: «همه بلاها سر من كارگر بي احتياط مياد!»<br />
يكي از چيزهايي كه مردم بايد بدانند اينست كه سازندگان اين كارتون ها هيچ شناختي از سانحه كاري ندارند؛ و به<br />
طور كلي با زندگي كارگري و مصائب و مسائل كارگري بيگانه اند. بنابراين هر چقدر هم كه خود را هنرمند بدانند و از<br />
خود ذوق هنري نشان دهند، در نهايت مزدوراني بيش نيستند كه براي كسب درآمد، دروغ تحويل جامعه مي دهند.<br />
اينان يك قشر نازك از متخصصان دست پرورده سازمان صدا و سيما هستند كه با بستن قراردادهاي چند ده ميليوني<br />
و در رفاه و امنيت كامل زير سايه دولت سرمايه داري كار مي كنند. شايد رايج ترين سانحه كاري براي اين مزدوران،<br />
واژگون شدن<br />
فنجان از روي ميز كامپيوتر و ريختن شير قهوه داغ به روي شلوار تميزشان باشد. اينان از سقوط،