ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388 ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
راه كدام است: تلاش در راه ايجاد تعاوني كارگري؟ يا مبارزه پيگير، متشكل و متنوع طبقاتي؟ جنبش كارگري در ايران با شرايط فلاكت و فشارهاي اقتصادي، به تعويق افتادن دستمزدها، تعديل نيروي كار و تعطيل كارخانه ها، و تهديد به اخراج و بيكاري دست به گريبان است. استثمار و ستم اقتصادي بر كارگران با محروميت هاي اجتماعي و سركوب سياسي تكميل مي شود. دولت سرمايه دار در شراكت و همدستي با سرمايه هاي امپرياليستي و سرمايه هاي بزرگ خصوصي دولتي، وضع غير قابل تحملي را براي طبقه كارگر و توده هاي ستمديده ايجاد كرده اند. همراه با سركوب طبقاتي، طبقه كارگر در كنار اكثريت جامعه از ستم مذهبي و ملي و جنسيتي نيز رنج مي برد؛ صفوفش زير بار اين ستم هاي چند گانه مي شكند و متفرق مي شود. اين شرايط عيني، موانعي جدي در راه مبارزه متحد و متشكل توده هاي كارگر ايجاد كرده است. اگر فعالان آگاه جنبش كارگري به دنبال بر طرف كردن اين موانع نباشند و از نظر ذهني توده هاي كارگر را مسلح نكنند، جنبش كارگري در يك دور باطل خواهد چرخيد. جنبش خودانگيخته كارگري تا حد و سطح معيني مي تواند در مسير مقاومت متشكل در برابر تهاجمات سرمايه و دولت سرمايه دار پيشروي كند. اما براي كسب موفقيت و تثبيت دستاوردها و پيشروي اساسي در اين راه، فعالان آگاه بايد به ارائه سياست و نقشه مبارزاتي درازمدت و پيگير دست بزنند و نقشي برجسته و حياتي در تكامل جنبش كارگري بازي كنند. بنابراين روي سخن ما در اينجا با فعالان جنبش كارگري است و نه با پديده بي شكل و متغيري به نام جنبش خودانگيخته كارگري يا توده هاي كارگر به صورت عام. هر مبارز آگاه در جنبش كارگري كه هدف رهايي طبقه كارگر از استثمار و ساختن جامعه و دنيايي نو و متفاوت را جستجو مي كند بايد دو چيز را درست تشخيص دهد. يكم، نقش و رسالت خود به مثابه عنصر آگاه كه مي تواند در تغيير شرايط عيني نقش موثر بازي كند. و اين از بيخ و بن متفاوت است با ايفاي نقش يك مددكار اجتماعي، يك مشاور حقوقي و يا يك عضو بنيادهاي خيريه غير حكومتي. دامنه ديد، برنامه ريزي و ابتكار عمل يك فعال آگاه جنبش كارگري بايد بسيار فراتر و كيفيتا متفاوت تر از پيش گذاشتن طرح هاي موقتي و از امروز به فردا براي حل مشكلات مالي و رفاهي روز كارگران باشد. دوم، بايد اوضاع جامعه و روندهاي متناقضي كه در بطن آن مي گذرد را درك كند و اين موضوع را در برنامه ريزي هاي مبارزاتي و ترسيم اهداف كوتاه مدت و ميان مدت مبارزه دخالت دهد. تشخيص صحيح شرايط قدرت حاكم و بحران ها و درگيري هايش، تشخيص
صحيح دوري يا نزديكي شكل گيري بحران و اعتلاي انقلابي در كل جامعه، تشخيص صحيح تاكتيك هاي سركوب و يا فريب و تطميع از سوي طبقه حاكم و نهادهاي كارفرمايي، همگي در اين چارچوب مي گنجند. اما بخش هاي مختلف جنبش كارگري و مبارزات گوناگوني كه در آن جاري است، به يك شكل و با دامنه و حدت و شدتي يكسان به ظهور نمي رسند. اين جنبش نيز مانند بقيه جنبش هاي طبقاتي و اجتماعي، ناموزون به پيش مي رود. بنابراين فعالان آگاه جنبش كارگري بايد از سطح و درجه و ظرفيت هر مبارزه معين، و روحيه و خصوصيات و تحولات ذهني كارگران درگير در آن مبارزه، درك صحيحي داشته باشند. بدون چنين دركي نمي توان صحبت از ارائه يك برنامه مبارزاتي صحيح و پيشرو كرد كه واقعا به تكامل جنبش كارگري و تكامل اتحاد و تشكل آن كارگران كمك كند؛ عقب تر از تمايلات و ظرفيت هاي آنان نباشد؛ و بيراهه هاي اصلاح طلبانه و خرافي و فريبكارانه سرمايه داري را درذهن آنان تقويت نكند. ما معتقديم كه به دنبال طرح ايجاد ”تعاوني كارگري“ در مشاركت با سرمايه دار خصوصي و يا با اتكاء به كمك دولت راه افتادن، نه به درد دنياي كارگران مي خورد و نه آخرت آنان! يعني نه معضلات روز كارگران را به معنايي واقعي و پايدار حل مي كند و نه در خدمت اهداف درازمدت طبقه كارگر و كسب رهايي كل طبقه قرار مي گيرد. شركت در اين گونه طرح ها، ايده مشاركت (همراهي و سازش) با طبقه و دولت سرمايه دار را تقويت مي كند؛ ترجيح دادن منافع فرد كارگر به منافع جمع كارگران و توجه به منافع جمعي از كارگران به جاي منافع طبقه كارگر را تقويت مي كند. و مثل روز روشن است كه اگر يكي دو تا از اين تعاوني ها استثنائا و در چارچوب طرح ها و اهداف دولت سرمايه دار، كارشان بگيرد و به رونق توليد و سودآوري برسند، در آنجا حتما يك قشر ممتاز از بين كارگران شكل مي گيرد كه به شريك درجه دوم كارفرماي اصلي و يا دولت تبديل مي شود و از منافع طبقه استثمارگر پيروي مي كند. ما معتقديم كه ممكنست در جريان مبارزات رزمنده كارگري در بعضي از واحدهاي توليدي، كار به اشغال كارخانه و بيرون كردن كارفرمايان دولتي يا خصوصي (و يا نمايندگان سرمايه خارجي) بكشد. اينكه چنين مبارزاتي چگونه و تحت چه شرايطي مي تواند به طرح كنترل كارگري بينجامد از آنچه تاكنون تجربيات تاريخي در ايران و دنيا به ما نشان داده جدا نيست. دو حالت دارد: يا اين مبارزات همزمان با شكل گيري بحران و اعتلاي انقلابي و از هم گسيختگي و ضعف كيفي دولت سرمايه دار اتفاق مي افتد، كه در اين صورت امكان واقعي كنترل توليد و توزيع در سطح آن كارخانه به وجود خواهد آمد. و يا اينكه، شرايط اعتلاي انقلابي در كل جامعه كماكان شكل نگرفته باشد. در
- Page 1 and 2: سالنامه - ازسال 1388 -1
- Page 3 and 4: تجمع پارك الله: زم
- Page 5 and 6: 2 4 3 كند.
- Page 7 and 8: نينل زين رد يراثآ ه
- Page 9 and 10: تبديل مي كنند. بنا
- Page 11 and 12: بهره وري كار مي بخش
- Page 13 and 14: در سال هاي متعاقب ا
- Page 15 and 16: اما آنچه از بحث هاي
- Page 17 and 18: هيچ ناگزيري در اين
- Page 19 and 20: آنچه عمدتا باعث از
- Page 21 and 22: طبقه كارگر و مساله
- Page 23 and 24: كارخانه خود بود. ي
- Page 25 and 26: يروآدوس و تشابنا رد
- Page 27 and 28: مبارزات رزمنده و اش
- Page 29 and 30: گرايشاتي كه مبلغ تج
- Page 31 and 32: ”در نتيجه كارگرا
- Page 33 and 34: كارگران و سطح آگاهي
- Page 35: ”در حال حاضر خريد
- Page 39 and 40: گفت: بورژوازي بين
- Page 41 and 42: همين سياست از سوي ن
- Page 43 and 44: جهاني عمدگي پيدا كر
- Page 45 and 46: خواهند گرفت. اين ه
- Page 47 and 48: مسلح سازد. تنها با
- Page 49 and 50: رد تيورتيد 1100 رگراك
- Page 51 and 52: دست داشت، از مهما
- Page 53 and 54: گرد هم آيي ها و تظاه
- Page 55 and 56: همدلي و احساس حقاني
- Page 57 and 58: يكي زا ياهراعش مهم
- Page 59 and 60: 2 م( 3 1 نگاه
- Page 61 and 62: آيا بايد كارگران جا
- Page 63 and 64: اول ماه مه 1385 در بحب
- Page 65 and 66: توجيه پذير نيست. ا
- Page 67 and 68: اما سياست صحيح طبقا
- Page 69 and 70: وارد مناسبات با جنب
- Page 71 and 72: يليف نيپ و دننام نآ
- Page 73 and 74: بيانيه بعد از اين ز
- Page 75 and 76: همدستانش شنيده مي ش
- Page 77 and 78: زند. انگار نه انگا
- Page 79 and 80: ناريا يمن دناوت رد
- Page 81 and 82: دراصل، تامين و تد
- Page 83 and 84: در اينجا لازمست با
- Page 85 and 86: پردازيم. اين عبار
راه كدام است: تلاش در راه ايجاد تعاوني كارگري؟ يا مبارزه پيگير، متشكل و متنوع طبقاتي؟<br />
جنبش كارگري در ايران با شرايط فلاكت و فشارهاي اقتصادي، به تعويق افتادن دستمزدها، تعديل نيروي كار<br />
و تعطيل كارخانه ها، و تهديد به اخراج و بيكاري دست به گريبان است.<br />
استثمار و ستم اقتصادي بر كارگران با<br />
محروميت هاي اجتماعي و سركوب سياسي تكميل مي شود. دولت سرمايه دار در شراكت و همدستي با سرمايه هاي<br />
امپرياليستي و سرمايه هاي بزرگ خصوصي دولتي، وضع غير قابل تحملي را براي طبقه كارگر و توده هاي ستمديده<br />
ايجاد كرده اند. همراه با سركوب طبقاتي، طبقه كارگر در كنار اكثريت جامعه از ستم مذهبي و ملي و جنسيتي نيز رنج<br />
مي برد؛ صفوفش زير بار اين ستم هاي چند گانه مي شكند و متفرق مي شود. اين شرايط عيني، موانعي جدي در راه<br />
مبارزه متحد و متشكل توده هاي كارگر ايجاد كرده است. اگر فعالان آگاه جنبش كارگري به دنبال بر طرف كردن اين<br />
موانع نباشند و از نظر ذهني توده هاي كارگر را مسلح نكنند، جنبش كارگري در يك دور باطل خواهد چرخيد. جنبش<br />
خودانگيخته كارگري تا حد و سطح معيني مي تواند در مسير مقاومت متشكل در برابر تهاجمات سرمايه و دولت<br />
سرمايه دار پيشروي كند. اما براي كسب موفقيت و تثبيت دستاوردها و پيشروي اساسي در اين راه، فعالان آگاه بايد<br />
به ارائه سياست و نقشه مبارزاتي درازمدت و پيگير دست بزنند و نقشي برجسته و حياتي در تكامل جنبش كارگري<br />
بازي كنند.<br />
بنابراين روي سخن ما در اينجا با فعالان جنبش كارگري است و نه با پديده بي شكل و متغيري به نام جنبش<br />
خودانگيخته كارگري يا توده هاي كارگر به صورت عام. هر مبارز آگاه در جنبش كارگري كه هدف رهايي طبقه كارگر از<br />
استثمار و ساختن جامعه و دنيايي نو و متفاوت را جستجو مي كند بايد دو چيز را درست تشخيص دهد. يكم، نقش و<br />
رسالت خود به مثابه عنصر آگاه كه مي تواند در تغيير شرايط عيني نقش موثر بازي كند. و اين از بيخ و بن متفاوت<br />
است با ايفاي نقش يك مددكار اجتماعي، يك مشاور حقوقي و يا يك عضو بنيادهاي خيريه غير حكومتي. دامنه ديد،<br />
برنامه ريزي و ابتكار عمل يك فعال آگاه جنبش كارگري بايد بسيار فراتر و كيفيتا متفاوت تر از پيش گذاشتن طرح<br />
هاي موقتي و از امروز به فردا براي حل مشكلات مالي و رفاهي روز كارگران باشد. دوم، بايد اوضاع جامعه و روندهاي<br />
متناقضي كه در بطن آن مي گذرد را درك كند و اين موضوع را در برنامه ريزي هاي مبارزاتي و ترسيم اهداف كوتاه<br />
مدت و ميان مدت مبارزه دخالت دهد. تشخيص صحيح شرايط قدرت حاكم و بحران ها و درگيري هايش، تشخيص