سالنامه از سال 1385 تا 1388

سالنامه از سال 1385 تا 1388 سالنامه از سال 1385 تا 1388

16.03.2014 Views

كمتر كسي بود كه از مناظره و معامله آخوندهاي حيله گر و مشاوران تحصيل كرده آن ها با ديپلمات ها و جاسوسان و نظاميان آمريكايي و اروپايي خبردار باشد.‏ كمتر كسي بود كه حتي اگر از اين ماجرا بويي برده است،‏ اهميتش را بفهمد و وظيفه افشاي سازش بزرگ پشت پرده ميان ارتجاع و امپرياليسم را به عهده بگيرد.‏ چنين شد كه با مخلوط كردن دين و دولت يك ماشين جديد استثمار و كشتار بر پا شد كه جمهوري اسلامي نام گرفت.‏ سران جمهوري اسلامي به مردم وعده دادند كه بهترين زندگي در دنيا و بهترين جايگاه در آخرت را براي شما تضمين مي كنيم.‏ آن ها شعار استقلال و آزادي دادند.‏ ولي معني واقعي اين وعده ها را از همان كارهاي اول شان مي شد فهميد:‏ شعار"روسري يا توسري"‏ به هنگام سركوب نظاهرات زنان در روز هشتم مارس(اسفند ماه كدامين بهشت را به روي زنان باز كرده اند.‏ بمباران مردم سنندج در بهار همراه داشتند.‏ (57 58 نشان مي داد كه دروازه يك نمونه كوچك از هدايايي بود كه خميني و همدستانش براي ملل ستمديده ساكن ايران به جمهوري اسلامي آمده بود تا منافع سرمايه بزرگ و انحصارگر بوركراتيك و دلال،‏ ادامه كنترل و سلطه سرمايه داري جهاني بر كشور و سلطه و ترويج ايدئولوزي و فرهنگ پوسيده مذهبي و خرافي در جامعه را تضمين كند.‏ سي و يك سال زمان درازي است.‏ حتي يك روز از اين حاكميت ستمگر و آزادي كش و متحجر هم قابل تحمل نيست.‏ طي اين سي و يك سال،‏ بخش هاي مختلف مردم بارها و به شكل هاي مختلف زبان به اعتراض گشودند،‏ خواسته هاي برحق كوچك و بزرگ را طلب كردند،‏ به مبارزه سياسي با رژيم بر خاستند و سر به شورش بر داشتند.‏ طي اين سي و يك سال،‏ جمهوري اسلامي بارها موفق شد با استفاده از كشتار و زندان وشكنجه با استفاده از افيون دين و فريبكاري ناسيوناليستي و ‏"دشمن سازي"‏ از حاميان و همدستان جهاني اش،‏ مبارزات مردم را سركوب و وادار به عقب نشيني كند.‏ طي اين سي و يك سال خشم و نفرتي عميق از نظام حاكم در دل جامعه انباشته شد و از نسلي به نسل بعد گذركرد.‏ طي اين سي و يك سال كمونيست ها و عناصر پيشرو و نوانديش بارها بر خاك افتادند اما آگاهي انقلابي و جنبش انقلابي چون ققنوس از دل خاكستر زمان برخاست و در جستجوي افق هاي تازه پروبال تكان داد.‏ آتش خيزشي كه اينك در گوشه و كنار ايران افروخته شده نتيجه و بازتاب اين پويش پرافت و خيز سي ويك ساله است.‏ سوخت اين آتش را بهره كشي بي وقفه از كارگران و زحمتكشان ستم و تبعيض جنسيتي عليه زنان،‏ ستم ملي و مذهبي عليه بخش بزرگي از اهالي،‏ سركوب و بي آينده كردن نسل جوان،‏ و تحقير و اعمال فشار بر روشنفكران و هنرمندان نو انديش و دگرانديش فراهم ساخته است.‏ پيروزي توده هاي مردم در گروآگاهي وتشكل و اتحاد انقلابي است.‏ پيروزي توده هاي مردم در گرو شكل گيري يك رهبري آگاه و انقلابي،‏ يك قطب رهبري كننده سياسي،‏ يك دورنماي مبارزاتي و يك نقشه عمل براي در هم شكستن ساختار سياسي و اقتصادي و فرهنگي حاكم است.‏ پيروزي مردم در گرو داشتن هدف و آرماني بزرگ است:‏ آرمان رهائي نوع بشر از هرگونه استثمار و ستم در هر جاي دنيا.‏ همه ما بايد خواهيم:‏ براي كمك به شكل گيري و تقويت نيروي رهبري كننده و چنين قطبي تلاش كنيم.‏ بايد چنين كنيم اگر نمي

كه اين نكبت سي ويك ساله باز هم ادامه پيدا كند،‏ باز هم يك اقليت مرتجع بر اكثريت جامعه مسلط باشند و مغزها را با خرافه و فريب مذهبي بشويد،‏ نيروي كار را استثمار كنند،‏ منابع و ثروت ها را بچاپند و كشور را در خدمت سرمايه داري امپرياليستي جهاني به حراج بگذارند؛ كه باند هاي كودتاگر آخوند وسردار فاسد بار ديگر خود را به كمك اعدام و شكنجه تجاوز عليه دختران و پسران مردم از خطر سقوط برهانند؛كه ساختار موجود به كمك بعضي مرتجعين قديمي و جديد معترض از درون همين نظام از بحران كنوني جان سالم به در ببرد و چيزي شبيه فريب بزرگ سال اين بار به رنگ سبز و تحت شعار مسالمت وعدم خشونت"‏ تكرار شود.‏ پس بياييد تا در " 57 22 بهمن امسال راهي متفاوت را به سوي يك آينده درخشان و رنگارنگ در برابر جامعه بگذاريم.‏ وقتي كه ساختار حاكم جسم و روح مردم را به بند مي كشد و از هم مي درد بايد ساختارشكن بود.‏ اين منطقي ترين و صحيح ترين كاري است كه مي توان انجام داد.‏ وقتي كه قوانين حاكم ضامن استثمار و ستمگري است؛ بازتاب جهل و ارزش هاي كهنه و حقير است؛ بايد اصل و فرع اين قوانين را زير سوال برد و از آن پيروي نكرد.‏ وقتي كه حفظ نظام ضد مردمي جمهوري اسلامي و تبعيت از قانون اساسي آن هدف مشترك همه مرتجعين به اصطلاح اصولگرا يا اصلاح طلبي است كه بر سر منافع و دورنما هاي امروز و فرداي خود به جان هم افتاده اند بايد صف مردم را به دقت و با قاطعيت از صف اصحاب خميني و صاحبان جمهوري اسلامي جدا كرد و در درياي توفاني سياست خلاف همه اين جريان ها شنا كرد.‏ هوشياري بيشتر،‏ هزينه كمتر!‏ اگر مي خواهيم در مبارزاتي كه در پيش رو داريم موفق عمل كنيم،‏ اگر مي خواهيم بي دليل هزينه ندهيم و طرح هاي سركوبگرانه دولت را نقش بر آب كنيم،‏ اگر مي خواهيم در هر مبارزه اي تاثير سياسي و روحي خوبي روي شركت كنندگان در تظاهرات هاي خياباني و مردم بگذاريم،‏ بايد يك رشته اصول را بشناسيم و رعايت كنيم.‏ كار سختي نيست،‏ فقط آگاهي و جرات و نظم و دقت مي خواهد مثلاً‏ : - وقتي در يك تظاهرات شركت مي كنيم،‏ حواسمان جمع باشد تا بتوانيم جاسوسان حكومت كه دارند براي شناسايي و ضربه زدن هاي بعدي از مردم عكس مي گيرند را شناشايي كنيم.‏ همانطور كه ميدانيد خيلي از كساني كه بعد از تظاهرات ها دستگير شده اند را از روي همين عكس ها و همينطور فيلم دوربين هاي مدار بسته اي كه در خيابان ها،‏ در ورودي بانك ها و ادارات دولتي نصب شده شناسايي كرده اند.‏ البته در شرايطي كه بيشتر تظاهر كنندگان خودشان در حال عكس گرفتن و فيلمبرداري با موبايل هستند ‏(و اين كار براي اطلاع رساني و افشاگري از جنايات رژيم خيلي اهميت دارد)،‏ تشخيص اينكه مزدوران كجا هستند سخت است.‏ اما كمي دقت روي حركات و نحوه رفتار،‏ محل ايستادن و جا به جا شدن اين افراد براي داشتن بهترين كادر از چهره تظاهر كنندگان،‏ و اين مساله كه آن ها در مواردي به شكل تيم هاي سه نفره و نزديك به هم عمل مي كنند،‏ مي تواند دستشان را رو كند.‏ از روي زاويه عكس ها و ميزان دقت و نزديكي مزدوراني كه از مردم عكس گرفته اند،‏ مي شود به اين نتيجه رسيد كه احتمالا از دوربين مخفي استفاده كرده اند.‏ اين دوربين ها احتمالادر كيف جا سازي شده،‏ پس از نحوه در دست گرفتن يا جركت دادن كيف دستي هم مي توان متوجه موارد مشكوك شد.‏ اخيراً‏ ديده شده كه بعضي از مزدوران،‏ دوربين هايي را به شكل خودكار در جيب بالاي پيراهن دارند كه لنز آن به شكل دايره شفاف روي بدنه خودكار با كمي دقت قابل تشخيص است.‏ دقت كنيد در صحنه ها ي حاد و هنگام درگيري،‏ مزدوران پر جنب و جوش تر عمل مي كنند و سعي مي كنند از زواياي مختلف و از چهره بيشترين افراد تصوير برداري كنند.‏ حتي مواردي ديده شده كه يكي از مزدوران فقط به قصد شناسايي افرادي كه راديكال تر عمل مي كنند دست به حركت تحريك كننده اي مي زند تا مردم در مقابلش عكس العمل نشان دهند و قدم جلو بگذارند،‏ و در همان حال مزدور

كمتر كسي بود كه از مناظره و معامله آخوندهاي حيله گر و مشاوران تحصيل كرده آن ها با<br />

ديپلمات ها و جاسوسان و نظاميان<br />

آمريكايي و اروپايي خبردار باشد.‏ كمتر كسي بود كه حتي اگر از اين ماجرا بويي برده است،‏ اهميتش را بفهمد و وظيفه افشاي<br />

سازش بزرگ پشت پرده ميان ارتجاع و امپرياليسم را به عهده بگيرد.‏ چنين شد كه با مخلوط كردن دين و دولت يك ماشين<br />

جديد استثمار و كشتار بر پا شد كه جمهوري اسلامي نام گرفت.‏<br />

سران جمهوري اسلامي به مردم وعده دادند كه بهترين زندگي در دنيا و بهترين جايگاه در آخرت<br />

را براي شما تضمين مي كنيم.‏ آن ها شعار استقلال و آزادي دادند.‏ ولي معني واقعي اين وعده ها را از همان كارهاي اول شان مي<br />

شد فهميد:‏ شعار"روسري يا توسري"‏ به هنگام سركوب نظاهرات زنان در روز هشتم مارس(اسفند ماه<br />

كدامين بهشت را به روي زنان باز كرده اند.‏<br />

بمباران مردم سنندج در بهار<br />

همراه داشتند.‏<br />

(57<br />

58<br />

نشان مي داد كه دروازه<br />

يك نمونه كوچك از هدايايي بود كه خميني و همدستانش براي ملل ستمديده ساكن ايران به<br />

جمهوري اسلامي آمده بود تا منافع سرمايه بزرگ و انحصارگر بوركراتيك و دلال،‏ ادامه كنترل و سلطه سرمايه داري جهاني بر<br />

كشور و سلطه و ترويج ايدئولوزي و فرهنگ پوسيده مذهبي و خرافي در جامعه را تضمين كند.‏<br />

سي و يك سال زمان درازي است.‏ حتي يك روز از اين حاكميت ستمگر و آزادي كش و متحجر هم قابل تحمل نيست.‏ طي<br />

اين سي و يك سال،‏ بخش هاي مختلف مردم بارها و به شكل هاي مختلف زبان به اعتراض گشودند،‏ خواسته هاي برحق كوچك و<br />

بزرگ را طلب كردند،‏ به مبارزه سياسي با رژيم بر خاستند و سر به شورش بر داشتند.‏ طي اين سي و يك سال،‏ جمهوري اسلامي<br />

بارها موفق شد با استفاده از كشتار و زندان وشكنجه با استفاده از افيون دين و فريبكاري ناسيوناليستي و ‏"دشمن سازي"‏ از<br />

حاميان و همدستان جهاني اش،‏ مبارزات مردم را سركوب و وادار به عقب نشيني كند.‏<br />

طي اين سي و يك سال خشم و نفرتي عميق از نظام حاكم در دل جامعه انباشته شد و از نسلي به نسل بعد گذركرد.‏ طي اين سي<br />

و يك سال كمونيست ها و عناصر پيشرو و نوانديش بارها بر خاك افتادند اما آگاهي انقلابي و جنبش انقلابي چون ققنوس از دل<br />

خاكستر زمان برخاست و در جستجوي افق هاي تازه پروبال تكان داد.‏ آتش خيزشي كه اينك در گوشه و كنار ايران افروخته شده<br />

نتيجه و بازتاب اين پويش پرافت و خيز سي ويك ساله است.‏ سوخت اين آتش را بهره كشي بي وقفه از كارگران و زحمتكشان<br />

ستم و تبعيض جنسيتي عليه زنان،‏ ستم ملي و مذهبي عليه بخش بزرگي از اهالي،‏ سركوب و بي آينده كردن نسل جوان،‏ و تحقير<br />

و اعمال فشار بر روشنفكران و هنرمندان نو انديش و دگرانديش فراهم ساخته است.‏ پيروزي توده هاي مردم در گروآگاهي<br />

وتشكل و اتحاد انقلابي است.‏ پيروزي توده هاي مردم در گرو شكل گيري يك رهبري آگاه و انقلابي،‏ يك قطب رهبري كننده<br />

سياسي،‏ يك دورنماي مبارزاتي و يك نقشه عمل براي در هم شكستن ساختار سياسي و اقتصادي و فرهنگي حاكم است.‏<br />

پيروزي مردم در گرو داشتن هدف و آرماني بزرگ است:‏<br />

آرمان رهائي نوع بشر از هرگونه استثمار و ستم در هر جاي دنيا.‏<br />

همه ما بايد<br />

خواهيم:‏<br />

براي كمك به شكل گيري و تقويت نيروي رهبري كننده و چنين قطبي تلاش كنيم.‏<br />

بايد چنين كنيم اگر نمي

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!