16.03.2014 Views

سالنامه از سال 1385 تا 1388

سالنامه از سال 1385 تا 1388

سالنامه از سال 1385 تا 1388

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

حاكميت؟ آيا ضديت با ديكتاتوري،‏ در برگيرنده ضديت با كل مناسبات ستمگرانه و استثماري اقتصادي و سياسي و<br />

اجتماعي و فرهنگي هم هست يا خير؟<br />

اين حرف ها در مورد دمكراسي فراطبقاتي ‏(و در واقع خودفريبي و عوامفريبي در مورد دمكراسي بورژوايي)‏ از زبان<br />

كساني بيرون مي آيد كه با قاطعيت عليه تئوري و پراتيك جمهوري دمكراتيك خلق،‏ جمهوري دمكراتيك نوين،‏ و<br />

امثالهم در تاريخ جنبش بين المللي كمونيستي موضع گيري مي كنند و اينها را بورژوايي و رويزيونيستي و خلاف<br />

منافع طبقه كارگر معرفي مي كنند!‏ اين حرف ها را كساني مي زنند كه به خط و برنامه كمونيستي براي ايجاد اتحاد<br />

انقلابي ‏(و نهايتا ايجاد يك دولت انقلابي نوين)‏ و رهبري آن بر اساس معيارهاي روشن و برنامه هاي كوتاه مدت و<br />

درازمدت،‏ به مثابه ابزار گذار به سوسياليسم و دورنماي كمونيسم جهاني،‏ باور ندارند.‏ جاي تعجبي نيست.‏ توهم در<br />

مورد دمكراسي ‏"غير طبقاتي"‏ و توهم آفريدن در مورد حركت و خواست خودانگيخته ‏"مردم"‏ به اين دمكراسي،‏<br />

بيانگر يك تفكر مصالحه جو و رفرميستي بورژوايي است.‏ اين تفكر بايد هم نسبت به دمكراسي انقلابي توده ها تحت<br />

رهبري كمونيستي ابراز نفرت كند.‏ لحن دوستانه ‏"بسوي انقلاب"‏ در قبال رهبران جريان سبز كه در واقع بخشي از<br />

دشمنان شناخته شده و ديرينه توده هاي مردم و نيروهاي كمونيست و انقلابي هستند از يك طرف،‏ و لحن پرخاشگر و<br />

آنتاگونيستي ‏"بسوي انقلابي"ها در قبال گرايش ها و احزاب چپ انقلابي ضد رژيم از طرف ديگر،‏ دو روي يك سكه<br />

اند.‏ احساس مي كنيم كه اتحادهاي انقلابي و فرايند يكپارچه دمكراسي نوين سوسياليسم نفي شد تا راه براي<br />

ائتلاف و همراهي با هر كس و ناكسي تحت عنوان ‏"رنگين كمان"‏ هموار شود.‏<br />

البته " سب<br />

‏"بسوي انقلاب"‏<br />

وي انقلاب"‏ كماكان از واژه ها و عبارات و استدلال هاي چپ براي تبليغ سياست خود استفاده مي كند.‏<br />

كماكان از<br />

‏"انحصار طلبي"‏<br />

و<br />

‏"سازشكاري"‏<br />

اين يا آن چهره سبز به خشم مي آيد و به اين<br />

‏"دوستان/‏ عزيزان"‏ خرده مي گيرد.‏ ولي اين برخوردهاي ‏"انتقادي"‏ تماما بر متن يك سياست رفرميستي،‏ يك رفتار<br />

دنباله روانه و اكونوميستي سياسي،‏ و يك تئوري بورژوايي يعني دمكراسي مشاركتي فراطبقاتي قرار دارد.‏ اين نكته<br />

هم به اندازه كافي افشاگر است كه وقتي نويسندگان ‏"بسوي انقلاب"از دمكراسي و ديكتاتوري مي گويند،‏ كاري به<br />

جنبه طبقاتي اين مقولات ندارند.‏ اما وقتي كه مي خواهند نيروهاي پيشاهنگ آگاه و تشكل هاي تعيين كننده و<br />

ضروري براي رهبري انقلاب اجتماعي را نفي كنند و بكوبند،‏ به بحث هايشان رنگ طبقاتي مي زنند!‏<br />

چارچوب هنوز در ‏"بسوي انقلاب"‏ با جملاتي نظير اين روبرو مي شويم كه:‏<br />

كارگران است نه احزاب و فرقه ها."‏ (9)<br />

در همين<br />

" انقلاب سوسياليستي امر طبقاتي<br />

در هر صورت،‏ نكات انتقادي كه در اين مقاله بر آن انگشت گذاشتيم،‏ ختم كلام نيست.‏ ما معتقديم كه بحران<br />

سياسي حاكم بر جامعه و خيزش پر شور توده هاي مردم،‏ همه نيروهاي سياسي و اجتماعي مخالف جمهوري اسلامي را<br />

به صحنه آزموني بزرگ كشانده است.‏ گرايش ها و جهت گيري ها با سرعتي خيره كننده شكل مي گيرند.‏ تئوري هاي

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!