ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388 ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
شود. (7) وقايع چند هفته گذشته، به خوبي نشان داد كه حق با ما بود و عطف توجه به "معيشت كارگران" از جانب كساني كه "جمعي از فعالين كارگري" را بر سر اين نكته نقد مي كردند، در عمل به كجا مي انجاميد. اين واقعيتي است كه ستاد انتخاباتي محمود احمدي نژاد با پخش پول، حواله براي گرفتن وام بانكي، بالا بردن حقوق بازنشستگي و سود سهام عدالت در بين گروهي از تهديدستان و محرومان كه بخشي از آنها در صف طبقه كارگر جاي دارند، راي خريد. احمدي نژاد با اين كار، براي خود تبليغاتچي به دست آورد و يا اينكه بخشي از مخالفان بالفعل خود را به سكوت واداشت. آيا با معيار "توجه به مساله گرسنگي" و محروميت اين گروه از افراد، مي شود حمايت از احمدي نژاد و يا سكوت در قبال باند تبهكاري كه او نمايندگي اش مي كند را ارزش گذاري كرد و اين كار را جايز شمرد؟ آيا منتقدان ما مي دانند كه امروز افراد محروم و بيكار ديگري از شهرستان ها و روستاهاي عقب مانده و فقير، دقيقا با انگيزه سير كردن شكم خود و خانواده شان و يا با هدف دستيابي سريع به چند ميليون تومان و تشكيل خانواده، در لباس مزدوران بسيجي به ضرب و شتم مردم معترض در خيابان ها مشغولند؟ آيا مساله فقر و گرسنگي و فلاكت را مي توان تا به اين حد مجزا از محيط حاكم و تضادهاي سياسي جامعه مورد توجه و برخورد قرار داد و برايش پاسخ هاي هر چند فوري و موقتي پيدا كرد؟ جواب ما منفي است. به عقيده ما هر كس چنين بينديشد نه فقط مساله آموزش سياسي و انتقال آگاهي انقلابي به توده هاي كارگر و زحمتكش را ناديده گرفته است؛ بلكه در شرايط خاص كنوني زمينه مساعدي را براي مزدور پروري امثال احمدي نژاد از ميان توده هاي محروم مهيا مي كند. در اينجا لازم مي دانيم به صورت كناري به يك رويكرد ظاهرا متفاوت ديگر كه در برخورد به شرايط كنوني بروز يافته، اشاره اي بكنيم. اين رويكرد با سطحي نگري و خوشخيالي، مساله سازماندهي انقلاب اجتماعي را ساده مي كند. اين رويكرد، پديده پيچيده و متناقضي كه در جامعه جاري است را با حداقلي از تلاش و تبليغ سياسي، در حال گذر به سرنگوني نظام جمهوري اسلامي و برقراري يك دولت انقلابي و متفاوت تصوير مي كند. (8) در چارچوب همين نگرش است كه رهنمودهاي عجيب و بدون پشتوانه براي اعمال رهبري چپ (چپي كه خودشان مد نظر دارند) بر خيزش ميليوني توده ها صادر مي شود. در چارچوب همين نگرش است كه فراخوان اعتصاب سياسي در واحدهاي بزرگ توليدي، بدون ايجاد زمينه هاي سياسي و تشكيلاتي حداقل براي تحقق اين عمل، به گوش مي رسد. در چارچوب همين نگرش است كه خيزش عظيم توده ها بسيار گسترده تر از آنچه هست بزرگ نمايي مي شود و تظاهرات ميليوني تهران به 3 10 ميليوني تبديل مي شود. در چارچوب همين نگرش است كه به مردم حاضر در صحنه وعده داده مي شود كه فقط كافيست چند روز پايداري كنيد و ميليوني به خيابان بياييد مساله حل است! قرار كه نيست ماه ها اين كار را بكنيد!! به نظر ما اين رويكرد اگر چه مبارزه جويانه تر از آن رويكرد انفعالي ظاهر مي شود و در ارزيابي از فرصت ها در شرايط جديد اعتلاي انقلابي روي نكات درستي انگشت مي گذ ارد، اما نهايتا از ترسيم پيچيدگي ها و تضادهاي راه طولاني انقلاب و نيازها و ابزار سازماندهي انقلاب اجتماعي عاجز مي ماند. بنابراين نمي تواند طبقه كارگر و توده هاي مردم را به آگاهي و تدارك لازم براي پيشروي در مسير انقلاب رهنمون شود.
تا اينجاي كار، نكات انتقادي بالا را براي ترسيم گرايش ها و رويكردهاي كلي در صحنه جنبش كارگري ايران، و دامن زدن به بحث و جدل بر سر وظايف دوره كنوني كافي مي دانيم. اوضاع جامعه به گونه اي جريان يافته كه ادامه مباحثه بر سر سياست جنبش كارگري كه حول مساله برگزاري تجمع اول ماه مه به راه افتاده بود را، در چارچوب گذشته، ناقص و غير مفيد مي سازد. شك نيست كه سياست هاي امروز ادامه و تكامل منطقي همان سياست ها و رويكردها و نگرش هاست؛ اما بايد قالب مبارزه انتقادي گذشته را گسترش داد و مباحث را با توجه به مسائل حياتي روز تعميق كرد. مي دانيم كه هم اكنون بسياري از رفقا و دوستان در چارچوب جنبش چپ و كارگري ذهن خود را بر سر اين مسائل متمركز كرده اند و انتظار داريم كه هر چه زودتر حاصل تلاش هاي فكريشان را در مقالات راهگشا ببينيم. توضيحات: (1 توجه داشته باشيد كه ما در اين نوشته به نقد رويكردها و گرايش هاي نادرستي كه امروز به وضوح خود را به نمايش گذاشته اند مي پردازيم و نه نقد افراد يا تشكل هاي معين. چه بسا در جريان پيشرفت و تكامل مبارزه طبقاتي و تحولات سياسي جامعه، بخشي از افراد و تشكل هايي كه حامل چنين رويكردها و گرايش هايي هستند، تغيير جهت دهند و به انتقاد از آن بپردازند. يك هدف مهم نوشته حاضر، كمك به راه افتادن و تعميق چنين روندي است. در عين حال مي دانيم كه عقبگرد برخي افراد و تشكل ها در شرايطي كه جنبش عمومي توده هاي مردم جهش وار به پيش مي رود، بسيار سريعتر از دوره هاي عادي انجام مي گيرد و مي تواند باعث انحطاط سياسي و افتادن به دام هاي بي بازگشت شود. (2 رجوع كنيد به مقالات و اطلاعيه هاي ماه هاي اخير «جمعي از فعالين كارگري» (JAFK) در مورد تدارك اول ماه مه، جمعبندي از مراسم روز جهاني كارگر، و در تحريم انتخابات. (3 همينجا لازم مي دانيم حساب دوستان "كميته هماهنگي..." (گرايش لغو كارمزدي) را از بقيه جدا كنيم. اين دوستان فعالانه با انتشار يك سلسله اطلاعيه و مقاله كوشيدند در مورد مضحكه انتخابات رياست جمهوري اسلامي و وقايع بعد از آن، آگاهي سياسي نسبت به اين وقايع و تحولات تعيين كننده را در ميان كارگران انتشار دهند. 4) براي نمونه رجوع كنيد به مقاله » چند بر هيچ به نفع جنبش كارگري؟» نوشته كاوه اردلان خرداد 88 (5 رجوع كنيد به اظهار نظرها و تحليل هاي مسئولين حزب حكمتيست؛ و نيز گرايشي كه برخي در اظهارات عناصري مانند بهمن شفيق و عباس فرد و همفكرانشان بازتاب مي يابد.
- Page 103 and 104: اين نوع مشاغل، زم
- Page 105 and 106: بحران نظام جهاني سر
- Page 107 and 108: گذاري و بازار كاملا
- Page 109 and 110: يك جنبه بارز بحث و ج
- Page 111 and 112: ما رك و راست اين طرح
- Page 113 and 114: حتي مساله دستيابي ب
- Page 115 and 116: روابط حسنه اي دارند
- Page 117 and 118: از عناصر آگاه و پيش
- Page 119 and 120: اداره مي شد كه كارش
- Page 121 and 122: و گرم روزگار چشيده
- Page 123 and 124: بياييد از يك بحث "
- Page 125 and 126: امكانات رفاهي، حق
- Page 127 and 128: بازتوليد نقش و جايگ
- Page 129 and 130: قبل از هر چيز بايد ب
- Page 131 and 132: بيشك، اين طرحي اج
- Page 133 and 134: استثمار و غارت و فس
- Page 135 and 136: طبقه عمل كرد. در س
- Page 137 and 138: متفقا به جنبش طبقه
- Page 139 and 140: پيش بيني مي كردند.
- Page 141 and 142: طبقه حاكمه در همان
- Page 143 and 144: آيا انتظار چنين چيز
- Page 145 and 146: در چنين اوضاعي، ج
- Page 147 and 148: هايي مي زند، نشان
- Page 149 and 150: فرصت هاي پيش رو را م
- Page 151 and 152: تاثير قرار مي دهد غ
- Page 153: شكل ديگري از انفعال
- Page 157 and 158: ترقيخواه بورژوايي
- Page 159 and 160: شور و اميد به خيابا
- Page 161 and 162: "همين ‘خود محور
- Page 163 and 164: تقويت وزنه تشكل ها
- Page 165 and 166: حاكميت؟ آيا ضديت با
- Page 167 and 168: ه) منابع (1 مقاله
- Page 169 and 170: از سوي ديگر، ماه ع
- Page 171 and 172: یست یعن یالت آرشيو،
- Page 173 and 174: محمود صالحي، كارگ
- Page 175 and 176: در عين حال، ترور م
- Page 177 and 178: حرف اينها و حرف ما م
- Page 179 and 180: حلقه هاي پيوند بحرا
- Page 181 and 182: انتخابات عوامفريبا
- Page 183 and 184: در خاتمه مي خواهيم
- Page 185 and 186: اگردرپرونده ي ايشا
- Page 187 and 188: بياد رفيق سلمان يگا
- Page 189 and 190: اميد نااميدان بازي
- Page 191 and 192: براي پيروزي بر اين
- Page 193 and 194: بيكاري و فلاكت را آ
- Page 195 and 196: ب آن دفعه انقلا را د
- Page 197 and 198: كه اين نكبت سي ويك س
- Page 199 and 200: تشكيلات اعتصاب حق م
تا اينجاي كار، نكات انتقادي بالا را براي ترسيم گرايش ها و رويكردهاي كلي در صحنه جنبش كارگري ايران، و دامن<br />
زدن به بحث و جدل بر سر وظايف دوره كنوني كافي مي دانيم. اوضاع جامعه به گونه اي جريان يافته كه ادامه مباحثه<br />
بر سر سياست جنبش كارگري كه حول مساله برگزاري تجمع اول ماه مه به راه افتاده بود را، در چارچوب گذشته،<br />
ناقص و غير مفيد مي سازد. شك نيست كه سياست هاي امروز ادامه و تكامل منطقي همان سياست ها و رويكردها و<br />
نگرش هاست؛ اما بايد قالب مبارزه انتقادي گذشته را گسترش داد و مباحث را با توجه به مسائل حياتي روز تعميق<br />
كرد. مي دانيم كه هم اكنون بسياري از رفقا و دوستان در چارچوب جنبش چپ و كارگري ذهن خود را بر سر اين<br />
مسائل متمركز كرده اند و انتظار داريم كه هر چه زودتر حاصل تلاش هاي فكريشان را در مقالات راهگشا ببينيم.<br />
توضيحات:<br />
(1<br />
توجه داشته باشيد كه ما در اين نوشته به نقد رويكردها و گرايش هاي نادرستي كه امروز به وضوح خود را به<br />
نمايش گذاشته اند مي پردازيم و نه نقد افراد يا تشكل هاي معين. چه بسا در جريان پيشرفت و تكامل مبارزه طبقاتي<br />
و تحولات سياسي جامعه، بخشي از افراد و تشكل هايي كه حامل چنين رويكردها و گرايش هايي هستند، تغيير جهت<br />
دهند و به انتقاد از آن بپردازند. يك هدف مهم نوشته حاضر، كمك به راه افتادن و تعميق چنين روندي است. در عين<br />
حال مي دانيم كه عقبگرد برخي افراد و تشكل ها در شرايطي كه جنبش عمومي توده هاي مردم جهش وار به پيش<br />
مي رود، بسيار سريعتر از دوره هاي عادي انجام مي گيرد و مي تواند باعث انحطاط سياسي و افتادن به دام هاي بي<br />
بازگشت شود.<br />
(2<br />
رجوع كنيد به مقالات و اطلاعيه هاي ماه هاي اخير «جمعي از فعالين كارگري» (JAFK) در مورد تدارك اول<br />
ماه مه، جمعبندي از مراسم روز جهاني كارگر، و در تحريم انتخابات.<br />
(3<br />
همينجا لازم مي دانيم حساب دوستان "كميته هماهنگي..." (گرايش لغو كارمزدي) را از بقيه جدا كنيم. اين<br />
دوستان فعالانه با انتشار يك سلسله اطلاعيه و مقاله كوشيدند در مورد مضحكه انتخابات رياست جمهوري اسلامي و<br />
وقايع بعد از آن، آگاهي سياسي نسبت به اين وقايع و تحولات تعيين كننده را در ميان كارگران انتشار دهند.<br />
4) براي نمونه رجوع كنيد به مقاله » چند بر هيچ به نفع جنبش كارگري؟» نوشته كاوه اردلان خرداد 88<br />
(5<br />
رجوع كنيد به اظهار نظرها و تحليل هاي مسئولين حزب حكمتيست؛ و نيز گرايشي كه برخي در اظهارات<br />
عناصري مانند بهمن شفيق و عباس فرد و همفكرانشان بازتاب مي يابد.