16.03.2014 Views

سالنامه از سال 1385 تا 1388

سالنامه از سال 1385 تا 1388

سالنامه از سال 1385 تا 1388

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

مختلف در مورد مضحكه انتخاباتي رژيم،‏ نمي توانند موضع مشتركي بگيرند.‏ بعضي ها اينجا و آنجا از ‏"شركت نكردن<br />

خود در انتخابات"‏ مي نويسند اما حاضر نمي شوند به طور مشخص طبقه كارگر و مردم را به تحريم انتخابات فرا<br />

بخوانند.‏ در واقع حاضر نمي شوند به نام كارگران،‏ يك نقش پيشرو سياسي و جهت دهنده را براي كل جامعه بازي<br />

كنند.‏ بعضي ها هم هستند كه به تكرار خواسته هاي مطرح شده در قطعنامه مشترك اول ماه مه قناعت مي كنند و مي<br />

گويند اين جواب كارگران به مضحكه انتخابات است.‏ انگار نه انگار كه سنگ روي سنگ بند نيست.‏ در اين موقعيت<br />

انفعالي كه گرايش هاي مورد بحث گرفتارش شده اند،‏ تجمع هاي گسترده شبانه در حمايت از اين يا آن نامزد بر پا مي<br />

شود.‏ به وجود آمدن يك فضاي جديد و ملتهب سياسي در كل جامعه غير قابل انكار است.‏ موضوع قدرت سياسي دارد<br />

بعد از مدتها به مركز توجه ميليون ها نفر تبديل مي شود.‏<br />

در آن شرايط،‏ ما و رفقايي ديگر از جنبش چپ فرياد مي<br />

زنيم كه فرصت هاي مهم ‏(هر چند موقتي)‏ براي فعاليت آگاهگرانه سياسي در ميان توده هاي وسيع ايجاد شده است.‏<br />

بايد اين فرصت ها را دريابيم و همزمان با تمام قوا براي رفع خطرات و توهماتي كه از جانب بخشي از ارتجاع حاكم بر<br />

سر مردم سايه افكنده تلاش كنيم.‏ اما اكونوميستها و رفرميستها گوش شنوا ندارند.‏ در اين ميان،‏ ترحم انگيزترين<br />

موضع گيري را در نوشته اي ديديم كه حضور توده ها در خيابان ها قبل از انتخابات را تحت تاثير تجمع هاي كارگري<br />

در اول ماه مه امسال مي ديد!‏<br />

بعد از تقلب بزرگ انتخاباتي،‏ و ورود جامعه به يك اعتلا در ابعاد توده هاي ميليوني،‏ گرايش هاي اكونوميستي و<br />

رفرميستي منتسب به جنبش كارگري نيز به سرعت خود را با شرايط جديد منطبق مي كنند.‏ گرايش انفعالي در بعضي<br />

از اين عناصر و تشكل ها،‏ به سطح دشمني آشكار با خيزش توده ها تكامل مي يابد.‏ اينها توده هاي خشمگين مردم را<br />

به نشستن در خانه دعوت مي كنند مبادا ماجرا به نفع موسوي و كروبي تمام شود!‏ (5) اينها پيشاپيش دست خود را به<br />

نشانه تسليم سياسي در برابر جناح ‏"اصلاح طلب"‏ رژيم بالا برده اند.‏ تا آنجا كه به رهنمودهاي اينها براي كارگران<br />

مربوط مي شود،‏ در واقع لياقت و توان شركت در خيزش را براي طبقه كارگر نمي بينند؛ به نحوي كه بتواند مسير را<br />

عوض كند و سياستي متفاوت و مستقل و راهگشا را خلاف جهت برنامه ها و اهداف ارتجاعي امثال موسوي در پيش<br />

بگيرد.‏ اين سياست و رويكرد را فقط مي توان منحط و آشغال ناميد.‏ بيشتر اينها فكر مي كردند كه جنبش كارگري<br />

براي خودش و فارغ از تضادها و تحولات سياسي و اجتماعي ‏(منجمله وقايعي كه جرقه اش را مي تواند تضادها و<br />

شكاف هاي درون رژيم بزند و صحنه نفوذ جناح هاي حكومتي باشد)‏ تكامل مي يابد و پيشرفت مي كند.‏ بيشتر اينها<br />

اصلا كارگران را لايق شركت در نبردهاي سياسي و آبديده شدن و پالايش پيدا كردن در جريان خيزش ها نمي دانند؛<br />

لايق و قادر به آموختن سياست و شناخت يافتن از سياست ها و منافع طبقات گوناگون در جريان توفان هاي بزرگ<br />

نمي دانند.‏ از نظر اينها ميدان و عرصه فعاليت كارگران همان كارخانه و اعتصاب ها و تحصن هاي عمدتا اقتصادي <br />

رفاهي است.‏ اينها وقتي كه مي خواهند بزرگ و گسترده فكر كنند،‏ از چارچوب مطالبات فراوان و چانه زني هاي<br />

گسترده فراتر نمي روند.‏ اينها به خيال خودشان دنبال ‏"خلوص"‏ جنبش كارگري هستند و به همين خاطر خدا خدا<br />

مي كنند كه اين روزهاي پر آشوب زودتر بگذرد تا جنبش كارگري برگردد سر خانه و زندگي خودش!‏

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!