سالنامه از سال 1385 تا 1388

سالنامه از سال 1385 تا 1388 سالنامه از سال 1385 تا 1388

16.03.2014 Views

مبارزات و جنبش هاي موجود را در جهت يك دورنماي انقلابي ارتقاء مي دهد؟ در عين حال،‏ مساله به صدور يك فراخوان،‏ يا ليست كردن يك رشته خواسته ها،‏ ختم نمي شود.‏ سازماندهي مبارزات معين،‏ پيدا كردن شكل هاي مناسب براي به ميدان آوردن قشرهاي مختلف مردم براي ابراز وجود،‏ اعلام خواسته ها،‏ ارتقاء آگاهي،‏ و تحكيم همبستگي و روحيه مبارزاتي آنان،‏ نقش تعيين كننده در پيشروي و تكامل جنبش دارد.‏ در مقابل،‏ ناتواني در سازماندهي مبارزات،‏ عدم اجراء يا اجراي نيمه كاره برنامه هاي اعلام شده مبارزاتي،‏ و نداشتن ابتكار عمل و تاكتيك صحيح براي كنار زدن موانعي كه رژيم مرتبا در مقابل جنبش قرار مي دهد،‏ به روحيه عمومي ضربه مي زند و باعث تضعيف رشته هاي پيوند ما با كارگران و بقيه توده هاي ستمديده مي شود.‏ در اين صورت است كه زمينه براي ياس و محافظه كاري،‏ در قالب جمعبندي هاي راست روانه از شكست ها فراهم مي شود.‏ بي توجهي به ويژگي محيط هاي مختلفي كه مبارزات در آنجا انجام مي شود و تعميم دادن يك روش واحد به شرايط متفاوت نيز مي تواند يكي از اشكال هاي كار ما باشد.‏ در اين زمينه،‏ مشخصا بحث ما در مورد سوابق و تجربيات مبارزاتي متفاوت در مناطق مختلف،‏ فضاي سياسي متفاوت،‏ و تناسب قواي متفاوت ميان صف جنبش مردم و صف رژيم است.‏ براي مثال،‏ مراسم هاي اول ماه مه در شهرهاي كردستان و تجمع اول ماه مه در پارك لاله تهران،‏ ظاهرا چارچوب و سياست واحدي داشت.‏ اما در كردستان،‏ عليرغم چند نوبت دستگيري فعالان،‏ و سپس حضور گسترده نيروهاي سركوبگر و ضرب و شتم مردم،‏ مراسم ها برگزار شدند.‏ اين يك تفاوت مهم است كه از تناسب قوايي متفاوت،‏ و تجربيات و توانايي هاي مبارزاتي متفاوت،‏ حكايت مي كند.‏ اما آنچه در پارك لاله اتفاق افتاد را از سياست اين دوره رژيم،‏ يعني در شرايط بحران جهاني نظام سرمايه داري و شرايط نابسامان داخلي در آستانه انتخابات نمي توان جدا كرد.‏ اين درست است كه طي سي سال گذشته،‏ سركوب مبارزات مردم و جلوگيري از مقاومت و تشكل مستقل توده ها همواره در دستور كار جمهوري اسلامي قرار داشته است،‏ اما حالا دوره اي است كه دستگاه حاكمه خود را با احتمال شورش هاي فراگير روبرو مي بيند و براي چنين دورنمايي آماده مي شود.‏ تغييراتي كه در وظايف و عملكرد نهاد بسيج داده شده ‏(يعني افزودن بر نقش امنيتي آن در محلات و محيط هاي كار و شركت دادن آن در سركوب مستقيم مبارزات)‏ با چنين دورنمايي طراحي شده است.‏ واحدهاي ويژه ضد شورش بر مبناي تازه ترين تمرينات پليس كشورهاي امپرياليستي،‏ مانور سركوب شورش گرسنگان مي دهند.‏ يعني يك گروه از آنان با شعار ‏"ما گرسنه ايم"‏ جلو مي آيند و گروه ديگر بايد انواع تاكتيك ها و ابزارهاي سركوب را روي آنان امتحان كنند.‏ شك نكنيد كه رژيم هر بار كه نيروهايش را براي مهار يك تظاهرات،‏ تحصن يا اعتصاب اعزام مي كند،‏ به اين ماموريت به مثابه مانور و تمريني براي وقايع آتي نيز نگاه مي كند و به جمعبندي و درس آموزي از آن مي نشيند.‏

در چنين اوضاعي،‏ جامعه با يك مساله فوري يعني انتخابات رياست جمهوري نيز روبروست.‏ اين مساله مي تواند عليرغم خواست كل هيئت حاكمه،‏ به تشديد رقابت ها و تضادهاي دروني آنها،‏ و نتيجتا به تضعيف عمومي حاكميت بينجامد.‏ حكومتيان به اين مساله به خوبي آگاهند و همه تلاش خود را به كار مي برند تا نگذارند توده هاي مردم با استفاده از اين تضعيف،‏ جلو بيايند و خواسته هايشان را با جسارت و پيگيري بيشتري مطرح كنند.‏ يكي از حربه هاي حاكميت،‏ كشاندن مردم به انتخابات ارتجاعي،‏ و دامن زدن به اين توهم است كه ممكنست بخشي از خواسته هاي مردم توسط اين يا آن جناح عملي شود.‏ ولي برنامه ريزان جمهوري اسلامي به اين حربه بسنده نمي كنند.‏ آنها از طريق عوامل و خبرچينان خود دارند مرتبا نبض جامعه را مي گيرند.‏ كافيست همين روزها به دور و بر خود نگاه دقيقي بيندازيد.‏ در محيط كار،‏ در فضاهاي آموزشي،‏ در اتوبوس و تاكسي،‏ در كنار بساط روزنامه فروشي ها،‏ كساني را گمارده اند كه با طرح سوال يا تيله انداختن در مورد انتخابات،‏ به نظرسنجي روزمره مي پردازند.‏ وظيفه اينان،‏ مشخص كردن افت و خيزها در رويكرد توده ها نسبت به انتخابات و جناح هاي مختلف،‏ و نيز درجه خشم،‏ جامعه در اين مورد است.‏ بي تفاوتي و يا توهم با چنين دورنمايي از بحران و مقاومت و خيزش،‏ واضح است كه هرگونه افشاگري از طرح ها و اهداف سياسي و اقتصادي و نظامي و امنيتي رژيم،‏ و هر حركت آگاهگرانه اي كه به برانگيختن قشرها و طبقات محروم و ستمديده كمك كند،‏ مي تواند تاثيراتي به مراتب عميقتر از پيش بر جامعه داشته باشد.‏ رژيم اين خطر را احساس مي كند.‏ به همين خاطر،‏ حتي مسالمت آميزترين اعتراض ها يا محدودترين افشاگري ها عليه نظام را تلاش براي ‏"براندازي"‏ تلقي مي كند؛ حتي اگر به آن عنوان ‏"براندازي نرم"‏ بدهد.‏ در اين شرايط،‏ فراخوان هاي مبارزاتي،‏ سازماندهي كارگران و زنان و جوانان،‏ تبليغ و ترويج در مورد تشكل سازي مستقل و حزبيت،‏ و ترسيم دورنما و اهداف انقلابي در جنبش هاي طبقاتي و اجتماعي،‏ براي رژيم غير قابل تحمل تر از پيش است.‏ خفه كردن آگاهگري ها،‏ سركوب سازماندهي ها،‏ و مهار مقاومت ها و مبارزات آگاهانه و يا خودجوش،‏ براي جمهوري اسلامي اهميتي بيش از پيش يافته است.‏ حاكمان به هر تجمعي از اين زاويه نگاه مي كنند؛ نه صرفا اينكه سازمان دهندگانش چقدر ‏"معقولند"؛ جمعشان چقدر ‏"كوچك"‏ است؛ يا آمده اند ‏"فقط جشن بگيرند"!‏ رژيم به اين جنبش و فعالانش چنين نگاه مي كند؛ پس بهتر است خودمان هم به خودمان همينطور نگاه كنيم.‏ يعني به رسالتي كه بر دوشمان است،‏ نقشي كه مي توانيم ايفاء كنيم،‏ و پتانسيلي كه براي دگرگون كردن اوضاع در اختيار داريم،‏ كم بها ندهيم.‏ متاسفانه نحوه عمل ما در تجمع پارك لاله،‏ كه با بي توجهي به احتمالات آشكار و نداشتن ابتكار عمل رقم خورد،‏ نشان داد كه ما هنوز رسالت خود را به درستي درك نكرده ايم.‏ در نتيجه،‏ آنچه در پارك لاله به نمايش درآمد،‏ ‏"مظلوميت"‏ جنبش كارگري و فعالانش بود.‏ آيا به راستي با چنين روحيه و رفتاري مي توانيم پيشروي كنيم؟ مي توانيم پرچم آرمان بزرگ رهايي را به دوش بگيريم؟ بايد گوشزد كنيم كه در مقايسه با دانشجويان چپ در آذر ماه 86، آنان لااقل اين درجه از تدارك،‏ توانايي و جسارت را داشتند كه عليرغم دستگيري ده ها نفر،‏ تظاهرات 13

مبارزات و جنبش هاي موجود را در جهت يك دورنماي انقلابي ارتقاء مي دهد؟ در عين حال،‏ مساله به صدور يك<br />

فراخوان،‏ يا ليست كردن يك رشته خواسته ها،‏ ختم نمي شود.‏ سازماندهي مبارزات معين،‏ پيدا كردن شكل هاي<br />

مناسب براي به ميدان آوردن قشرهاي مختلف مردم براي ابراز وجود،‏ اعلام خواسته ها،‏ ارتقاء آگاهي،‏ و تحكيم<br />

همبستگي و روحيه مبارزاتي آنان،‏ نقش تعيين كننده در پيشروي و تكامل جنبش دارد.‏ در مقابل،‏ ناتواني در<br />

سازماندهي مبارزات،‏ عدم اجراء يا اجراي نيمه كاره برنامه هاي اعلام شده مبارزاتي،‏ و نداشتن ابتكار عمل و تاكتيك<br />

صحيح براي كنار زدن موانعي كه رژيم مرتبا در مقابل جنبش قرار مي دهد،‏ به روحيه عمومي ضربه مي زند و باعث<br />

تضعيف رشته هاي پيوند ما با كارگران و بقيه توده هاي ستمديده مي شود.‏ در اين صورت است كه زمينه براي ياس و<br />

محافظه كاري،‏ در قالب جمعبندي هاي راست روانه از شكست ها فراهم مي شود.‏<br />

بي توجهي به ويژگي محيط هاي مختلفي كه مبارزات در آنجا انجام مي شود و تعميم دادن يك روش واحد به شرايط<br />

متفاوت نيز مي تواند يكي از اشكال هاي كار ما باشد.‏ در اين زمينه،‏ مشخصا بحث ما در مورد سوابق و تجربيات<br />

مبارزاتي متفاوت در مناطق مختلف،‏ فضاي سياسي متفاوت،‏ و تناسب قواي متفاوت ميان صف جنبش مردم و صف<br />

رژيم است.‏ براي مثال،‏ مراسم هاي اول ماه مه در شهرهاي كردستان و تجمع اول ماه مه در پارك لاله تهران،‏ ظاهرا<br />

چارچوب و سياست واحدي داشت.‏ اما در كردستان،‏ عليرغم چند نوبت دستگيري فعالان،‏ و سپس حضور گسترده<br />

نيروهاي سركوبگر و ضرب و شتم مردم،‏ مراسم ها برگزار شدند.‏ اين يك تفاوت مهم است كه از تناسب قوايي متفاوت،‏<br />

و تجربيات و توانايي هاي مبارزاتي متفاوت،‏ حكايت مي كند.‏<br />

اما آنچه در پارك لاله اتفاق افتاد را از سياست اين دوره رژيم،‏ يعني در شرايط بحران جهاني نظام سرمايه داري و<br />

شرايط نابسامان داخلي در آستانه انتخابات نمي توان جدا كرد.‏ اين درست است كه طي سي سال گذشته،‏ سركوب<br />

مبارزات مردم و جلوگيري از مقاومت و تشكل مستقل توده ها همواره در دستور كار جمهوري اسلامي قرار داشته<br />

است،‏ اما حالا دوره اي است كه دستگاه حاكمه خود را با احتمال شورش هاي فراگير روبرو مي بيند و براي چنين<br />

دورنمايي آماده مي شود.‏ تغييراتي كه در وظايف و عملكرد نهاد بسيج داده شده ‏(يعني افزودن بر نقش امنيتي آن در<br />

محلات و محيط هاي كار و شركت دادن آن در سركوب مستقيم مبارزات)‏ با چنين دورنمايي طراحي شده است.‏<br />

واحدهاي ويژه ضد شورش بر مبناي تازه ترين تمرينات پليس كشورهاي امپرياليستي،‏ مانور سركوب شورش<br />

گرسنگان مي دهند.‏ يعني يك گروه از آنان با شعار ‏"ما گرسنه ايم"‏ جلو مي آيند و گروه ديگر بايد انواع تاكتيك ها و<br />

ابزارهاي سركوب را روي آنان امتحان كنند.‏ شك نكنيد كه رژيم هر بار كه نيروهايش را براي مهار يك تظاهرات،‏<br />

تحصن يا اعتصاب اعزام مي كند،‏ به اين ماموريت به مثابه مانور و تمريني براي وقايع آتي نيز نگاه مي كند و به<br />

جمعبندي و درس آموزي از آن مي نشيند.‏

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!