ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388 ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
تجمع پارك لاله: زمينه اي براي پرداختن به مسائل عميقتر تجمع اول ماه مه امسال در پارك لاله تهران، به صحنه آشكار وحشيگري و آزادي كشي جمهوري اسلامي تبديل شد. پيش از آنكه تجمع صدها زن و مرد كارگر و روشنفكري كه به قصد برگزاري مراسم روز جهاني كارگر به پارك لاله آمده بودند، شكل و نظم بگيرد، حمله تعداد بيشماري از نيروهاي انتظامي و لباس شخصي ها آغاز شد. بيش از نفر 150 از تجمع كنندگان با ضرب و شتم و توهين، دستگير شدند. از اين افراد فقط تعداد اندكي آزاد شده اند و براي آزادي بقيه، وثيقه هاي سنگين تعيين كرده اند. مبارزه متحد و گسترده براي آزادي بدون قيد و شرط همه دستگير شدگان در روز جهاني كارگر به يك مساله مبارزاتي روز براي كل جنبش كارگري و نيروهاي چپ و مترقي و آزاديخواه تبديل شده است. شايد در شرايطي كه كماكان بسياري از دوستان و رفقايمان در ارتباط با تجمع پارك لاله در زندان به سر مي برند و سرنوشت نامعلومي دارند، باز كردن بحث جمعبندي از سياست و نحوه اجراي تجمع پارك لاله، نا به هنگام به نظر برسد. ولي به عقيده ما، بي توجهي به اين مساله زيان هاي بسياري براي جنبش ما در پي خواهد داشت. به ويژه اينكه تقريبا همه گرايش ها و جريان ها، فقط به صدور اطلاعيه هايي در محكوميت ضرب و شتم وحشيانه و دستگيري هاي گسترده پرداخته اند. اين سكوت يا بي توجهي، باعث تعجب است. متعجب تر مي شويم، وقتي كه به ياد مي آوريم بعد از ضربه آذر ماه 1386 به بخش چپ جنبش دانشجويي، خيلي ها سريعا به جمعبندي از آن دستگيري ها پرداخته، راديكاليسم را مورد حمله قرار داده، گناه سركوب را به گردن حركات "نامعقول" و "چپ روي" دانشجويان انداختند. اگر امروز كساني با همان ديدگاه (كه به نظر ما ديدگاهي نادرست و محافظه كارانه است) به وقايع پارك لاله نگاه كنند، قاعدتا بايد به انتقاد از "ماجراجويي" سازمان دهندگان اين تجمع بپردازند. اما فعلا همه سكوت كرده اند! بگذاريد از اينجا شروع كنيم كه پيش از انجام اين تجمع، خيلي از ما (منظور از ما، كل فعالان حيطه جنبش كارگري است) مي دانستيم كه رژيم اسلامي به علت وضعيتي كه در آن گرفتار است و نارضايتي فزاينده اي كه در جامعه وجود دارد، با تمام قوا از برگزاري مراسم اول ماه مه جلوگيري خواهد كرد. مقامات انتظامي پيشاپيش به تهديد مستقيم و غير مستقيم فعالان جنبش كارگري پرداخته، آنان را از انجام چنين كاري منع كرده بودند. تجسم كردن صحنه اي كه پيش خواهد آمد، كار مشكلي نبود. حتي خيلي از ما، تاكتيك ها و نحوه عمل نيروهاي سركوبگر براي محاصره و سركوب تجمع كنندگان را پيش بيني مي كرديم. مطمئن بوديم كه با محاصره كامل پارك لاله، تصوير برداري گسترده از افراد، حضور لباس شخصي ها و دستگير كردن فعالان سرشناس روبرو خواهيم شد. بنابراين از همه، به ويژه از سازمان دهندگان تجمع پارك لاله سوال مي كنيم:
آيا انتظار چنين چيزهايي را نداشتيد؟ اگر داشتيد، چه تدبير و تاكتيكي براي خنثي كردن آن انديشيده بودند؟ و اگر نداشتيد، اين سوال پيش مي آيد كه واقعا چه تحليلي از اوضاع سياسي جامعه و موقعيت رژيم داريد؟ فكر مي كنيم كه بخشي از ما به طور كلي تحليل نادرستي از اوضاع دارند. يك تحليل يك سويه و غير ديالكتيكي، كه نتايج سياسي خوشخيالانه و ساده انگارانه اي را به همراه مي آورد. بدون شك در اين نوشته، مجالي براي باز كردن ارتباط ديدگاه اكونوميستي و تقليل گرايانه با تحليل هاي سطحي سياسي نيست، ولي در حد اشاره بايد بگوييم كه: بعضي از ما گمان مي كنند چون رژيم گرفتار بحران است، چون انتخابات نزديك است و رقابت جناح هاي حكومتي بالا گرفته، يا چون نارضايتي مردم گسترده است، بنابراين احتمال دارد كه رژيم، اينجا يا آنجا كوتاه بيايد. به ويژه اگر، جنبش هاي طبقاتي و اجتماعي نيز خواسته هاي خود را به اصطلاح در چارچوب "معقولي" مطرح كنند. بعضي از ما گمان مي كنيم كه جلو گذاشتن يك رشته مطالبات عمدتا اقتصادي و رفاهي، يا ارائه ابتدايي ترين خواسته هاي سياسي و اجتماعي، قاعدتاً نبايد با سركوب شديد از جانب رژيم روبرو شود! در همين زمينه، اشاره به يك گفت و گوي تلفني در يكي از برنامه هاي ماهواره اي (در آستانه برگزاري تجمع پارك لاله) مي تواند مفيد باشد. ببيننده اي از ايران به مجري برنامه ويژه اول ماه مه مي گفت كه تحت اين رژيم اينطور نمي توان حركت كرد؛ اينها فردا نيروهاي سركوبگر را مي آورند و نمي گذارند مراسم برگزار شود. مجري در جواب مي گفت كه اينطور نيست. اينها نمي توانند تعداد زيادي كارگر و افراد خانواده هايشان را كه آمده اند روزشان را جشن بگيرند و شيريني بخورند را سركوب كنند! (نقل به معني) اگر اين جواب نشانگر يك تحليل سياسي نادرست و توهم آفرين از اوضاع نيست، پس چيست؟ وقتي كه نمي توانيم رابطه صحيحي بين اقتصاد و سياست، بين بحران اقتصادي و ملزومات سياسي آن، بين نارضايتي خودجوش توده ها و اقدام آگاهانه سياسي برقرار كنيم، محكوم به سطحي نگري در تحليل از اوضاع هستيم و پياپي غافلگير خواهيم شد. به نظر ما يك سياست ديگر هم در برنامه ريزي تجمع اول ماه مه تهران تاثير گذاشته است: اين سياست كه "اعلام" تجمع مهم است، نه "اجراء" آن. بگذاريد اين مساله را بيشتر باز كنيم. بر مبناي اين سياست، همين كه چند تشكل حاضر شوند با هم فراخوان تجمع اول ماه مه را امضاء كنند و خواسته هاي مشتركي را جلو بگذارند، مساله حل است. البته ما هم فكر مي كنيم خيلي خوبست كه تشكل هاي مختلف جنبش كارگري (و ساير جنبش هاي اجتماعي) وارد يك اتحاد مبارزاتي شوند و در مناسبت هاي مختلف، سياست و اهداف مشتركي را جلو بگذارند، توده هاي وسيع را با آن آشنا كنند و به مبارزه برانگيزند. اما، اولين سوال اينست كه مضمون آن سياست و اهداف مشترك چيست؟ تا چه حد با اوضاع خوانايي دارد؟ تا چه حد منافع اساسي مبارزات طبقاتي و اجتماعي را پاسخ مي دهد؟ تا چه حد سطح
- Page 91 and 92: دارد، طرح هاي منظ
- Page 93 and 94: تهديد به زندان و شك
- Page 95 and 96: نقادانه و علمي نگاه
- Page 97 and 98: علل بروز اين سوانح
- Page 99 and 100: اسلامي توليد شده ان
- Page 101 and 102: در دو دهه گذشته، ن
- Page 103 and 104: اين نوع مشاغل، زم
- Page 105 and 106: بحران نظام جهاني سر
- Page 107 and 108: گذاري و بازار كاملا
- Page 109 and 110: يك جنبه بارز بحث و ج
- Page 111 and 112: ما رك و راست اين طرح
- Page 113 and 114: حتي مساله دستيابي ب
- Page 115 and 116: روابط حسنه اي دارند
- Page 117 and 118: از عناصر آگاه و پيش
- Page 119 and 120: اداره مي شد كه كارش
- Page 121 and 122: و گرم روزگار چشيده
- Page 123 and 124: بياييد از يك بحث "
- Page 125 and 126: امكانات رفاهي، حق
- Page 127 and 128: بازتوليد نقش و جايگ
- Page 129 and 130: قبل از هر چيز بايد ب
- Page 131 and 132: بيشك، اين طرحي اج
- Page 133 and 134: استثمار و غارت و فس
- Page 135 and 136: طبقه عمل كرد. در س
- Page 137 and 138: متفقا به جنبش طبقه
- Page 139 and 140: پيش بيني مي كردند.
- Page 141: طبقه حاكمه در همان
- Page 145 and 146: در چنين اوضاعي، ج
- Page 147 and 148: هايي مي زند، نشان
- Page 149 and 150: فرصت هاي پيش رو را م
- Page 151 and 152: تاثير قرار مي دهد غ
- Page 153 and 154: شكل ديگري از انفعال
- Page 155 and 156: تا اينجاي كار، نك
- Page 157 and 158: ترقيخواه بورژوايي
- Page 159 and 160: شور و اميد به خيابا
- Page 161 and 162: "همين ‘خود محور
- Page 163 and 164: تقويت وزنه تشكل ها
- Page 165 and 166: حاكميت؟ آيا ضديت با
- Page 167 and 168: ه) منابع (1 مقاله
- Page 169 and 170: از سوي ديگر، ماه ع
- Page 171 and 172: یست یعن یالت آرشيو،
- Page 173 and 174: محمود صالحي، كارگ
- Page 175 and 176: در عين حال، ترور م
- Page 177 and 178: حرف اينها و حرف ما م
- Page 179 and 180: حلقه هاي پيوند بحرا
- Page 181 and 182: انتخابات عوامفريبا
- Page 183 and 184: در خاتمه مي خواهيم
- Page 185 and 186: اگردرپرونده ي ايشا
- Page 187 and 188: بياد رفيق سلمان يگا
- Page 189 and 190: اميد نااميدان بازي
- Page 191 and 192: براي پيروزي بر اين
آيا انتظار چنين چيزهايي را نداشتيد؟<br />
اگر داشتيد، چه تدبير و تاكتيكي براي خنثي كردن آن انديشيده بودند؟<br />
و اگر نداشتيد، اين سوال پيش مي آيد كه واقعا چه تحليلي از اوضاع سياسي جامعه و موقعيت رژيم داريد؟<br />
فكر مي كنيم كه بخشي از ما به طور كلي تحليل نادرستي از اوضاع دارند. يك تحليل يك سويه و غير ديالكتيكي، كه<br />
نتايج سياسي خوشخيالانه و ساده انگارانه اي را به همراه مي آورد. بدون شك در اين نوشته، مجالي براي باز كردن<br />
ارتباط ديدگاه اكونوميستي و تقليل گرايانه با تحليل هاي سطحي سياسي نيست، ولي در حد اشاره بايد بگوييم كه:<br />
بعضي از ما گمان مي كنند چون رژيم گرفتار بحران است، چون انتخابات نزديك است و رقابت جناح هاي حكومتي بالا<br />
گرفته، يا چون نارضايتي مردم گسترده است، بنابراين احتمال دارد كه رژيم، اينجا يا آنجا كوتاه بيايد. به ويژه اگر،<br />
جنبش هاي طبقاتي و اجتماعي نيز خواسته هاي خود را به اصطلاح در چارچوب "معقولي" مطرح كنند. بعضي از ما<br />
گمان مي كنيم كه جلو گذاشتن يك رشته مطالبات عمدتا اقتصادي و رفاهي، يا ارائه ابتدايي ترين خواسته هاي<br />
سياسي و اجتماعي، قاعدتاً نبايد با سركوب شديد از جانب رژيم روبرو شود! در همين زمينه، اشاره به يك گفت و گوي<br />
تلفني در يكي از برنامه هاي ماهواره اي (در آستانه برگزاري تجمع پارك لاله) مي تواند مفيد باشد. ببيننده اي از<br />
ايران به مجري برنامه ويژه اول ماه مه مي گفت كه تحت اين رژيم اينطور نمي توان حركت كرد؛ اينها فردا نيروهاي<br />
سركوبگر را مي آورند و نمي گذارند مراسم برگزار شود. مجري در جواب مي گفت كه اينطور نيست. اينها نمي توانند<br />
تعداد زيادي كارگر و افراد خانواده هايشان را كه آمده اند روزشان را جشن بگيرند و شيريني بخورند را سركوب<br />
كنند! (نقل به معني)<br />
اگر اين جواب نشانگر يك تحليل سياسي نادرست و توهم آفرين از اوضاع نيست، پس چيست؟ وقتي كه نمي توانيم<br />
رابطه صحيحي بين اقتصاد و سياست، بين بحران اقتصادي و ملزومات سياسي آن، بين نارضايتي خودجوش توده ها و<br />
اقدام آگاهانه سياسي برقرار كنيم، محكوم به سطحي نگري در تحليل از اوضاع هستيم و پياپي غافلگير خواهيم شد.<br />
به نظر ما يك سياست ديگر هم در برنامه ريزي تجمع اول ماه مه تهران تاثير گذاشته است: اين سياست كه "اعلام"<br />
تجمع مهم است، نه "اجراء" آن. بگذاريد اين مساله را بيشتر باز كنيم. بر مبناي اين سياست، همين كه چند تشكل<br />
حاضر شوند با هم فراخوان تجمع اول ماه مه را امضاء كنند و خواسته هاي مشتركي را جلو بگذارند، مساله حل است.<br />
البته ما هم فكر مي كنيم خيلي خوبست كه تشكل هاي مختلف جنبش كارگري (و ساير جنبش هاي اجتماعي) وارد<br />
يك اتحاد مبارزاتي شوند و در مناسبت هاي مختلف، سياست و اهداف مشتركي را جلو بگذارند، توده هاي وسيع را با<br />
آن آشنا كنند و به مبارزه برانگيزند. اما، اولين سوال اينست كه مضمون آن سياست و اهداف مشترك چيست؟ تا چه<br />
حد با اوضاع خوانايي دارد؟ تا چه حد منافع اساسي مبارزات طبقاتي و اجتماعي را پاسخ مي دهد؟ تا چه حد سطح