ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
- TAGS
- ituc
- www.k-en.com
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
”مبارزه بر سر كنترل، در پارلمان انجام نمي گيرد بلكه يك مبارزه انقلابي توده اي و فعاليت تبليغي و سازماندهي توسط حزب<br />
كمونيست است. طبقه كارگر بايد از طريق اين مبارزه، هم به لحاظ معنوي و هم سازماني نسبت به استقلال و شخصيت تاريخي<br />
خود آگاه شود... اين اولين مرحله مبارزه، نبردي است براي يك شكل معين از سازماندهي. اين شكل فقط مي تواند شوراي<br />
كارخانه و به طور سراسري نظام مركزي شوراهاي كارخانجات باشد. نتيجه كار بايد تاسيس شوراي سراسري طبقه كارگر باشد كه<br />
در همه سطوح از كارخانه تا شوراي شهر و شوراي ملي منتخب كارگران هستند. شيوه اين كار توسط قانوني معين مي شود كه<br />
نتيجه تصميم طبقه كارگر است، نه توسط پارلمان ملي و قدرت دولتي. اين مبارزه بايد طوري جلو برود كه توده عظيم اهالي<br />
بفهمند همه مشكلات موجود در دوره تاريخي كنوني، از مشكل نان و مسكن گرفته تا برق و پوشاك فقط زماني مي تواند رفع<br />
شود كه همه قدرت اقتصادي و بنابراين همه قدرت دولتي به طبقه كارگر واگذار شود.“ (10)<br />
تجربه ايتاليا ناموفق ماند. جنبش اشغال كارخانه ها كه با مخالفت سوسيال دمكراتها روبرو بود، بعد از مدتي فروكش<br />
كرد و كنترل كارگري عملا نتوانست در شرايط بحران و اعتلاي دهه<br />
1920<br />
پا بگيرد. جناحي از بورژوازي با شكل دهي<br />
به جنبش فاشيستي به بحران پاسخ گفت و حزب كمونيست و جنبش كارگري را به شدت سركوب كرد. به نظر مي آيد<br />
يك اشكال يا كمبود در نگرش گرامشي و همفكرانش كم بها دادن يا بي توجهي به مساله قدرت نظامي و قهر در اعمال<br />
سلطه طبقاتي بود. تاكيد به جنبش رزمنده كارگران كه در شكل اشغال كارخانه ها بروز مي يافت، و تبليغ اين درك كه<br />
در دوران بحران و اعتلاي انقلابي مي توان با گذر از اشغال به كنترل كارگري، پايه هاي قدرت را به زور از دست<br />
بورژوازي خارج كرد و با تشديد بحران، قدرت سياسي را به چنگ آورد، عملا نقشي براي ارتش در مركز دولت موجود<br />
و نيز نقشي براي نيروي نظامي طبقه كارگر براي در هم شكستن ماشين دولتي قائل نيست. مي توان گفت كه گرامشي<br />
به نوعي تبليغ كسب قدرت از جانب طبقه كارگر را به شكل وارونه مطرح مي كرد. او مي خواست توده ها را با اين<br />
شعار به ضرورت كسب قدرت سياسي برساند كه: ”قدرت اقتصادي بايد در دست طبقه كارگر باشد تا مشكلات موجود<br />
حل شود.“ اما در واقعيت، تحت نظام سرمايه داري، تضادها و محدوديت هايي در راه كنترل همه جانبه كارگري بر<br />
توليد و توزيع وجود دارد. مشخصا اينكه، بورژوازي (حتي در شرايط ضعف و بحران نظام سرمايه داري) بر آن نوع<br />
كنترل كارگري كه تحت رهبري كارگران آگاه و انقلابي انجام گيرد، گردن نمي گذارد. در اين جا بايد به خصلت موقتي<br />
و گذراي دوره هاي بحران و اعتلاء هم اشاره كنيم كه كنترل كارگري را به پديده اي قسمي و موقتي تبديل مي كند و<br />
راه تحقق شعار ”همه قدرت اقتصادي به دست كارگران“ را مي بندد.