ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
- TAGS
- ituc
- www.k-en.com
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
در بيكاري و فقر و ناامني سپري كنند. بسياري از آنان بي سرپناه مي شوند و به خوابگاه ها و نوانخانه هاي عمومي<br />
روي مي آورند. بسياري نيز درگير كارهاي غير قانوني مي شوند و سر از زندان در مي آورند. خصوصيت بخش عمده<br />
اين نيرو، جوان بودن، پر جرات بودن و چيزي براي از دست نداشتن است. طبقه حاكمه سرمايه دار از اين پرولترها كه<br />
مي توانند باروت خشك و قابل اشتعال در انبار مبارزه طبقاتي باشند، هراسان است و براي مهار و سركوب كردن آنان<br />
هر كاري مي كند. به علاوه ميليون ها نفر ديگر هم در صفوف طبقه كارگر هستند كه در بخش هاي مهم توليدي<br />
شاغلند. براي دوره هاي معيني، دستمزدها و مزايا در اين نوع مشاغل، بالا بود. اما اينك حتي همين ها هم امنيت<br />
شغلي خود را در خطر مي بينند. شرايط كاري شان بدتر شده، درآمدهايشان مورد تهاجم سرمايه قرار گرفته است.<br />
اين وضعيت بحراني و رو به وخامت، زمينه را براي نزديك شدن منافع اين بخش از كارگران به مبارزه انقلابي پرولتاريا<br />
فراهم مي كند. تجربه و انضباطي كه بخش بزرگي از آنان در جريان كار جمعي در صنايع بزرگ و شركت در شكل هاي<br />
اعتصابي مبارزه به دست آورده اند، مي تواند در خدمت مبارزه براي آرمان طبقه قرار بگيرد.<br />
به هم آميختن و مجتمع شدن نقاط قوت بخش هاي گسترده و متنوع طبقه كارگر در آمريكا، در شرايطي كه بخش<br />
هاي تحتاني ستون فقرات مبارزه انقلابي را تشكيل داده باشند، مي تواند پرولتارياي آمريكا را قادر به رهبري نبرد<br />
براي سرنگون كردن هيولاي سرمايه داري امپرياليستي كند.<br />
پرولتارياي آمريكا از نظر استراتژيك در شالوده اقتصاد سرمايه داري امپرياليستي جاي دارد. اين طبقه به طور بالقوه<br />
ارتشي است كه مي تواند سرمايه داري را به زباله دان تاريخ بفرستد و تحت هدايت حزب پيشاهنگ انقلابي خود،<br />
توده هاي وسيعتري از اهالي را با خود متحد كند، سوسياليسم را بسازد و آمريكا را به پايگاهي براي انقلاب جهاني<br />
تبديل كند. اين ظرفيتي است كه به شكلي گسترده اي از جانب جامعه و حتي خود پرولتارياي آمريكا ناديده گرفته<br />
مي شود. طبقه حاكمه سرمايه دار در آمريكا بي وقفه تلاش مي كند كه پرولترها به منافع مشترك و رسالت مشترك<br />
خود به مثابه يك طبقه، آگاه نشوند. طبقه حاكمه وضعيت فلاكت بار و نوميد كننده اي را بر محلات فقرنشين تحميل<br />
كرده كه توده هاي پرولتر را به رقابت و درگيري با يكديگر بر سر شغل و يا نان شب واداشته است. طبقه حاكمه براي<br />
ايجاد تفرقه در ميان توده ها به ايجاد درگيري هاي قومي و نژادي و فرهنگي دامن مي زند. حاكمان آمريكا مي خواهند<br />
كاري كنند كه پرولترها منافع مشترك و نقاط قوتي كه واقعا در همين چندگانگي طبقه كارگر آن كشور وجود دارد را<br />
نبينند. اين درست همان منافع و نقاط قوت مشتركي است كه بيش از 120 سال پيش، پرولتارياي چند مليتي و چند<br />
فرهنگي آمريكا را در نبرد تاريخي اول ماه مه نيز متحد كرد.<br />
با اين مقدمه كوتاه، به سال<br />
1871<br />
مي رويم. در آن سال كمون پاريس، فرانسه و كل اروپا را به لرزه درآورد. كارگران و<br />
زحمتكشان پاريس جرئت اين را به خود دادند كه جامعه را از طريق بدست گيري قدرت سياسي در يك جهت تازه،<br />
يعني بر مسير از ميان بردن طبقات، هدايت كنند. طبقات حاكمه اروپا موقتا از تضادهاي درونيشان دست كشيده،