ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
- TAGS
- ituc
- www.k-en.com
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
بازتوليد نقش و جايگاهي كمك مي كند كه نظام طبقاتي از دير باز براي زن در نظر گرفته است. منظور ما شعار<br />
"پرداخت دستمزد در برابر كار خانگي" است. اين شعار خوش ظاهر كه شايد بسياري از زنان نيز آن را كمكي در<br />
مسير عدالت اجتماعي و نزديك شدن زن به استقلال اقتصادي بدانند، به معناي انحصاري كردن كار خانگي (يا وظايف<br />
خانه داري) براي زنان است. اين يعني محدود نگهداشتن زن به خانه و آشپزخانه و اتاق خواب، محدود نگهداشتن فكر<br />
و انديشه و خلاقيت زنان، محدود نگهداشتن حيطه تصميم گيري و مديريت و رهبري زنان، و عملا دور نگهداشتن<br />
توده هاي زن از امور كلان جامعه يعني فرماندهي و اداره سياست و اقتصاد و روبناي فرهنگي و فلسفي و هنري.<br />
محدود ديدن مساله رهايي زنان و حل تضاد جنسيتي به اينگونه خواسته ها و شعارهاي اصلاحگرايانه، جنبش زنان كه<br />
هيچ، اعتراضات زنان كارگر را هم به شكل چيزي فرعي به "جنبش مردانه كارگري" و اهداف ريز و درشت "تشكل<br />
هاي مردانه كارگري" سنجاق مي كند.<br />
اما رهايي زنان و حل تضاد جنسيتي يك فرايند پر افت و خيز و درازمدت خواهد بود؛ همگام و همسان با فرايند<br />
طولاني گذار انقلابي از سوسياليسم به كمونيسم. آنچه نشانه و ضامن پيشروي در اين مسير است، برانگيختن زنان به<br />
مبارزه پيگير و شورش تا به آخر عليه كليت ستمديدگي است. اگر نيرويي كه داعيه سرنگوني جامعه طبقاتي و ساختن<br />
جامعه نوين را دارد، توده هاي زن را در مبارزه عليه قدرت سياسي حاكم درگير نكند، اگر آنان را عليه كليه<br />
ساختارهاي قدرت مردسالارانه از ساختارهاي دولتي گرفته تا ستون هاي مردسالاري در فرهنگ حاكم و سنت هاي<br />
كهنه و خرافي و مذهب و خانواده نشوراند، يك جاي كارش مي لنگد. اينها كه گفتيم از همين حالا بايد در جهت گيري<br />
و عمل مبارزاتي كمونيست ها حاضر و جاري باشد؛ و گرنه اين راه طولاني مي تواند با انجام فداكاري ها و قبول رنج<br />
هاي بزرگ، و شايد با "نيات حسنه"، به سوي جهنم سنگفرش شود. در اين مسير بايد از حكم راهگشاي ماركس و<br />
انگلس استفاده كنيم كه گفتند: "انقلاب كمونيستي راديكال ترين گسست از مناسبات سنتي مالكيت و راديكال ترين<br />
گسست از ايده هاي سنتي است." اين اساس راهنماي ما در انجام انقلاب ريشه اي اجتماعي است. براي حل تضاد<br />
جنسيتي نيز بايد مناسبات توليدي حاكم و در راس آن، مناسبات مالكيت موجود را هدف گرفت و به آن از دريچه<br />
محروميت و فرودستي زنان نگاه كرد. مثالي بزنيم. در انقلاب چين، كمونيست ها شعار "تقسيم سرانه زمين بين زنان و<br />
مردان" را جايگزين "تقسيم زمين بر پايه خانوار" كردند تا به مناسبات مالكيتي كه زنان را محروم نگه مي داشت و<br />
موقعيت برتر اقتصادي را به رئيس خانوار (يعني مرد) مي داد، ضربه بزنند. آنان همزمان قانون مهم "حق طلاق براي<br />
زنان" را تصويب كردند كه تغييري راديكال در مناسبات خانواده و نقش زن در تعيين سرنوشتش به حساب مي آمد.<br />
هجوم به قوانين و سياست ها و باورهاي كهنه و پدرسالارانه در روبناي جامعه، وجه ديگري از اين گسست انقلابي بود<br />
كه بر حضور آگاهانه تر، موثرتر و گسترده تر زنان در جامعه راه مي گشود. در جامعه ما كه تحت يك حكومت<br />
استبدادي مذهبي قرار دارد، برانگيختن زنان براي گسست از نقش درجه دومي كه در قوانين فقهي و شرعي براي زن<br />
نهادينه شده است، يك عامل مهم پيشروي و دگرگوني است. مبارزه با پديده هايي مانند حجاب اجباري، سنگسار،<br />
صيغه و چند همسري مردانه و امثالهم، انرژي انقلابي فراواني را در جامعه آزاد خواهد كرد. به كار گيري آگاهانه تبعيض<br />
مثبت در مورد زنان، يك جهت گيري و سياست ضروري براي مواجهه با امواج قدرتمند عادت، سنت، روال "عادي" و<br />
وضع موجود در سطح جامعه و در ميان توده هاست كه انديشه ها و رفتارهاي مردسالارانه را مداوما توليد مي كنند.<br />
تبعيض مثبت به اين معني است كه در عرصه هاي گوناگون سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و نظامي (به ويژه در<br />
سطوح مختلف مديريت و رهبري در همه اين عرصه ها)، آگاهانه به شركت زنان اولويت و رجحان داده شود و پشتوانه