16.03.2014 Views

سالنامه از سال 1385 تا 1388

سالنامه از سال 1385 تا 1388

سالنامه از سال 1385 تا 1388

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

بياييد از يك بحث ‏"غير طبقاتي"‏ شروع كنيم:‏ مردان،‏ زنان را به حساب نمي آورند!‏ اين نظر مردان همه طبقات در<br />

مورد زنان همه طبقات است.‏ بهتر است تعارف هايي كه اخيرا در ‏"تجليل از شخصيت زن"‏ و ‏"به رسميت شناختن<br />

حقوق زنان"‏ باب شده را جدي نگيريم.‏ اينها قبل از اينكه نشانه يك دگرگوني در افكار و ايده هاي كهنه و سنتي در<br />

مورد زنان باشد،‏ نتيجه فريادهايي است كه زنان شورشگر و نوانديش شبانه روز در مقابل سركوب و فشار نظام طبقاتي<br />

و مردسالار سر داده اند.‏ اينها عقب نشيني لفظي است در برابر حركت زنان حق طلبي كه در مقابل تحقير كردن ها و<br />

يا عوامفريبي مرداني كه بر سر درجه دوم بودن زنان با اين نظام همسو و همفكر هستند،‏ جا نزده اند.‏<br />

وقتي مي گوييم مردان،‏ زنان را به حساب نمي آورند منظورمان در جدول هاي آمار و يا در مباحث زيست شناسانه<br />

نيست.‏ بگذريم از اينكه تفكر مردسالارانه به راحتي مي تواند در محاسبات آماري،‏ نقش تعيين كننده زنان در توليد و<br />

تحقق ارزش را حذف كند يا كمرنگ جلوه دهد.‏ مردسالارها به راحتي مي توانند از ضعيف بودن ذاتي زنان يا كم عقل<br />

بودن آنان به علت كوچكتر بودن حجم مغزشان بگويند،‏ و در مورد غلبه احساسات زنان بر منطق شان،‏ هزار و يك<br />

جور مزخرف به اصطلاح علمي به هم ببافند.‏ همه اينكارها را قرن هاست كه انجام مي دهند تا موقعيت برتر و تبعيض<br />

آميز مردان در جامعه طبقاتي را توجيه و ابدي وانمود كنند.‏<br />

مردسالارها واقعياتي مانند شجاعت و پيگيري الهام بخش<br />

زنان در عرصه تغيير مناسبات اجتماعي و سياسي را با ناراحتي نظاره مي كنند؛ و گاه با اكراه به انگيزه هاي قوي تر و<br />

برتري هاي آشكار زنان در عرصه آموزش و فراگيري اذعان مي كنند.‏<br />

مردسالارها براي ممانعت از پيشرفت هاي ‏"غير<br />

منطقي"،‏ ‏"غير طبيعي"‏ و ‏"زياده از حد"‏ زنان به انواع و اقسام قوانين و سنت هاي كهنه و احكام مذهبي آويزان مي<br />

شوند.‏<br />

آنجا كه صحبت از طبقه كارگر در ميان است،‏ نظرات مردسالارانه معمولا به صورت مردانه معرفي كردن نيروي كار بروز<br />

مي كند.‏ براي مثال،‏ آمار جديد حكومتي سهم زنان از نيروي كار رسمي ايران را<br />

براي زنان را<br />

11<br />

25<br />

درصد نشان مي دهد و نرخ بيكاري<br />

درصد مي داند.‏ در اينگونه آمارها،‏ فقط به زنان شاغل رسمي بسنده مي شود،‏ و اكثريت زنان كه<br />

درگير مشاغل غير رسمي در خانه و خيابان يا در كارگاه هاي كوچك سنتي هستند،‏ ناديده گرفته مي شوند.‏ اگر چه بر<br />

مبناي همين آمار ناقص و گمراه كننده نيز مي توان به حقايقي در مورد سياست طبقه سرمايه دار حاكم در شرايط<br />

بحران براي بيكارسازي زنان شاغل پي برد ‏(توجه داشته باشيم كه نرخ بيكاري براي مردان در همين دوره حدود<br />

9<br />

درصد است).‏ اين واقعيتي است كه گسترش نظام سرمايه داري در سراسر دنيا،‏ مداوما تعداد بيشتري از زنان را به<br />

نيروي كار صنعتي و خدماتي تبديل مي كند؛ در عين حال زنان در صنايع كوچك سنتي و خانگي،‏ و در كشاورزي<br />

معيشتي،‏ كماكان نقشي اساسي باز مي كنند.‏ اين نقش عليرغم محدود شدن و به حاشيه رانده شدن بخش هاي عقب<br />

مانده و ماقبل سرمايه داري اقتصاد،‏ همچنان به عهده زنان است.‏ عرصه مهم ديگري كه زنان در آن نقشي منحصر به<br />

فرد ايفاء مي كنند و هيچكس در ‏"زنانه بودن"‏ آن شك ندارد،‏ كار خانگي يا خانه داري است.‏ خانه داري را بهتر است<br />

بيگاري يا كار بدون مزد بناميم،‏ و نه كار به معني رايج كلمه.‏ اين بيگاري،‏ نقش كليدي در سودآوري سرمايه داري دارد.‏<br />

كار بدون مزد زنان كه شرايط تجديد قوا و انرژي كار مرد ‏(يا مردان)‏ خانواده را تامين مي كند،‏ و نيروي كار جديد<br />

جامعه را از طريق توليد مثل و بچه داري مي پروراند،‏ تاكنون جايگاه بي بديلي در تحقق ارزش در جامعه سرمايه داري<br />

داشته است.‏ براي اكثريت مردم تصور اينكه چرخ زندگي بتواند بدون كار خانگي بچرخد،‏ غير ممكن است.‏ در واقع

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!