16.03.2014 Views

سالنامه از سال 1385 تا 1388

سالنامه از سال 1385 تا 1388

سالنامه از سال 1385 تا 1388

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

و گرم روزگار چشيده آذربايجاني و از فعالان اصلي ‏"خانه كارگر"‏ انقلابي،‏ يعني زنده ياد بختيار،‏ معلوم مي شود.‏ او<br />

قبل از قيام در بحث با طرفداران خميني در مقابل دانشگاه تهران فرياد مي كشيد:‏ ‏"آقا!‏ من كافر هستم!"‏<br />

مساله ديگري كه در مقطع قبل از قيام بهمن اتفاق افتاد،‏ بي ثباتي و تعطيلي تعدادي از واحدهاي توليدي و فرار<br />

كارفرماها به همراه سرمايه هاي نقدي شان به خارج بود.‏ در چنان وضعيتي كه كار و معيشت بسياري از كارگران در<br />

شهرهاي مختلف به خطر افتاده بود،‏ مبارزه و اعتراض كارگري به صورت تحصن در واحدهاي توليدي و برگزاري<br />

ميتينگ ها و مجمع عمومي ها انجام مي گرفت.‏ فعالان چپ،‏ اعضا و هواداران گروه هاي كمونيستي و انقلابي كه<br />

بسياري از آنها دانشجو بودند،‏ در اين جمع هاي كارگري شركت مي كردند و به بحث و تبادل نظر و ارائه پيشنهاد مي<br />

پرداختند.‏ در حال حاضر به كم و كيف آن بحث ها و پيشنهادها كاري نداريم،‏ و فكر مي كنيم آنچه مطرح مي شد نمي<br />

توانست چيزي متفاوت و يا فراتر از درك عمومي آن زمان جنبش كمونيستي از چگونگي تكامل و تشكل جنبش<br />

كارگري باشد.‏ اما يك نكته در همان تجربه آشكار شد:‏ تمايل شديد به دنباله روي از حركت خودبخودي كارگران و<br />

بروز جوانه هاي كارگريستي از سوي بخشي از كمونيست ها.‏ در شرايطي كه در خيابان ها با خون مردم،‏ و در جلسات<br />

پشت پرده با زد و بند سران جريان مذهبي و مقامات ارتش و فرستادگان امپرياليستها،‏ تكليف قدرت سياسي داشت<br />

معين مي شد،‏ بخشي از انقلابيون با گروهي از كارگران،‏ بي خبر در اين يا آن كارخانه تحصن كرده بودند.‏ اينان نمي<br />

دانستند كه تربيت سياسي ايدئولوژيك كارگران و متشكل كردن طبقه كارگر در چنان روزهايي مي تواند و مي بايد<br />

در جريان نقشه ريزي و يورش براي تسخير مراكز قدرت،‏ و مبارزه براي تثبيت دستاوردهاي اين اقدام براي طبقه<br />

كارگر و زمينه سازي براي گام هاي آتي انقلاب،‏ انجام بگيرد.‏ بحث هاي فراواني كه بعد از قيام بين چپي ها بر سر<br />

‏"شورا يا سنديكا"‏ راه افتاد ‏(و تا به امروز هم به شكلي جريان دارد)،‏ اگر تجربه ايجاد تشكل هاي متنوع كارگري براي<br />

كسب قدرت ‏(و مشخصا شوراهاي كارگري در مفهوم گسترده انقلابي اش)‏ را پشتوانه خود داشت،‏ بدون ترديد بعد از<br />

قيام،‏ ثمربخش تر و سازنده تر از آنچه ديديم پيش مي رفت.‏<br />

به هر حال،‏ بحران انقلابي<br />

57<br />

كه باعث تضعيف و از هم گسيختگي دستگاه سركوب و كنترل رژيم شاه شد،‏ فرصت<br />

هاي جديدي را براي انتشار ايده ها و افكار كمونيستي و آشنايي تعداد بسيار گسترده تري از كارگران را با ديدگاه ها<br />

و سياست هاي چپ،‏ نسبت به سال هاي اختناق،‏ فراهم كرد.‏ و اين فرصتي است كه هميشه به هنگام بروز بحران هاي<br />

عميق و موثر سياسي مي تواند به وجود آيد.‏ بحث ها و مجادلات پر شوري از سوي عناصر فعال كمونيست و انقلابي،‏ و<br />

ميان گرايش هاي مختلف سياسي،‏ در محل هايي كه به مركز تجمع توده هاي مردم تبديل شده بود،‏ جريان يافت.‏<br />

بدين ترتيب در فاصله اي كوتاه،‏ كارگران تشنه آگاهي سياسي با موضوعات و مواضع گوناگون و مسائل مورد مشاجره<br />

تئوريك آشنا شدند.‏ بحث در صحن دانشگاه ها،‏ در سالن هاي اجتماعات،‏ در مقابل شركت ها و واحدهاي توليدي،‏ در<br />

گوشه خيابان ها و پارك ها،‏ بسياري از كارگران پيشرو را به خود جلب مي كرد.‏ هنگام پخش اعلاميه ها و نشريات<br />

گروه هاي سياسي،‏ همين كارگران بودند كه از هم سبقت مي جستند و نوشته هاي انقلابي را روي هوا از دست هم مي

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!