16.03.2014 Views

سالنامه از سال 1385 تا 1388

سالنامه از سال 1385 تا 1388

سالنامه از سال 1385 تا 1388

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

بودند،‏ و البته از وعده هاي رنگارنگ براي فريب و جلب بخش هاي مختلف مردم به سوي خود استفاده كردند.‏ بازار و<br />

نيروهاي خرده بورژوازي سنتي در شهرهاي بزرگ،‏ فضاي شهرهاي سنتي متوسط و كوچك،‏ مردم مذهبي به ويژه در<br />

روستاهاي استان هاي مركزي كشور و نيز توده هاي مهاجر از زمين كنده شده و بي هويت در حاشيه شهرها،‏ رفته<br />

رفته حول اين رهبري حلقه زدند.‏ در مورد طبقه كارگر يا بهتر بگوييم بخش هاي مختلف كارگران،‏ مساله كمي فرق<br />

مي كرد.‏ آن گروه از كارگراني كه به خاطر شيوه كار و زندگي خود،‏ بيشتر با ‏"جمع كارگري"‏ تعريف مي شدند يعني<br />

كار و مبارزه خود را ضرورتا و به طور خودبخودي به شكل دستجمعي پيش مي بردند،‏ اين جريان عمومي و رهبريش را<br />

‏"نا آشنا"‏ مي ديدند.‏ نتيجتاً،‏ با كمي تاخير و ترديد به امواج انقلاب 57 پيوستند.‏ حضور اين كارگران در تظاهرات ها و<br />

درگيري ها،‏ در بيشتر موارد به شكل فردي و يا در جمع هاي كوچك انجام گرفت؛ نه به شكل گسترده و تحت پرچم<br />

كارگران يك واحد توليدي مشخص.‏ البته اين موضوع در چند مورد كه برجسته ترينش،‏ كارگران نفت بودند تفاوت<br />

داشت و به شكل اعتصاب سياسي دستجمعي از<br />

57 مهر 29<br />

اتفاق افتاد.‏ در مورد اعتصاب نفت،‏ نكته اينجاست كه<br />

سطح آگاهي در ميان اين كارگران نسبتا بالا بود و از سابقه تشكل و مبارزه در سال هاي<br />

1320 32<br />

نيز برخوردار<br />

بودند.‏ عناصر چپ و كمونيست نيز با استفاده از جاي پاهايي كه از قبل داشتند و شرايط و امكاناتي كه در سال<br />

57<br />

فراهم آمد،‏ سريعاً‏ به فعاليت در ميان كارگران و كاركنان صنعت نفت پرداختند.‏ در واقع،‏ اعتصاب نفتگران نتيجه و<br />

نشانه يك تصميم گيري سياسي از سوي بخشي از طبقه كارگر و فعالان آگاهش براي تسريع جريان انقلاب ‏(و البته<br />

تقويت جريان عمومي)‏ بود.‏ شايد براي اينكه نظري قطعي در اين مورد بدهيم،‏ رجوع به اسناد آن دوران جنبش<br />

كمونيستي و كارگري و جمعبندي هايي كه از اعتصاب نفت صورت گرفته،‏ ضروري باشد اما احساس مي كنيم كه<br />

تصميم به اين اقدام مهم،‏ به نوعي اعلام يك حركت مستقل از سوي بخشي از طبقه كارگر بود؛ در عين حال كه رهبري<br />

و تسلط جريان مذهبي را در عمل پذيرفته بود.‏<br />

در اينجا بايد به تبليغات رويزيونيستي فعالين حزب توده در جنبش كارگري در آن دوره نيز اشاره كنيم كه بر مبناي<br />

سياست هاي كلي خود و اردوگاه سرمايه داري شرق،‏ كارگران را به زير چتر رهبري خميني مي راندند.‏ آنها با شعار<br />

مبارزه با ‏"چپ روي"‏ و ‏"تند روي"‏ و با تبليغ ضرورت اتحاد با ‏"اسلام مترقي و انقلابي"،‏ سعي داشتند راه هرگونه<br />

حركت خلاف جريان از سوي طبقه كارگر و برافراشته شدن پرچم مستقل ايدئولوژيك و سياسي كمونيست ها را در<br />

دل بحران انقلابي<br />

57<br />

ببندند.‏ اين چنين بود كه براي نمونه،‏ در روزهاي اول بهمن<br />

57<br />

توده اي ها با استفاده از<br />

نفوذشان تظاهراتي با شركت كارگران كارخانه سيمان ري از وزارت كار به سوي دانشگاه تهران به راه انداختند كه<br />

براي اولين بار سرود معروف ‏"كارگر،‏ برزگر،‏ رنجبر،‏ اي كارگر،‏ ما با هم متحد مي شويم..."‏ در آن خوانده شد و ترجيع<br />

بندش ‏"درود بر خميني"‏ بود.‏ بعدها نيروهاي چپ و انقلابي،‏ اين ترجيع بند را به ‏"درود بر كارگر"‏ تغيير دادند.‏ در<br />

مقابل موج سنگين ضد كمونيستي كه مذهبيون مسلط بر جنبش مردم به راه انداخته بودند،‏ و در مقابل سياست<br />

بورژوايي حزب توده و گرايش به دنباله روي در بين بسياري از روشنفكران است كه ارزش اعلام موضع آن كارگر سرد

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!