ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388 ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
درجه دوم تلقي مي شدند عوض كرد. بدون مبارزه براي ترويج و فراگير كردن فرهنگ نوين پرولتري نمي شد فرهنگ خدمت به مردم را به هدف فرايند توليد و هدف كارگران تبديل كرد و به جاي فرهنگ كسب سود بيشتر و منافع شخصي و گروهي نشاند. بدون بحث و مبارزه ايدئولوژيك و سياسي نمي شد به اين درك رسيد كه بازدهي يا 1950 سودآوري اين يا آن كارخانه را نبايد اصل قرار داد؛ هزينه و سود را نبايد بر مبناي برگشت پولي فوري تعيين كرد. البته ابتكار عمل و نوآوري هاي كارگران مي توانست به طور موقت برخي مشكلات را در زمينه توليد ايجاد كند. اما اين سوال مطرح شد كه آيا به بهانه كردن اهداف برنامه توليدي، مي بايد ابتكار عمل كارگري را خفه كرد؟ در دهه و اوايل دهه 1960، تجربه عمومي در كارخانه هاي چين اين بود كه وقتي كارگران طرحي جديد و روش هاي توليدي نوآورانه اي را به اجرا مي گذاشتند، اغلب توسط مديران مواخذه و تنبيه مي شدند. مديران مي ترسيدند كه چنين نوآوري هايي در روش هاي مرسوم كار اخلال كرده، مانع از آن شود كه كارخانه آنها كميت مقرر شده در برنامه را توليد كند. مي ترسيدند كه كاهش توليد باعث شود دولت به آنها نمره پايينتري بدهد. بحث هايي كه اوايل دهه 1960 بر سر قوانين و مقررات كاري در بزرگترين مجتمع صنعتي چين (فولاد آنشان) در گرفت و به ارائه منشوري از سوي كارگران انجاميد كه مخالف منشور تقليدي از كارخانجات شوروي بود، نخستين جوانه مبارزه آگاهانه در اين زمينه بود. سپس در از ميانه دهه 1960، نگاه نادرست نسبت به اجراي اهداف مقرر شده در برنامه مورد نقد قرار گرفت و ديدگاه تحقير آميز نسبت به كارگران زير ضرب رفت. در نتيجه، فضائي ايجاد شد كه كارگران به كنترل آگاهانه و انقلابي كارگري تشويق شدند و از روش هاي مرسوم در سازماندهي كار و توليد گسست كردند. اين رويكرد، در درازمدت موجب رشد توليد هم شد. (7) به عنوان نتيجه گيري: كنترل كارگري در جوامع سوسياليستي به پشتوانه و در ارتباط با قدرت سياسي طبقه كارگر ميسر شد و به اجراء درآمد. بدون وجود قدرت سياسي طبقه كارگر، امكان پياده كردن كنترل كارگري در توليد و توزيع قابل تصور نيست. آموزش توده هاي كارگر در زمينه اداره جامعه سوسياليستي نيز فقط مي تواند با پشتوانه يك دولت سوسياليستي و در فضاي انقلابي جامعه نوين و از بند رها شده انجام بگيرد. كنترل كارگري در دوران اعتلا و بحران انقلابي
در سال هاي متعاقب انقلاب اكتبر، موجي از مبارزات رزمنده كارگري تحت رهبري و تاثير نيروهاي كمونيست در كشورهاي مختلف اروپايي به پا خاست. اين مبارزات تا سطح قيام هاي مسلحانه در آلمان و مجارستان پيش رفت كه توسط حكومت بورژوازي به خون كشيده شد. اما در منطقه شمالي ايتالياي دهه 1920 جنبش ايجاد شوراها و اشغال كارخانه ها اتفاق افتاد. اين جنبش پاسخ توده هاي كارگر به بحران اقتصادي و فشارها و اجحافات كارفرمايان بود. آنان در مقابل خطر اخراج و گرسنگي، كارفرمايان را از كارخانه اخراج كرده، يا گروگان گرفته و صحن كارخانه را به اشغال خود در مي آوردند. جناحي از دولت سرمايه داري در مواجهه با خيزش كارگري و براي خالي كردن شانه نظام خود از زير بار بحران، در مجلس پيشنهاد ”مشاركت كارگري“ در امر برنامه ريزي اقتصادي را داد. آنتونيو گرامشي از رهبران حزب كمونيست ايتاليا در دهم فوريه چنين نوشت: 1921 به تحليل از اين موقعيت ويژه و اهداف بورژوازي از اين طرح پرداخت و ”بورژوازي براي تقسيم مسئوليت خود و شريك كردن نيروي ديگري در وظيفه تضمين و توسعه شرايط زندگي توده ها، حاضر است خود را تحت كنترل و نظارت قرار دهد. از نظر بورژوازي بسيار مفيد است كه ضامني نظير پرولتاريا بيايد و در مقابل توده ها شهادت بدهد كه هيچكس مسئول ويراني اقتصادي كنوني نيست. و وظيفه همگان است كه صبورانه تحمل كنند و سخت كار كنند و منتظر ترميم شكاف ها و ساختن يك بناي جديد بر ويرانه هاي امروز بنشينند.“ (8) گرامشي تلاش كرد با استفاده از ضعف طبقه حاكم و عقب نشيني هايش، جنبش اشغال كارخانه ها را با بحث كنترل كارگري پيوند بزند و از شرايط بحران نظام در جهت تقويت و تربيت صفوف طبقه كارگر، متشكل شدن طبقه و تشديد مبارزه طبقاتي استفاده كند. به گفته او طبقه كارگر در شرايط اعتلا و بحران انقلابي مي تواند بر سر مساله كنترل توليد و اداره كارخانه وارد يك مبارزه سياسي با بورژوازي شود. هدف از اين مبارزه، كسب رهبري طبقاتي توده مردم است. گرامشي بر اين باور بود كه: ”اگر طبقه كارگر در اين ميدان، رضايت و اعتماد مردم را جلب كند مي تواند دولت را بسازد و نهادهاي حكومتي را با شركت همه طبقات ستمديده و تحت استثمار سازمان دهد.“ (9) در عين حال، گرامشي مي گفت كه:
- Page 1 and 2: سالنامه - ازسال 1388 -1
- Page 3 and 4: تجمع پارك الله: زم
- Page 5 and 6: 2 4 3 كند.
- Page 7 and 8: نينل زين رد يراثآ ه
- Page 9 and 10: تبديل مي كنند. بنا
- Page 11: بهره وري كار مي بخش
- Page 15 and 16: اما آنچه از بحث هاي
- Page 17 and 18: هيچ ناگزيري در اين
- Page 19 and 20: آنچه عمدتا باعث از
- Page 21 and 22: طبقه كارگر و مساله
- Page 23 and 24: كارخانه خود بود. ي
- Page 25 and 26: يروآدوس و تشابنا رد
- Page 27 and 28: مبارزات رزمنده و اش
- Page 29 and 30: گرايشاتي كه مبلغ تج
- Page 31 and 32: ”در نتيجه كارگرا
- Page 33 and 34: كارگران و سطح آگاهي
- Page 35 and 36: ”در حال حاضر خريد
- Page 37 and 38: صحيح دوري يا نزديكي
- Page 39 and 40: گفت: بورژوازي بين
- Page 41 and 42: همين سياست از سوي ن
- Page 43 and 44: جهاني عمدگي پيدا كر
- Page 45 and 46: خواهند گرفت. اين ه
- Page 47 and 48: مسلح سازد. تنها با
- Page 49 and 50: رد تيورتيد 1100 رگراك
- Page 51 and 52: دست داشت، از مهما
- Page 53 and 54: گرد هم آيي ها و تظاه
- Page 55 and 56: همدلي و احساس حقاني
- Page 57 and 58: يكي زا ياهراعش مهم
- Page 59 and 60: 2 م( 3 1 نگاه
- Page 61 and 62: آيا بايد كارگران جا
درجه دوم تلقي مي شدند عوض كرد. بدون مبارزه براي ترويج و فراگير كردن فرهنگ نوين پرولتري نمي شد فرهنگ<br />
خدمت به مردم را به هدف فرايند توليد و هدف كارگران تبديل كرد و به جاي فرهنگ كسب سود بيشتر و منافع<br />
شخصي و گروهي نشاند.<br />
بدون بحث و مبارزه ايدئولوژيك و سياسي نمي شد<br />
به اين درك رسيد كه بازدهي يا<br />
1950<br />
سودآوري اين يا آن كارخانه را نبايد اصل قرار داد؛ هزينه و سود را نبايد بر مبناي برگشت پولي فوري تعيين كرد.<br />
البته ابتكار عمل و نوآوري هاي كارگران مي توانست به طور موقت برخي مشكلات را در زمينه توليد ايجاد كند. اما<br />
اين سوال مطرح شد كه آيا به بهانه كردن اهداف برنامه توليدي، مي بايد ابتكار عمل كارگري را خفه كرد؟ در دهه<br />
و اوايل دهه 1960، تجربه عمومي در كارخانه هاي چين اين بود كه وقتي كارگران طرحي جديد و روش هاي<br />
توليدي نوآورانه اي را به اجرا مي گذاشتند، اغلب توسط مديران مواخذه و تنبيه مي شدند. مديران<br />
مي ترسيدند كه چنين نوآوري هايي در روش هاي مرسوم كار اخلال كرده، مانع از آن شود كه كارخانه آنها كميت<br />
مقرر شده در برنامه را توليد كند. مي ترسيدند كه كاهش توليد باعث شود دولت به آنها نمره پايينتري بدهد. بحث<br />
هايي كه اوايل دهه<br />
1960<br />
بر سر قوانين و مقررات كاري در بزرگترين مجتمع صنعتي چين (فولاد آنشان) در گرفت و به<br />
ارائه منشوري از سوي كارگران انجاميد كه مخالف منشور تقليدي از كارخانجات شوروي بود، نخستين جوانه مبارزه<br />
آگاهانه در اين زمينه بود. سپس در از ميانه دهه 1960، نگاه نادرست نسبت به اجراي اهداف مقرر شده در برنامه مورد<br />
نقد قرار گرفت و ديدگاه تحقير آميز نسبت به كارگران زير ضرب رفت. در نتيجه، فضائي ايجاد شد كه كارگران به<br />
كنترل آگاهانه و انقلابي كارگري تشويق شدند و از روش هاي مرسوم در سازماندهي كار و توليد گسست كردند. اين<br />
رويكرد، در درازمدت موجب رشد توليد هم شد. (7)<br />
به عنوان نتيجه گيري: كنترل كارگري در جوامع سوسياليستي به پشتوانه و در ارتباط با قدرت سياسي طبقه<br />
كارگر ميسر شد و به اجراء درآمد. بدون وجود قدرت سياسي طبقه كارگر، امكان پياده كردن كنترل كارگري در توليد<br />
و توزيع قابل تصور نيست. آموزش توده هاي كارگر در زمينه اداره جامعه سوسياليستي نيز فقط مي تواند با پشتوانه<br />
يك دولت سوسياليستي و در فضاي انقلابي جامعه نوين و از بند رها شده انجام بگيرد.<br />
كنترل كارگري در دوران اعتلا و بحران انقلابي