ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
- TAGS
- ituc
- www.k-en.com
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
ما رك و راست اين طرح را خيالبافانه مي دانيم. البته طراحان اشغال كارخانه ها به حد كافي خيالباف نيستند؛ و گر نه<br />
به جاي تقاضاي دريافت مواد اوليه رايگان از سوي دولت، مي توانستند شعار مصادره مواد اوليه مورد نياز را جلو<br />
بگذارند. مثلا مي توانستند اول يكي دو پالايشگاه و ابزار انتقال سوخت را تسخير كنند و منحصرا در اختيار واحد<br />
توليدي مورد نظر خود قرار دهند. يا مي توانستند چند اسكله و انبار كه مواد اوليه وارداتي در آنجا قرار دارد را<br />
تسخير كنند و منحصرا هر وقت احتياج داشتند از آنجا برداشت كنند. يا حتي مي توانستند كشتي هاي باري خود را<br />
داشته باشند كه مواد اوليه و مواد خام را از كشورهاي مبداء فقط براي كارگران حمل مي كنند. ما اين طرح را در زمينه<br />
هر سه شعار، خيالبافانه مي دانيم.<br />
اول ببينيم كه معني سپردن مسئوليت اداره يك واحد توليدي به كارگران چيست؟ يعني مديريت يك جزء از كل<br />
برنامه توليدي اقتصادي كشور به كارگران سپرده شود. اگر معني واقعي كلماتي مثل مديريت، جزء و كل، و برنامه<br />
اقتصادي كشور را درك كرده باشيم آن وقت در مورد پا در هوا بودن اين طرح شك نخواهيم كرد. چند سوال ساده:<br />
اين كارخانه تحت اشغال (تحت مديريت كارگران) به چه ميزان توليد خواهد كرد؟ در چارچوب كدام سهميه بندي<br />
توليدي و نيازهاي توليدي كلي؟ اين كارخانه با فشارهاي بازار، رقابت در زمينه فن آوري، و مسائلي مثل ركود جهاني<br />
چه خواهد كرد؟ اين كارخانه در شرايطي كه حكومت به هر دليل نخواهد يا نتواند مواد اوليه مورد نياز را وارد كند چه<br />
خواهد كرد؟ (منظور همان مواد اوليه رايگان است!) اين كارخانه چگونه توليداتش را به دست مصرف كننده خواهد<br />
رساند؟ با استفاده از كدام شبكه حمل و نقل و توزيع؟ آيا آن شبكه هم تحت مديريت كارگران همين كارخانه است؟ و<br />
بالاخره يك پرسش اساسي تر: اين وسط تكليف قانون ارزش چيست؟! بالاخره توليدات اين كارخانه، كالا هستند يا نه<br />
و از قوانين اقتصاد كالايي پيروي مي كنند يا نه؟ آيا طراحان "اشغال كارخانه" انتظار دارند باور كنيم كه ديگر قانون<br />
ارزش عمل نخواهد كرد و سودي در كار نخواهد بود؟ پس نظام و دولت حاكم اينجا چكاره اند؟!<br />
سياست پشت اين نوع "اشغال كارخانه" تفاوت چنداني با سياستي كه زماني "اتحاد كميته هاي كارگري" در مورد<br />
تعطيلي "چيني سازي" گيلان و راه مقابله با آن فرموله كرد، ندارد. "اتحاد كميته هاي كارگري" مي خواست از طريق<br />
مشاركت نمايندگان كارگران با سرمايه دار خصوصي و كمك وام دولتي، كارگران را به امنيت شغلي برساند و اين واحد<br />
توليدي را سر پا نگهدارد. البته طراحان "اشغال كارخانه" كوشيده اند درزهاي الگوي گيلان را بگيرند. آنان به خيال<br />
خود با پرهيز از گرفتن وام دولتي و تاكيد بر خواست مواد اوليه رايگان، نقاط ضعف آن الگو را بر طرف كرده اند! آنان<br />
به كارگران هشدار مي دهند كه مبادا بخواهيد براي تهيه مواد اوليه از وام دولتي استفاده كنيد كه پدرتان در مي آيد و<br />
گرفتار مي شويد و هست و نيست خود را مي بازيد. به جاي اين كار، دولت را مجبور كنيد قانون ارزش را زير پا بگذارد<br />
و همه چيز را به رايگان در اختيار شما قرار دهد. استدلالي كه "كميته هماهنگي" (طرفداران لغو كار مزدي) براي<br />
طرح اين خواسته مي آورد (و در واقع به كارگران مي گويد كه بايد به مقامات دولتي نيز همين را بگوييد) چنين است:<br />
مواد اوليه را بايد رايگان در اختيار ما بگذاريد چون صاحب اصلي اش ما هستيم. چون همه ارزش هاي دنيا را ما