ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388 ساÙÙا٠٠از سا٠1385 تا 1388
شناسان و اقتصاددانان مدافع سرمايه داري در مقابل حكومت ها قرار مي دهند اينست كه بايد در ميان زنان به تبليغ ضرورت ازدواج در اسرع وقت پرداخت تا از ورود آنان به بازار كار جلوگيري شود. در همين چارچوب است كه رسانه ها در جوامعي كه با معضل حاد بيكاري روبرو هستند به تبليغ فضايل و خوشي هاي ازدواج مي پردازند. يكي از دلايل ارائه لوايحي مانند ”لايحه حمايت از خانواده“ به مجلس شوراي اسلامي ايران كه هدف گسترش چند همسري در ميان مردان جامعه را دنبال مي كند نيز مي تواند دور كردن هر چه بيشتر نيروي زنان از مشاغل و فعاليت هاي اجتماعي باشد. به نكته ابتداي بحث باز گرديم: عملكرد نئوليبراليسم كاملا تحت تاثير تقسيم بندي جنسيتي طبقه كارگر و كل جامعه قرار دارد. در مقابل سرمايه داري، در مقابل عملكرد اقتصاد نئوليبراليستي و جهت گيري هاي جنسيتي آن، نمي توان با شيوه هاي سنتي سازماندهي كه كارگران مرد شاغل در بنگاه هاي بزرگ را كانون توجه قرار مي دهد به مقاومت پرداخت. كم نبوده اند زنان پر شور و مبارزي كه در نتيجه تبعيضات و بي عدالتي هاي جنسيتي در صفوف تشكل هاي كارگري و مبارز، كنار كشيده اند. كم نبوده اند مرداني كه اين زنان را محكوم كرده اند. كم نيستند مرداني كه زنان را به چشم پوشيدن از مسائل و خواسته هاي ويژه جنبش رهايي زنان دعوت مي كنند تا به اصطلاح ”منافع والاتر كل جنبش طبقه كارگر“ حفظ شود! اتحاديه هاي كارگري و همه تشكل هاي مستقل كارگري و جمع هاي مبارزاتي براي مقابله با ”جهاني سازي“، ”نئوليبراليسم اقتصادي“ و كليت نظام جهاني سرمايه داري بايد وضعيت زنان كارگر را عميقا درك كنند و براي آماج قرار دادن قلب و اساس اين نظام طبقاتي مردسالار، مبارزات راديكال تري را سازمان دهند. براي اين كار نه تنها بايد مساله ستم بر زنان و ارتباط آن با ستم و استثمار طبقاتي را بازشناخت، بلكه بايد به شرايط كار و مبارزه كارگران در مشاغل حاشيه اي، خانگي و خارج از قانون كار بيش از پيش نزديك شد، ارزش هاي پدرسالارانه و مردسالارانه را از صفوف طبقه كارگر و تشكل هاي مبارزاتي و جنبش عمومي مردم پاك كرد، راه را بر ايجاد تشكل هاي مستقل و ويژه زنان گشود. فردا ازآن طبقه كارگر است
بحران نظام جهاني سرمايه داري وموقعيت طبقه كارگر چند هفته است كه عمق بحران نظام جهاني سرمايه داري براي اهالي دنيا آشكار شده است. مرتبا خبر از ورشكستگي بانك ها و موسسات بزرگ مالي در آمريكا و اروپا مي رسد. سيستم مالي در سطح بين المللي به لرزه افتاده است. بازارهاي سهام (بورس) از غرب تا شرق با تكان هاي شديد روبرو هستند. و اين رشته سر دراز دارد. اولين سوالي كه به اذهان راه پيدا مي كند اينست كه چرا يك نظام عظيم و جا افتاده بين المللي كه مثل ساعت كار مي كند و به توليد انبوه و تكامل مداوم فن آوري مي پردازد, ظاهرا بي هيچ منطقي به دام بحران مي افتد؟ دولت هاي سرمايه داري و اقتصاد دانان و روشنفكراني كه مدافع و عاشق سينه چاك اين نظام هستند ، اول انكار مي كردند كه بحراني در كار است. مي گفتند كه يكسري عدم تعادل هاي عادي است كه بر طرف خواهد شد .بعد از اينكه عمق بحران آشكارتر شد و ديگر جاي انكار نبود ، گفتند كه بحران وجود دارد اما داريم وارد مرحله پاياني آن مي شويم! و بالاخره ، با ادامه ورشكستگي بنگاه ها و سقوط شاخص ها در بازار سهام، انگشت اتهام را متوجه بعضي“ ” زياده طلبي ها، تقلب ها و بي مسئوليت ها از طرف“ بعضي“ بنگاه ها و گردانندگان بورس كردند تا نظام جهاني سرمايه داري را بي تقصير جلوه دهند.اما واقعيت اينست كه منطق نظام سرمايه داري همين بي منطقي است.هرج و مرجي كه بر جريان توليد ارزش اضافه و كسب سود حاكم است ، درذات سرمايه داري است. پيمان ها و قراردادها, تنظيم و تقسيم كارهايي كه ميان گروهبندي هاي بزرگ سرمايه داري و دولت هاي دنيا صورت مي گيرد فقط مي تواند اين هرج و مرج ذاتي را در دوره هايي تخفيف دهد يا قانونمند كند. قانونمند كردن هرج و مرج, به معني حذف آن نيست. هدف اين نوشته، توضيح بحران و عملكرد سرمايه داري نيست. اما اشاره به اين نكته را ضروري مي دانيم كه جريان بين المللي توليد ارزش اضافه و كسب سود ، يك جريان صرفا اقتصادي نيست. ما با دولت هاي ريز و درشت سرمايه داري با منافع و رقابت ها و كشمكش هايشان سر و كار داريم .ما با رويارويي قدرت ها و گروهبندي هاي مختلف سرمايه داري با ايدئولوژي ها و گرايش هاي سياسي متفاوت سر و كار داريم. ما با جنگها و ناامني هاي بين المللي روبرو هستيم كه براي دستيابي به قدرت بيشتر، سود بيشتر، مناطق نفوذ بيشتر، و كسب سلطه جهاني اتفاق مي افتند. جريان بين المللي توليد ارزش اضافه و كسب سود، تحت تاثير همه اين روندها و تحولات سياسي و نظامي و
- Page 53 and 54: گرد هم آيي ها و تظاه
- Page 55 and 56: همدلي و احساس حقاني
- Page 57 and 58: يكي زا ياهراعش مهم
- Page 59 and 60: 2 م( 3 1 نگاه
- Page 61 and 62: آيا بايد كارگران جا
- Page 63 and 64: اول ماه مه 1385 در بحب
- Page 65 and 66: توجيه پذير نيست. ا
- Page 67 and 68: اما سياست صحيح طبقا
- Page 69 and 70: وارد مناسبات با جنب
- Page 71 and 72: يليف نيپ و دننام نآ
- Page 73 and 74: بيانيه بعد از اين ز
- Page 75 and 76: همدستانش شنيده مي ش
- Page 77 and 78: زند. انگار نه انگا
- Page 79 and 80: ناريا يمن دناوت رد
- Page 81 and 82: دراصل، تامين و تد
- Page 83 and 84: در اينجا لازمست با
- Page 85 and 86: پردازيم. اين عبار
- Page 87 and 88: كنند و در بازار, ن
- Page 89 and 90: اين واقعيتي است كه
- Page 91 and 92: دارد، طرح هاي منظ
- Page 93 and 94: تهديد به زندان و شك
- Page 95 and 96: نقادانه و علمي نگاه
- Page 97 and 98: علل بروز اين سوانح
- Page 99 and 100: اسلامي توليد شده ان
- Page 101 and 102: در دو دهه گذشته، ن
- Page 103: اين نوع مشاغل، زم
- Page 107 and 108: گذاري و بازار كاملا
- Page 109 and 110: يك جنبه بارز بحث و ج
- Page 111 and 112: ما رك و راست اين طرح
- Page 113 and 114: حتي مساله دستيابي ب
- Page 115 and 116: روابط حسنه اي دارند
- Page 117 and 118: از عناصر آگاه و پيش
- Page 119 and 120: اداره مي شد كه كارش
- Page 121 and 122: و گرم روزگار چشيده
- Page 123 and 124: بياييد از يك بحث "
- Page 125 and 126: امكانات رفاهي، حق
- Page 127 and 128: بازتوليد نقش و جايگ
- Page 129 and 130: قبل از هر چيز بايد ب
- Page 131 and 132: بيشك، اين طرحي اج
- Page 133 and 134: استثمار و غارت و فس
- Page 135 and 136: طبقه عمل كرد. در س
- Page 137 and 138: متفقا به جنبش طبقه
- Page 139 and 140: پيش بيني مي كردند.
- Page 141 and 142: طبقه حاكمه در همان
- Page 143 and 144: آيا انتظار چنين چيز
- Page 145 and 146: در چنين اوضاعي، ج
- Page 147 and 148: هايي مي زند، نشان
- Page 149 and 150: فرصت هاي پيش رو را م
- Page 151 and 152: تاثير قرار مي دهد غ
- Page 153 and 154: شكل ديگري از انفعال
شناسان و اقتصاددانان مدافع سرمايه داري در مقابل حكومت ها قرار مي دهند اينست كه بايد در ميان زنان به تبليغ<br />
ضرورت ازدواج در اسرع وقت پرداخت تا از ورود آنان به بازار كار جلوگيري شود. در همين چارچوب است كه رسانه ها<br />
در جوامعي كه با معضل حاد بيكاري روبرو هستند به تبليغ فضايل و خوشي هاي ازدواج مي پردازند. يكي از دلايل<br />
ارائه لوايحي مانند ”لايحه حمايت از خانواده“ به مجلس شوراي اسلامي ايران كه هدف گسترش چند همسري در ميان<br />
مردان جامعه را دنبال مي كند نيز مي تواند دور كردن هر چه بيشتر نيروي زنان از مشاغل و فعاليت هاي اجتماعي<br />
باشد.<br />
به نكته ابتداي بحث باز گرديم: عملكرد نئوليبراليسم كاملا تحت تاثير تقسيم بندي جنسيتي طبقه كارگر و كل جامعه<br />
قرار دارد. در مقابل سرمايه داري، در مقابل عملكرد اقتصاد نئوليبراليستي و جهت گيري هاي جنسيتي آن، نمي توان<br />
با شيوه هاي سنتي سازماندهي كه كارگران مرد شاغل در بنگاه هاي بزرگ را كانون توجه قرار مي دهد به مقاومت<br />
پرداخت. كم نبوده اند زنان پر شور و مبارزي كه در نتيجه تبعيضات و بي عدالتي هاي جنسيتي در صفوف تشكل هاي<br />
كارگري و مبارز، كنار كشيده اند. كم نبوده اند مرداني كه اين زنان را محكوم كرده اند. كم نيستند مرداني كه زنان را<br />
به چشم پوشيدن از مسائل و خواسته هاي ويژه جنبش رهايي زنان دعوت مي كنند تا به اصطلاح ”منافع والاتر كل<br />
جنبش طبقه كارگر“ حفظ شود! اتحاديه هاي كارگري و همه تشكل هاي مستقل كارگري و جمع هاي مبارزاتي براي<br />
مقابله با ”جهاني سازي“، ”نئوليبراليسم اقتصادي“ و كليت نظام جهاني سرمايه داري بايد وضعيت زنان كارگر را عميقا<br />
درك كنند و براي آماج قرار دادن قلب و اساس اين نظام طبقاتي مردسالار، مبارزات راديكال تري را سازمان دهند.<br />
براي اين كار نه تنها بايد مساله ستم بر زنان و ارتباط آن با ستم و استثمار طبقاتي را بازشناخت، بلكه بايد به شرايط<br />
كار و مبارزه كارگران در مشاغل حاشيه اي، خانگي و خارج از قانون كار بيش از پيش نزديك شد، ارزش هاي<br />
پدرسالارانه و مردسالارانه را از صفوف طبقه كارگر و تشكل هاي مبارزاتي و جنبش عمومي مردم پاك كرد، راه را بر<br />
ايجاد تشكل هاي مستقل و ويژه زنان گشود.<br />
فردا ازآن طبقه كارگر است