رÙØ²Ø´Ù Ø§Ø±Ú©Ø§Ø±Ú¯Ø±Û Ø³Ù Ù Ø§ÙÙ ÚÙارÙ
رÙØ²Ø´Ù Ø§Ø±Ú©Ø§Ø±Ú¯Ø±Û Ø³Ù Ù Ø§ÙÙ ÚÙارÙ
رÙØ²Ø´Ù Ø§Ø±Ú©Ø§Ø±Ú¯Ø±Û Ø³Ù Ù Ø§ÙÙ ÚÙارÙ
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
٢<br />
٣<br />
۴<br />
۵<br />
صاحبخانهھا ھم معموال تحت تاثير قدرت انتخاب آنھا است. کارگرانی که میشد به آنھا عنوانِ کارگر<br />
فصلی داد، اگر کارگر بودنشان زیر سئوال نمیرفت .<br />
-در اینجا قرار نيست طبقه متوسط ایران ھيوالی بیاخالقی ترسيم شود که به عنوان کارفرما،<br />
حقوق کارگرانش را رعایت نمیکند و با آنھا قراردادی عادالنه نمیبندد. آنھایی که کارگران را روزمزد<br />
استخدام میکنند اساسا تمکن مالی برای بستن یک قرارداد دائم ندارند. داشتن کارگر دائمی برای<br />
خانه، امتيازی است که تنھا مایه دارھا (حيف است که عنوان ریشه دار بورژوازی را بيخودی خرج کنيم)<br />
از آن برخوردارند و فعال موضوع بحث ما نيستند. موضوع بحث این است که چرا کارگران خانگی<br />
نمیتوانند از ھویت کارگری برخوردار باشند. برای روشنتر شدن موضوع توجه کنيد که معموال کارگران<br />
خانگی شغلشان را (حتی اگر بعنوان شغل دوم و سوم انتخابش کرده باشند) مخفی میکنند. در<br />
حاليکه از یک نگاه بيرونی این ھم کاری است مثل کارھای غيرتخصصی دیگر. شخصا کارگران<br />
خانگیای را میشناسم که شغلشان را حتی از خانوادهھایشان مخفی میکنند. آیا آنھا آدمھای<br />
ناآگاھی ھستند که نمیدانند مثال کارعيب نيست و الزم است چند ضرب المثل و متل و جملهٔ حکمت<br />
آموز در مدح کار برایشان بخوانيم؟<br />
-بجای ضرب المثل خواندن میتوانيم به یاد بياوریم چگونه در زمانی مثل نزدیکیھای عيد که تقاضا<br />
باال میرود، کارفرمایان خانگی کارگرانشان را به ھم وعده و حتی ھدیه میدھند. «مریم خانم خواھری<br />
کرد و علی آقا را چھار شنبه پنجشنبه فرستاد خونهٔ ما» این دیالوگ برایتان آشنا نيست؟ گویی که به<br />
دوران رعيت داری باز گشتهایم. به دورانی که اربابھا وقتی میخواستند اوج صميميتشان را با کسی<br />
نشان بدھند رعيتشان را قرض میدادند. چه اتفاقی افتاده؟ ناگھان بمب سنتھای فئوداليسم در<br />
ميان طبقهٔ متوسطِ عمدتا مدرنِ ایران منفجر شده است؟ شاید به ھمين دليل است که کارگران<br />
خانگی شغلشان را مخفی میکنند. نه به دليل اینکه این نوع از کارگری ماھيتا متفاوت از کارھای<br />
غيرتخصصی دیگر است. آنھا ھم خوب با متلھا و مثلھایی که کار را عار نمیداند آشنا ھستند و<br />
آنچه مخفی میکنند قرار گرفتنِ ناخواستهشان، در مناسبتھای فئوداليسم است .<br />
-ما با توصيه اخالقی نمیتوانيم این رفتار را که حاال تبدیل به سنت شده تغيير دھيم. این رفتار زایيد ٔه<br />
مناسبات نادرستی است که فقدان بيمهھای اجتماعی فراگير، بيکاری فزاینده و عدم کفایت دستمز ِد<br />
یک شغل برای زنده ماندن، ایجاد کرده است. ھمهٔ اینھا باعث عرضهٔ نيروی کاری شده که در شرایط<br />
عادی جز از طریق شرکتھای مربوط به نظافت منزل قابل دست یافتن نبود. در اینجا واسط ٔه<br />
بوروکراتيک (شرکتی که کارگرانش را استخدام و حمایت کند) از بين رفته است ولی به دليل نبودِ ھيچ<br />
امکانی برای تشکل، چيزی انسانیتر جایش را نگرفته است. در یک شرایط فرضی کارگران خانگی<br />
میتوانستند تشکلِ خودشان را داشته باشند. تشکلی که عالوه بر امنيت شغلی، بيمه و حداقل<br />
دستمزد، ھویتشان را به عنوان یک کارگر به رسميت بشناسد .<br />
-می گویند نوروز سنتِ تغيير است. اگر چنين باشد بد نيست که با تغييرِ سنت آغاز کنيم.<br />
نگاھی به انتخابات مجلس<br />
وعدهھاي مفرح<br />
سعيد فرزانه<br />
27<br />
–<br />
به گزارش خبرگزاری دولتی کار ایران ایلنا در اسفند آمده است : تالش ميكنيم اين گزارش<br />
طوري تنظيم شود كه زياد خندهدار به نظر نرسد اما اوضاع خندهدار الجرم سوژهھاي خندهداري ھم<br />
توليد ميكند كه ما ھرچقدر حال عموميمان بد باشد نميتوانيم در مقابل اين مضحكه مقاومت كنيم<br />
ماجرا از اين قرار است كه در روزھاي پيش از انتخابات مجلس نھم حجم قابل توجھي از گفتهھاي<br />
نامزدھا (از تھران و شھرستانھا) جھت انتشار به گروه كارگري ميرسيد چرا كه در آن اخبار كذا<br />
نامزدھاي مذكور به طريقي خواسته بودند ارادت و توجه خود را به جامعه كارگري نشان دھند<br />
تا اينجاي ماجرا كه بعضي نامزدھا ھر چھار سال يكبار ناگھان متوجه ميشوند براي حفظ كرسي<br />
مجلس و يا به دست آوردن آن، به غير از آراء دوست و آشنا، به راي ديگر اقشار جامعه ھم نيازمندند<br />
اتفاق غير منتظرهاي نيست و اين رفتار رياكارنه به حد الزم در اين سالھا دستانداخته شده است و<br />
ديگر آنقدر رسواست كه نيازي به طرح مجددش نباشد. تنھا اقدام (وظيفه؟) ما در مقابل اين رياكاري<br />
جلوگيري از انتشارش بود<br />
اما ماجرا آنوقت جالب ميشود كه نامزد مذكور انگار از خواب اصحاب كھف برخاسته و ھنوز دست و<br />
.<br />
.<br />
.