روزش٠ارکارگری سه ٠اهه چهارÙ

باشد شرايط و سازوکار خاص خودش را دارد که اگر به لحاظ ابعاد فنی و کارشناسی و سياسی و
بينالمللی به نتيجه برسيم تنگه ھرمز بايد بسته شود،‏ درنگ نخواھيم کرد.‏ بيشتر نمايندگانی ھم که
در مورد بستن تنگه ھرمز اظھارنظر ميکنند در حوزه انرژی سررشته ندارند
‏*قرارگاه خاتماالنبيا ظرفيتھايی بااليی دارد.‏ اين ظرفيت ھم نبايد ھمينطور منفعل باقی ميماند و در
پروژهھا دخالت داده نميشد.‏ االن در خيلی از پروژهھای زيرساختی کشور،‏ مخصوصا در بخش راه،‏ در
بخش مسکن و صنعت نفت خاتماالنبيا بھترين گزينهای است که ميتوانيم جايگزين کنيم.‏ چون به
سپاه ھم وصل ھستند،‏ يک ظرفيت خاصی برای آنھا ايجاد شده است
‏*فکر ميکنم خود قرارگاه به لحاظ تکنولوژی در حوزهای که وارد شده توانسته منابع انسانی بسيار
خوبی تربيت کند و ديگر نميشود به اين آسانيھا دنبال بيرون رفتن قرارگاه خاتم االنبيا از نفت بود . در
واقع گنج نفت به معتمدان نظام سپرده شده است؛ اما بعد از تحريمھا زمينه برای کار خيلی از
کشورھای خارجی فراھم است
‏*آقای قاسمی فرمانده قرارگاه خاتماالنبيا بودند اما در شرايطی عھدهدار وزارت نفت شدند که شرايط
بسيار خاصی بر صنعت نفت ما حاکم بود.‏ ‏..قبل از ايشان وزير به مجلس معرفی شده بودند حاال يا
رای اعتماد گرفته بودند يا نه که اين ناشی از نحوه نگرش آقای احمدينژاد به صنعت نفت کشور است.‏
بايد بپذيريم که رييسجمھوری يک نوع نگرش ويژه خاصی به صنعت نفت دارد و به ھمين علت افراد
خاصی را برای وزارت نفت معرفی ميکند.‏ زمانی که آقای ميرکاظمی برای وزارت معرفی شد،‏ ما در
کميسيون انرژی موافق انتخاب ايشان در آن شرايط نبوديم
‏*سرپرستی آقای عليآبادی ھم بر وزارت نفت يکی از عجايب روزگار بود؛ فردی که ھيچ سنخيتی با
صنعت نفت نداشت و برای وزارت نيرو ھم معرفی شده بود و ھمواره مورد توجه آقای احمدينژاد
است
‏*ما متوجه نشده بوديم.‏ اينکه چرا آقای احمدينژاد ميخواھد از نزديکان و کسانی که به آنھا اعتماد
دارد استفاده کند برای ما خيلی جالب است اما آقای قاسمی بر اين نگاه ويژه انطباق ندارد.‏ در
کميسيون انرژی به صراحت گفتند،‏ جايگاھی برای جريان معروف به انحرافی در صنعت نفت قايل
نيست و االن ھم مقابله با آنان را دنبال ميکند
‏*درون صنعت نفت عدم شفافيت مالی و اداري،‏ قدرت مانور دولت را در خيلی از عرصهھا باال ميبرد.‏
ھمين االن شما نگاه کنيد عدم واريز ميلياردھا دالر به حساب ذخيره ارزی ناشی از ھمين بيانضباطی
مالی است.‏ ما و عربستان نفتخيز ھستيم،‏ اما ميببينيم که کشور عربستان ١۵ سال است وزير
نفتش را تغيير نداده؛ در مقابل آقای احمدينژاد در طول شش سال،‏ شش نفر را وزير نفت کرده
‏*به نظرم محصول نوعی نگرش و بينش دولت است.‏ حاال اين چيزی که به نام جريان انحرافی از آن ياد
ميشود،‏ ميخواستند دو ھدف را از تسلط بر وزارت نفت دنبال کنند.‏ ھدف اول برداشتن آقای
ميرکاظمی بود که توانستند و خيلی مودبانه و محترمانه با ايشان خداحافظی کردند.‏ ھدف بعدی اين
بود که صنعت نفت به نوعی بزرگ قلمداد نشود و احساس شود که صنعت نفت،‏ اصال جايگاھی در
کشور ندارد تا عدم نظارت بر آن بيشتر شود.مسلط شدن اين نگاه بر وزارت نفت،‏ آنقدر برای آقای
احمدينژاد اھميت دارد که خودش از فرصت استفاده کرد و به صورت غيرقانونی سرپرست وزارت نفت
شد
‏*من نميتوانم ‏[فساد در حوزه نفت]‏ را رد کنم،‏ ولی اگر منظورتان مسالهای که مدنظر دولت است
مبنی بر اينکه مافيا وجود دارد،‏ من به آن اعتقاد ندارم.‏ اما بهھرحال در ھر سيستمی فساد وجود دارد،‏
فساد در نفت ھم به صورت عادی وجود دارد،‏ اما اينکه احساس کنيم که به صورت سازمانيافته يک
فساد تعريفشدهای وجود دارد بايد بگويم:‏ ‏«نه،‏ فساد سازمانيافتهای در صنعت نفت نداريم
‏*آقای رييسجمھور چند سال پيش گفتند و ھنوز ھم اين مفسدان را پيدا نکردند چراکه اگر پيدا
ميکردند تا االن اسامی را اعالم کرده بودند.‏ اين سوال ماست از ايشان که:‏ ‏«مافيای نفتی
کجاست؟
‏*االن واقعا خود وزرا ھم به اين نتيجه رسيدند که فساد و مافيای نفتی وجود ندارد و وجود مافيا در نفت
توھم است؛ حتی خود وزيران نفت.‏ ما بارھا سوال کرديم که اين مافيا چه شد؟ و االن ھم خود وزيران
اعتقاد دارند که مافيايی در نفت وجود ندارد.‏ اگر وجود داشته باشد مقصر خود وزيران و مسووالن
ھستند که نميتوانند اين مافيا را کنترل کنند
‏*مثال جريان انحرافی به صورت سازمانيافتهای برای انتخابات پول خرج ميکند؛ باالخره اين پولھا بايد
از جايی بيايد
‏*گزارش رسمی ديوان برايمان مالک است.‏ آن چيزی که به ما ابالغ شده اين است که ‎١/٢‎ميليارد دالر
در بودجه،‏ گم نشده اما ھزينهکرد آن مشکل دارد؛ ھرچند رييس ديوان محاسبات اعتقاد ديگری دارد و
ميگويد گم شده.‏ ‏..البته در سال بيشتر از اين است.‏ حدود دو ميليارد و در سال در سال
پنجميليارد دالر.‏ در سال نيز‎١٢‎ميليارد دالر است
.
٨٧ حدود
.»
.
.
٩
.
.
.
.
٨۶
.
٨٩
.
»
.
.