روزشمارکارگری سه ماهه چهارم

روزشمارکارگری سه ماهه چهارم روزشمارکارگری سه ماهه چهارم

16.03.2014 Views

منكر شده و نمايندگان واقعي رانندگان را كه براي اولين بار بعد از بيست سال با راي كارگران انتخاب شده بودند را به رسميت نمي شناختند.‏ البته حق ھم داشتنند چون سالھا انھا نماينده براي كارگران انتخاب ميكردند به ھمين دليل نمايندگان سنديكاي شركت واحد را نتوانستنند تحمل كنند و بعد از تقربا ھيجده ماه تالش شبانه روزي اعضاي ھيئت مديره سنديكا و اعضاي سنديكا ميخواستنند به كارگران بگويند كه ما شخصا مشكالت شما را حل خواھيم كرد و در واقع اقاي قاليباف بارھا اين مطلب را تكرار كردندو مدير عامل وقت شركت وا حد ھم به تبعيت از شھردار ھمان حرفھا را تكرار كردند ‏.اعضاي ھيئت مديره سنديكا ھم تمام اين وقايع را به مجمع كه ھفتگي در محل سنديكا برگزار ميشد گزارش كردند در نتيجه مجمع ھم براي ازادي رييس ھيئت مديره زنداني و بي توجھي به خواستھاي خودشان در خواست اعتصاب دوم را كردند كه در جلسه ھيئت مديره مطرح گرديد و با اكثريت باال ھيئت مديره راي به اعتصاب داد ھر چند كه با اعالم اعتصاب از طرف شھردار و مدير عامل مالقاتي را جھت مذاكره با ما ترتيب دادند ولي ھدفشان فقط متوقف كردن اعتصاب بود بدون اينكه حاضر باشند كوچتكرين امتيازي بدھند و بيشتر تطميع و تھديد بود كه تيم مذاكره كننده به ھيچ عنوان تسليم تھديد ھا و تطميع ھا نشد و بالفاصله بعد از مذاكرات اعضاي ھيئت مديره توسط وزرات اطالعات احضار و بازداشت شدند.‏ اما از انجايي كه اطالعيه اعتصاب سنديكا در بين رانندگان در سطح وسيع توزيع شده بود رانندگان با توجه به اينكه نمايندگانشان اكثرا در زندان بودند با قاطعيت اعتصاب دوم را در روز ھشتم بھمن سال ‎١٣٨۴‎انجام داند كه با برخورد شديد مامورين امنيتي و انتظامي روبرو شد و منجر به دستيگري صدھا نفر ازرانندگان شد و حدود سيصد نفر از كار بيكار شدند ‏.ولي اين فشارھا باعث نشد كه رانندگان از خواسته ھايشان عقب نشيني كنند و تماما در بازجويھا خواستار مطالباتشان بودند و ھمين در خواستھا باعث شد كه مسئولين توجه اي جدي به مطالبلت رانندگان شركت واحد بكنند و جلسات مكرري در استانداري و شھرداري و شوراي تامين استان گذاشته شد كه اين خود از اھميت اعتصاب دوم بود ھر چند كه رييس ھيئت مديره ازاد نشد و نايب رييس سنديكا اقاي مددي ھم به زندان محكوم شدند و تعداي ديگر از اعضاي ھيئت مديره ھم به زندان محكوم شدند ولي بخش قابل توجه اي از مطالبات رانندگان كه در سي سال گذشته ھيچ توجه اي به انھا نشده بود براورده شد ‏.ديگر اھميت اعتصاب دوم جھاني شدن سنديكاي شركت واحد بود كه به عضويتITF در امده و از حمايتھاي جھاني كارگران برخوردار گرديد ‏.امروز تقريبا تمامي اعضاي سنديكا از طريق احكام قانوني و حمايتھاي جھاني توانسته اند به كار خود بازگردن بجز چند نفر كه انھا ھم بزودي شاھد شاغل شدنشان خواھيم بود . در حال حاضر اقاي ابراھيم مددي نايب رييس ھيئت مديره و رضا شھابي عضو ھيئت مديره ھنوز در زندان ھستنند و منصور اسالو ھم با ضمانت ازاد ميباشد ‏.اعضاي سنديكا ھمچنان دست از تالش براي احقاق حقوق رانندگان نكشيده . با توجه به اينكه جامعه در شرايط امنيتي و پليسي بسر ميبرد و قدرت ھر گونه فعاليتي از تشكل ھاي مستقل سلب شده ولي اعضاي ھيئت مديره و اعضاي سنديكا ھمچنان پي گير مطالبات رانندگان ھستنند كه مطالبات قابل توجه اي ھم در اين مدت كوتاه كه بكار بازگشته اندبدست اورده اند.‏ ھر چند ھنوز راه زيادي تا شرايط مطلوب باقي مانده است كه با تحقق ازادي تشكلھاي مستقل كارگري و سنديكا ھا قابل دسترسي خواھد بود . با اروزي ازادي ديگر اعضاي زنداني سنديكاي كارگران شركت واحد و تمامي كارگران زنداني حق طلب اميدورايم كه روزي برسد كه در ھيچ نقطه اي از دنيا كارگري بخاطر پي گيري مطالباتش در زندان نباشد داود رضوي عضو ھيئت مديره سنديكاي شركت واحد 3/11/90 كارگران و قانون كار – كانون مدافعان حقوق كارگر پيش نويس قانون كار كه از جانب وزارت كار ارائه شده است،‏ ھمچنان مورد بحث محافل مختلف قرار دارد.‏ كانون مدافعان حقوق كارگر از ھمه ي دست اندركاران و صاحب نظران كارگري دعوت كرده بود تا نظرات خود را در اين زمينه بيان كنند،‏ وظيفه ي خود مي داند تا ھر چه بيشتر زواياي مختلف مربوط به اين موضوع شكافته شده و راه حل ھاي ارائه شده براي دفاع از حقوق كارگران را به اطالع ھمگان برساند.‏ مطلب ذيل كه براي وبالگ كانون ارسال شده ، به ھمين امر پرداخته است،‏ جھت گسترش و دامن زدن به اين بحث ارائه مي گردد.‏ كارگران و قانون كار حسن موسوي نگاھي ھر چند كوتاه به اوضاع اقتصادي ايران نشان ميدھد كه تداوم بحران اقتصادي و عواقب ويرانگر آن چنان عرصه را بر گروه ھاي كارگر و زحمتكش تنگ كرده كه حداقل در ٣٠ سال گذشته بيسابقه

بوده است.‏ گراني و تورم و بيكاري واخراج سازي ھاي وسيع ناشي از ورشكستگي و تعطيلي واحدھا و موسسات اقتصادي و توليدي خود سندي گويا از وخامت بار بودن بيش از پيش اوضاع معيشتي توده ھاي محروم ميباشد.‏ پس از حذف سوبسيدھا نيز توده ھاي مردم براي تامين معيشت وھم چنين مايحتاج ضروري با مشكالت عديدهاي روبرو گشته و موجي از فالكت عمومي خود را نمايان ميكند.‏ اين اقدامات در شرايطي صورت ميگيرد كه رييس جمھور دو بار اعالم كرد ‏(بدون نام بردن از نھاد خاصي)‏ كه سازمان ھا و نھادھاي جھاني از سياست ھاي دولت او حمايت كرده و آنھا را موفقيت آميز خواندهاند!!‏ آري سازمان ھاي منفور و ضد كارگري ومدافع سرمايه در سطح جھان ھمچون صندوق بينالمللي پول و بانك جھاني و...‏ سياست ھا و برنامه ھا و سابقه كامال كثيف آنان كه براي بيشتر تھيدستان جھان به خصوص در آرژانتين و مصر و يونان ھيچ عايدي جز فقر خانمانسوز و بدھي و ... در بر نداشته است پشتيبان اين سياست ھا ھستند و اين مسير و نقشه راھي را نمايان ميكند كه سيستم ميخواھد طي كند.‏ تمام دست اندركاران با ھمه ي اختالف نظرھا و تفاوت ھاي ظاھري و كالمي و...‏ خود براي ھموار كردن و پيمودن اين راه متحد بوده و تالش ميكنند.‏ در اين مقطع بررسي اصالحيه قانون كار،‏ در دستور كار كميسيون ھا و مجلس قرار دارد و تھاجم جديد و سازمانيافته بسيار گسترده و عظيمي را براي بيحقوقي مطلق كارگران تدارك ديدهاند(كه حتما به آن باز خواھيم گشت(.‏ اصال دور از ذھن نيست كه در مقابل اين ھمه اجحاف،‏ فشار،‏ بدبختي و...‏ موجي از مقاومت و مقابله نيز در راه باشد كه حقيقتا ھم چنين است.‏ تمام شرايط و قراين نيز مويد ھمين موضوع است.‏ وضعيت كشورھاي اروپايي،‏ خاورميانه،‏ امريكا نيز چنين راه كار را در اين مقطع براي مقابله ودفاع از سطح زندگي مطرح ميكند و مسلما تاثير پذيري اين جنبش ھا و حركات توده اي از يكديگر غير قابل انكار است.‏ مثل تاثيرپذيري جنبش ھاي اعتراضي در امريكا از اروپاييان به خصوص اسپانيا و ھمچنين مصر.‏ براي استقبال وخوش آمد گويي به اين جنبش ھا سوال ھاي بسيار مھمي براي تمام فعالين و جريان ھاي كارگري مطرح ميباشد:‏ چگونه ميتوان اين جنبش ھا را سازماندھي كرد؟ چگونه ميتوان ميليون ھا نفري را كه سرمايهداري ھر روز و دائما به عرصه ي فقر و نابودي كامل سوق مي دھد عليه خود آنان بسيج و سازمان يابي كرد ؟ به طور قطع و يقين بخشي از پاسخ به اين پرسش ھا،‏ به پروژه آزادي فعاليت سياسي و...‏ گره خورده است.‏ مبارزه براي كسب آزادي فعاليت سياسي و بيان و مطبوعات و حق تشكل و...‏ آن حلقه ي مفقوده ي بسيار مھمي است كه ميتوان با اتكا به آنھا دستاوردھاي مفروض تثبيت شده،‏ ھزينه فعاليت سياسي و در عين حال پروسه ي متشكل شدن گروه ھاي كارگر و زحمتكش را پايين آورد كه زمينه ساز كسب حقوق ديگر و ھمچنين پيشروي به خصوص در ارتقا سطح معيشت توده ھاي مردم باشد.‏ ھمان طور كه در جنبش ھاي اخير مصر،‏ تونس،‏ يونان،‏ فرانسه،‏ انگليس،‏ اسپانيا،‏ ايتاليا و...‏ ديده شد جنبش اعتراضي كارگران و متحدينشان جنبشي علني است.‏ صرف نظر از ساز وكارھاي رھبري و ھدايت اين اعتراضات و جنبش ھا چيزي كه فوق العاده مھم است اين است كه ميليون ھا نفر با اتحاد تمام شيوه ھا واشكال مبارزاتي علني ابراز وجود ميكنند.(البته مبارزه واعتراض اين گونه فشاري دو چندان بر نيروھاي مدافع و حافظ سرمايه وارد ميكند(.‏ اينكه چگونه ميليون ھا كارگر و زحمتكش فاقد تشكل ھاي توده اي ‏(حتا حداقل)‏ به حركت در ميآيند؟ بيشمار انسان ھايي كه غم نان امان شان را بريده است و ميتوانند نيروي بالفعل اين مبارزات و اعتراضات باشند؟ آيا بيكاري حداقل ‎٢٠‎درصدي به جان آمدگان از ظلم و ستم سرمايه فرصت اين را ميدھد كه تنفر و انزجار خود را به درستي و با كسب خواسته ھايشان و عليه مناسبات سرمايهداري به عينه نشان دھند؟ آيا فقر به مثابه يك ترمز در ذھن و عملكرد آنان خود رانشان نمي دھد.‏ بعيد نيست كه تحت شرايط خاص و به خاطر فراھم بودن بستر عيني مناسب تغيير و تحوالت سياسي حتا راديكال در يك كشور رقم بخورد و خشم فروخورده ميليون ھا انسان در بند ومحروم،‏ آتش عظيم به خرمن سرمايهداري برند.‏ يا در اشكال گوناگون،‏ اوضاع و احوال كنوني دستخوش تغييرات كامال معيني گردد و يا شايد به خاطر عدم تشكل و ‏...نظام سرمايهداري بتواند از اين مھلكه خود را از زير اين فشار خالص كرده و خود را بازسازي و مرمت كند.‏ آري واقعا ھمه چيز ممكن است.‏ ولي شيوه كارگران و زحمتكشان كماكان پيشبرد يك مبارزه معين با حوصله و ھمه جانبه و ھدفدار و نقشه مند با ھمه ي وجوھات و...‏ نظام سرمايهداري است.‏ براي به سامان نھايي رساندن اين امر حياتي به نيروي عظيم ميليون ھا كارگر آموزش ديده و متشكل نياز است.‏ چگونه در چنين شرايطي ميتوان توازن طبقاتي موجود را به نفع طبقه ي كارگر به ھم زد؟ ما ميدانيم حل نھايي مسايل مادي جامعه فقط با نيروي مادي قابل حل است.‏ كارگران براي اينكه بتوانند به نيروي مادي متحول كننده تبديل شوند احتياج دارند ھمان گونه كه طبقه ي سرمايه دار در

منكر شده و نمايندگان واقعي رانندگان را كه براي اولين بار بعد از بيست سال با راي كارگران انتخاب<br />

شده بودند را به رسميت نمي شناختند.‏ البته حق ھم داشتنند چون سالھا انھا نماينده براي كارگران<br />

انتخاب ميكردند به ھمين دليل نمايندگان سنديكاي شركت واحد را نتوانستنند تحمل كنند و بعد از تقربا<br />

ھيجده ماه تالش شبانه روزي اعضاي ھيئت مديره سنديكا و اعضاي سنديكا ميخواستنند به كارگران<br />

بگويند كه ما شخصا مشكالت شما را حل خواھيم كرد و در واقع اقاي قاليباف بارھا اين مطلب را تكرار<br />

كردندو مدير عامل وقت شركت وا حد ھم به تبعيت از شھردار ھمان حرفھا را تكرار كردند ‏.اعضاي<br />

ھيئت مديره سنديكا ھم تمام اين وقايع را به مجمع كه ھفتگي در محل سنديكا برگزار ميشد گزارش<br />

كردند در نتيجه مجمع ھم براي ازادي رييس ھيئت مديره زنداني و بي توجھي به خواستھاي خودشان<br />

در خواست اعتصاب دوم را كردند كه در جلسه ھيئت مديره مطرح گرديد و با اكثريت باال ھيئت مديره<br />

راي به اعتصاب داد ھر چند كه با اعالم اعتصاب از طرف شھردار و مدير عامل مالقاتي را جھت مذاكره<br />

با ما ترتيب دادند ولي ھدفشان فقط متوقف كردن اعتصاب بود بدون اينكه حاضر باشند كوچتكرين<br />

امتيازي بدھند و بيشتر تطميع و تھديد بود كه تيم مذاكره كننده به ھيچ عنوان تسليم تھديد ھا و<br />

تطميع ھا نشد و بالفاصله بعد از مذاكرات اعضاي ھيئت مديره توسط وزرات اطالعات احضار و بازداشت<br />

شدند.‏ اما از انجايي كه اطالعيه اعتصاب سنديكا در بين رانندگان در سطح وسيع توزيع شده بود<br />

رانندگان با توجه به اينكه نمايندگانشان اكثرا در زندان بودند با قاطعيت اعتصاب دوم را در روز ھشتم<br />

بھمن سال ‎١٣٨۴‎انجام داند كه با برخورد شديد مامورين امنيتي و انتظامي روبرو شد و منجر به<br />

دستيگري صدھا نفر ازرانندگان شد و حدود سيصد نفر از كار بيكار شدند ‏.ولي اين فشارھا باعث نشد<br />

كه رانندگان از خواسته ھايشان عقب نشيني كنند و تماما در بازجويھا خواستار مطالباتشان بودند و<br />

ھمين در خواستھا باعث شد كه مسئولين توجه اي جدي به مطالبلت رانندگان شركت واحد بكنند و<br />

جلسات مكرري در استانداري و شھرداري و شوراي تامين استان گذاشته شد كه اين خود از اھميت<br />

اعتصاب دوم بود ھر چند كه رييس ھيئت مديره ازاد نشد و نايب رييس سنديكا اقاي مددي ھم به<br />

زندان محكوم شدند و تعداي ديگر از اعضاي ھيئت مديره ھم به زندان محكوم شدند ولي بخش قابل<br />

توجه اي از مطالبات رانندگان كه در سي سال گذشته ھيچ توجه اي به انھا نشده بود براورده شد<br />

‏.ديگر اھميت اعتصاب دوم جھاني شدن سنديكاي شركت واحد بود كه به عضويتITF در امده و از<br />

حمايتھاي جھاني كارگران برخوردار گرديد ‏.امروز تقريبا تمامي اعضاي سنديكا از طريق احكام قانوني و<br />

حمايتھاي جھاني توانسته اند به كار خود بازگردن بجز چند نفر كه انھا ھم بزودي شاھد شاغل<br />

شدنشان خواھيم بود . در حال حاضر اقاي ابراھيم مددي نايب رييس ھيئت مديره و رضا شھابي عضو<br />

ھيئت مديره ھنوز در زندان ھستنند و منصور اسالو ھم با ضمانت ازاد ميباشد ‏.اعضاي سنديكا ھمچنان<br />

دست از تالش براي احقاق حقوق رانندگان نكشيده . با توجه به اينكه جامعه در شرايط امنيتي و<br />

پليسي بسر ميبرد و قدرت ھر گونه فعاليتي از تشكل ھاي مستقل سلب شده ولي اعضاي ھيئت<br />

مديره و اعضاي سنديكا ھمچنان پي گير مطالبات رانندگان ھستنند كه مطالبات قابل توجه اي ھم در<br />

اين مدت كوتاه كه بكار بازگشته اندبدست اورده اند.‏ ھر چند ھنوز راه زيادي تا شرايط مطلوب باقي<br />

مانده است كه با تحقق ازادي تشكلھاي مستقل كارگري و سنديكا ھا قابل دسترسي خواھد بود . با<br />

اروزي ازادي ديگر اعضاي زنداني سنديكاي كارگران شركت واحد و تمامي كارگران زنداني حق طلب<br />

اميدورايم كه روزي برسد كه در ھيچ نقطه اي از دنيا كارگري بخاطر پي گيري مطالباتش در زندان<br />

نباشد<br />

داود رضوي عضو ھيئت مديره سنديكاي شركت واحد<br />

3/11/90<br />

كارگران و قانون كار<br />

–<br />

كانون مدافعان حقوق كارگر پيش نويس قانون كار كه از جانب وزارت كار ارائه شده است،‏ ھمچنان<br />

مورد بحث محافل مختلف قرار دارد.‏ كانون مدافعان حقوق كارگر از ھمه ي دست اندركاران و صاحب<br />

نظران كارگري دعوت كرده بود تا نظرات خود را در اين زمينه بيان كنند،‏ وظيفه ي خود مي داند تا ھر چه<br />

بيشتر زواياي مختلف مربوط به اين موضوع شكافته شده و راه حل ھاي ارائه شده براي دفاع از حقوق<br />

كارگران را به اطالع ھمگان برساند.‏<br />

مطلب ذيل كه براي وبالگ كانون ارسال شده ، به ھمين امر پرداخته است،‏ جھت گسترش و دامن<br />

زدن به اين بحث ارائه مي گردد.‏<br />

كارگران و قانون كار<br />

حسن موسوي<br />

نگاھي ھر چند كوتاه به اوضاع اقتصادي ايران نشان ميدھد كه تداوم بحران اقتصادي و عواقب ويرانگر<br />

آن چنان عرصه را بر گروه ھاي كارگر و زحمتكش تنگ كرده كه حداقل در ٣٠ سال گذشته بيسابقه

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!