روزش٠ارکارگری سه ٠اهه چهارÙ

انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه
جمعھائی از فعالين کارگری شھرھای سنندج و کامياران
١٣٩٠/١٠/٢٩
بازداشت محمد جراحي
به دنبال دستگيري شاھرخ زماني ، محمدد جراحي نيز در منزلش بازداشت شد.‏ محمد جراحي طي
تماس تلفني از بند قرنطينه ي زندان تبريز اطالع داده كه او و شاھرخ زماني براي اجراي حكم به زندان
برده شده اند.‏
به گفته ي محمد جراحي ھيچ احضاريه براي اين دو نفر ارسال نشده است وآنھا به صورت ناگھاني
وغافلگيرانه براي اجراي حكم بازداشت شده اند.‏ درحالي كه بر طبق روال معمول،‏ براي افرادي كه
داراي وثيقه ھستند قانونا بايد ابتدا حكم به خود متھم و سپس به ضامن يا وثيقه گذار آنان ابالغ شود.‏
الزم به ذكر است كه محمد جراحي به ۵ سال و ششم ماه و شاھرخ زماني به ١١ سال زندان محكوم
شده بودند با قرار وثيقه در بيرون زندان به سر مي برده اند.‏
کانون مدافعان حقوق کارگر‎٢٩‎دی ماه ١٣٩٠
دستگيری شيث امانی از فعالين کارگری را محکوم می کنيم
شيث امانی از اعضای ھيات مدیره ی اتحادیه آزاد در حالی که جھت پيگيری پرونده ی دوستان خود به
دادگاه سنندج مراجعه کرده بود دستگير شد.‏
کميته ی ھماھنگی،‏ دستگيری این فعال کارگری را محکوم کرده و در حد توان خویش در کنار سایر
فعالين،‏ تشکل ھای کارگری و کارگران آگاه به تالش خود جھت پایان دادن به این گونه فشارھا از طرف
حاميان سرمایه ادامه خواھد داد.‏ ما بر این باوریم که تنھا با ھمبستگی و ھم دلی طبقاتی قادر
خواھيم بود تا حاميان سرمایه را به عقب نشينی واداشته و موجبات آزادی تمامی کارگران زندانی را
فراھم آوریم .
کميته ھماھنگی برای کمک به ایجاد تشکل ھای کارگری پنجشنبه ٢٩ دی ١٣٩٠
گزارش اوليه از انفجار ایستگاه انتقال گاز رشت
حوالی ساعت دوازده ظھر امروز پنجشنبه ٩٠/١٠/٢٩ صدای انفجار مھيبی شھر صنعتی رشت را لرزاند
‏.ھيچکس نمی دانست چه اتفاقی افتاده،‏ ھرکس چيزی می گفت:‏ یکی می گفت زلزله است و
دیگری می گفت جنگ شروع شده است.‏ سرانجام شعله ھای آتش که به ارتفاع بيشتر از سی متر
زبانه می کشيد و از انتھای شھر صنعتی رشت قابل مشاھده بود،‏ توجه ھمه را به خود جلب کرد.‏
صدای عجيبی به گوش می رسيد،‏ ھيچ کس از اتفاقی که رخ داده بود خبر نداشت،‏ بسياری از
کارخانه ھای آن اطراف به دليل احتمال خطر،‏ کارخانه را تعطيل کردند.‏ عده ای نگران و سراسيمه به
سمت شعله ھا راھی شدند و سرانجام مشخص شد که آتش سوزی مربوط به شرکت بھره برداری
خطوط لوله و ایستگاه تقویت فشار گاز رشت در جوار روستای ‏«سلکی سر»‏ بود.‏ بخش بزرگی از زمين
و درختان ھمجوار به کلی سوخته بودند.‏ ھمه جا را دود فرا گرفته بود،‏ زمين به شدت داغ بود،‏ تعداد
زخمی ھا و کشته شده ھا مشخص نبود،‏ آمبوالنس ھا و ماشين ھای آتش نشانی در رفت و آمد
بودند،‏ مرد رنگ پریده ای که از ضلع شرقی به طرف جمعيت می آمد خبر از جنازه ی سوخته ھمکارش
‏«اسدالله مھمان نواز»‏ که نگھبان شرکت بود داد،‏ جمعيت ھراسان به آن سمت دویدند،‏ صحنه ی تکان
دھنده ای بود،‏ جنازه ی کاملن سوخته ای درکانال موجود در محوطه ی داخل شرکت به چشم می
خورد.‏ ھمسر و دو فرزند خردسال این کارگر زحمتکش که در روستای ‏«سلکی سر»‏ در نزدیکی شرکت
گاز ساکن ھستند خود را به محل حادثه رسانده بودند اما مردم مانع از دیدن پيکر سوخته ی اسداله
توسط خانواده اش شدند و به آنھا گفتند که اسدالله به بيمارستان منتقل شده است.‏ حدود ساعت
بعداز ظھر آتش تقریبن مھار شده بود.‏ تا کنون تعداد کشته ھا و زخمی شده گان اعالم نشده و در
اخبار و مصاحبه ھای مسئولين با رسانه ھا تنھا به مسئله خسارت مالی پرداخته می شود،‏ نه جان
کارگران!‏ تنھا چند روزی است که از خبر انفجار شرکت فوالد غدیر یزد و کشته شدن کارگران در آن
شرکت می گذرد و روزی نيست که فاجعه ای،‏ خانواده ھای کارگران را داغدار نکند.‏
٣