ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
نهادهاي مالی جهانی و دموکراسی 90<br />
فرایندهاي جهانی محدود شده و در عین حال حاکمیتش بین نهادهاي ملی، منطقه اي و بینالمللی تقسیم<br />
گشته و به وسیله این تکثر محدود شده است (نش،<br />
.(292:1385<br />
در انتقاد به چنین فرایندي بدیلهایی ارائه شده است که هر یک داراي نقاط ضعف و قوت خود میباشد. یکی از<br />
مهمترین این بدیلها ایجاد «پارلمان جهانی» میباشد. «دیوید هلد» پیشنهاد میکند که در کوتاه مدت سازمان<br />
ملل باید براي افزایش پاسخگویی دموکراتیک و تأمین حقوقی دموکراتیک اصلاح گردد تا بتواند مطابق<br />
منشورش، به ویژه در رابطه با اجراي کنوانسیونهاي حقوق بشر و وعده مشهور «نجات نسلهاي آینده از بلاي<br />
جنگ» به حیات خود ادامه دهد<br />
.(Falk, 1995:174)<br />
حقوق دموکراتیک، نظیر حقوق سیاسی، اجتماعی و<br />
اقتصادي، باید در قوانین اساسی ملی و بینالمللی تجسم یابد تا تضمین کنند که دموکراسی جهانی نه یک<br />
دموکراسی صوري بلکه یک دموکراسی واقعی است و توان تضمین استقلال فردي را دارد. در بلند مدت منشور<br />
ملل متحد میتواند گسترش یابد تا مجمع عمومی را بیشتر به یک پارلمان جهانی شبیه سازد و بتواند حقوق<br />
بین الملل را به موضوعاتی گسترش دهد که اکنون خارج از صلاحیت سازمان ملل هستند.<br />
عامل کلیدي در موفقیت پارلمان جهانی این است که اعضاي پارلمان پیوندي با دولتهاي کشور خود نداشته<br />
باشند. این امر به اعضا کمک می کند که تا در برابر فشار دولتها که ممکن است بر آن وارد سازند، از خود دفاع<br />
نمایند. اگر ایالات متحده به عضوي از کشور «یمن» بگوید که در صورتی که سیاستش را تغییر ندهد، کمک<br />
هاي اعطایی به دولت یمن را قطع خواهد کرد، عضو مربوط میتواند پاسخ دهد که تصمیماتش ارتباطی به دولت<br />
ندارد. این مجلس از حکومتهاي ملی تشکیل نشده است، بلکه مجلسی است متشکل از مردم جهان؛ به عبارتی<br />
جهانی است و نه بینالمللی (مونبیو،<br />
.(69:1388<br />
پارلمان جهانی در تئوري، سه امکان دموکراتیک به ما میدهد که جهان هنوز فاقد آن است. اولین امکان،<br />
مجمعی است که مؤثر است و حکم به پذیرش و شناسایی میدهد و در آن فکرتهاي بد و خوب مناظره<br />
میشود. دومین امکان، ایجاد سامانهاي است که در تئوري، قدرتهاي بینالمللی و جهان را مسئول و پاسخگو<br />
بداند. این نظام براي مردم جهان فرصتی را فراهم می آورد که بر تصمیماتی که بر زندگی آنها موثر است، تأثیر<br />
بگذارند و کسانی را که ادعا می کنند که از جانب ما عمل می کنند وادار می سازد که با احترام با ما برخورد<br />
کنند.<br />
سومین امکان، در آمیختن سریع منافع انسانی است که ما را به سوي جهش معرفتشناسانه سوق میدهد.<br />
افتتاح پارلمان جهانی به خودي خود، اقدامی ناکافی است ولی به عنوان بخشی از مجموعه اقدامات تحول بخش<br />
واجب و گریز ناپذیر است (همان:67).