ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
نهادهاي مالی جهانی و دموکراسی 86<br />
ویژگیهاي این نوع دموکراسی مانع از بسط و عمق بخشیدن به دموکراسی میشود. دموکراسی مبتنی بر<br />
نمایندگی نوعی دموکراسی صوري و کمتراکم میباشد که در اکثر اوقات در قالب رقابت سیاسی احزابی که<br />
موجودیتشان در ارتباط با مناسبات قدرت و ثروت تعریف میشود، خودنمایی میکند.<br />
این سنخ از دموکراسی کم تراکم در مرزهاي ملی، هنگامی که در سطح بالاترِ جهانی مطرح میشود، به واقع<br />
بیشتر از سویههاي دموکراتیک آن کاسته میشود و مناسبات قدرت و سرمایهي جهانی، بیش از ارادهي همگانی<br />
مردم، اثر بخش است.<br />
از این رو در دورهي جهانیسازي «نهادهاي جهانی» و کنترل و نظارت آنها بر تصمیمگیريهاي جهانی و<br />
تأثیري که بر روي سیاستهاي ملی کشورها داشتهاند، همواره مورد مجادله و گفتگو بوده است. چرا که این<br />
نهادها هم از منظر مکانیرم درونیشان و هم از منظر اعمال سیاستهاي مورد تأیید چنین مکانیزمی در سرتاسر<br />
جهان، مورد مناقشهي جنبشهاي مردمی و کنشگران سیاسی رادیکال و ترقیخواه بوده اند.<br />
به طوري که علیرغم ادعاهاي عجیب و دور از واقع برخی صاحبنظران لیبرال و محافظهکار مبنی بر دموکراتیک<br />
بودنِ اقتصاد جهانی («فرید زکریا» در کتاب «آیندهي آزادي؛ اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی» مدعی است در<br />
حوزهي اقتصاد سرمایهداري آنچه امروز واقعاً ممتاز و تازه است دموکراتیک بودن آن است که موجب شده است<br />
قدرت اقتصادي که طی قرنها در دست گروههاي کوچکی از تجار، بانکداران و بوروکراتها بود به لایههاي<br />
پایینتر منتقل شود (زکریا،<br />
،((10:1384<br />
در سه دههي اخیر تقریباً هر کسی که به شیوه ادارهي جهان اعتراض<br />
دارد، تا حدي از مشکل انتقال قدرت به حوزهاي که در آن نظارت دموکراتیک اعمال نمیشود، مطلع است<br />
(مونبیو،<br />
.(45 :1388<br />
در طی بیست سال گذشته نه تنها یک اشرافیت غیر دولتی جهانی پدیدار شده که در سطح جهان قدرتی به<br />
مراتب بیشتر از قدرت دولتهاي ملی دارد، بلکه دیوانسالاري بینالمللی قدرتمندي نیز به وجود آمده است. این<br />
مجموعه را مردم بر نگزیده اند، با این حال قواعد بازي اقتصادي اکثر مردم دنیا را تعیین میکند. امروز صندوق<br />
بینالمللی پول و بانک جهانی قدرتهاي ابرملی کسب کرده اند که سیاست اقتصادي تمام کشورهاي در حال<br />
توسعه را دیکته و بر آن نظارت میکند و بر زندگی روزمرهي هر یک از شهروندان این کشورها تأثیر نیک یا بد<br />
میگذارند بدون آن که در مقابل کسی پاسخگو باشند (دریوِرو،<br />
.(58 :1383<br />
در برابر این قدرت ابرملی غیر دموکراتیک، طرفداران جهانیسازي اغلب میگویند که صندوق بینالمللی پول یا<br />
بانک جهانی چنان سیاستهایی را بر شهروندان تحمیل نمیکنند، بلکه حکومتهاي آنان است که آن سیاستها<br />
را میپذیرند. شاید در نظر این طور باشد، ولی در عمل حکومتها هیچ چارهي دیگري در مقابل سیاستهاي<br />
سختگیرانهي صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی ندارند. اگر حکومتی آنها را نپذیرند، به یک دنیاي مطرود