ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
عدالت نولیبرالی 70 ثروتی در پاسخ به سوالی که به میزان یارانهي ارایه شده به هر خانوار اشاره داشت، گفت: «مجلس اختیار تعیین میزان یارانهها را به دولت واگذار کرده است و حتی قید «در 5 بیآنکه احساس تبعیض شود، به همه اقشار جامعه یارانه تعلق گیرد.»(مردمسالاري، دهک را از لایحه هدفمند کردن یارانهها حذف کرد تا (88/08/26 پیش از این سوزان جورج در سخنرانی معروف خود تحت عنوان «تاریخچهي مختصر نولیبرالیسم» گفته بود: 1950 یا 1945 -1 -2 -3 اگر شما از نولیبرالیسم و سیاستهاي مربوط به آن سخن میگفتید، نه فقط به شما میخندیدند، که شما را به تیمارستان میفرستادند». اما روزگار آنگونه ورق خورد که به مدد وقاحت موجود در چهرهي کنونی سرمایهداري، و «مذهب» شدنِ «نولیبرالیسم» براي آنکه همچون نیروي جاذبهي زمین امري طبیعی و اجتنابناپذیر تلقی میشود، نه تنها کسی را به تیمارستان نمیفرستند بلکه نمایندگانی که خود را «مردمی» میدانند نیز از بیان علنی مصائبِ آن سیاستها ابائی ندارند، آن هم در جغرافیایی که می رود تا به قطار سریع السیر «انباشت سرمایه» بپیوندد! بیانات این نماینده و بدیهی انگاشتن بازیهاي زبانی موجود در آن، شاید در ابتدا ما را از هر اظهار نظري بینیاز کند، اما پرداختن به ریشههاي سیاسی و اقتصادي این اظهارات و مشاهدهي آن در چهارچوبِ سیاستهاي آتی، واقعیات چندي را نمایان می کند که به چندي از آنان اشاره میشود: بر اساس صحبتهاي این نماینده، هر سال، و در آستانهي نوروز باستانی، دولت به مردم «عیدي» خواهد داد و این عیدي و پاداش چیزي نخواهد بود جز قیمتهاي جدیدي که «قطعاً» افزایش خواهد داشت. مردم نباید در برابر این افزایش قیمتها هیچ نگرانی به خود راه دهند چرا که دولت با انباشت سرمایهاي که حاصل افزایش قیمتها است به «کنترل» فضا میپردازد. -4 قرار نیست «مسئله»، «حل» شود، بلکه به بیان عامیانه قرار است «مسئله»، «جمع» شود. از آن نوع جمع شدنی که نمونه هاي تاریخی آن را در دولتهاي نظامی برخاسته از کودتا در آمریکاي لاتین شاهد بودهایم و حوادث چند ماه اخیر را نیز میتوان در همین متن تاریخی بررسی کرد. آنچه همواره از «لایحهي هدفمند کردن یارانهها» مطرح بوده و آنچه از این طرح به اذهان متبادر میشود همانا سوق دادن یارانهها به سمت محرومین و اقشار آسیب دیدهي جامعه است. روندي که پیش از این انجام نمیشد و همهي اقشار و دهکهاي جمعیتی از یارانهها بهطور برابر بهره مند میشدند. اما نکتهي بارز در بیانِ این نماینده «نقض غرض» آشکار نهفته در آن است. ایشان در ابتدا از «لایحهي هدفمند کردن یارانهها» سخن میرانند، لایحهاي که تعریف آن را دانستیم، و سپس دقیقاً آنچه را که این طرح براساس نفی آن بنا شده به عنوان ویژگی جدید طرح میداند یعنی اختصاص یارانه به همهي اقشارِ جامعه. سفسطهاي که نگارنده را به
تعجب وامیدارد که گویی تنها ملاك » -5 عدالت نولیبرالی 71 احساس تبعیض» در جامعه تخصیص یا عدم تخصیصِ یارانه است! و نه عوامل ساختاري دیگر که دهکهایی را به این یارانه ها محتاج و اقشار دیگري را بی نیاز می سازد. آن چه در این استدلال بیپایه خودنمایی میکند، نداشتن تعریف صحیحی از عدالت میباشد که، بیتوجه به تواناییها و نیازهاي افراد و طبقات، آن را به «برابري» معنا کرده و نبود این برابري را مصداق تبعیض میپندارند. 6-با نگاهی به متن تاریخی این سیاستهاي اقتصادي و تأکید صرف بر انباشت سرمایه و افزایش نرخ سود آن چندان عجیب به نظر نمیرساند که اقشار پایینی جامعه و فقرا به ثروتمندان کمک مالی کرده و با تأکید بر برابر بودن در پرداخت یارانه و شعارهاي عوامفریبانهي رفع تبعیض از این نوع، سیاستهایی در جهت افزایش صعودي مالیات بر درآمد ثروتمندان به فراموشی سپرده شود.
- Page 23 and 24: تعدیل ساختاري و نول
- Page 25 and 26: تعدیل ساختاري و نول
- Page 27 and 28: تعدیل ساختاري و نول
- Page 29 and 30: تعدیل ساختاري و نول
- Page 31 and 32: تعدیل ساختاري و نول
- Page 33 and 34: تعدیل ساختاري و نول
- Page 35 and 36: تعدیل ساختاري و نول
- Page 37 and 38: تعدیل ساختاري و نول
- Page 39 and 40: سه طرح تحول اقتصادي
- Page 41 and 42: راه «توسعه» از م
- Page 43 and 44: راه «توسعه» از م
- Page 45 and 46: راه «توسعه» از م
- Page 47 and 48: راه «توسعه» از م
- Page 49 and 50: راه «توسعه» از م
- Page 51 and 52: راه «توسعه» از م
- Page 53 and 54: راه «توسعه» از م
- Page 55 and 56: چهار نولیبرالها در
- Page 57 and 58: نولیبرالیسم و دموک
- Page 59 and 60: نولیبرالیسم و دموک
- Page 61 and 62: نولیبرالیسم و دموک
- Page 63 and 64: نولیبرالیسم و دموک
- Page 65 and 66: پنج نولیبرالیسم و خ
- Page 67 and 68: نولیبرالیسم و خانو
- Page 69 and 70: نولیبرالیسم و خانو
- Page 71 and 72: نولیبرالیسم و خانو
- Page 73: شش تحلیل یک گفتگو؛
- Page 77 and 78: سا( با فروپاشی نظا
- Page 79 and 80: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 81 and 82: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 83 and 84: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 85 and 86: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 87 and 88: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 89 and 90: هشت نهادهاي مالی جه
- Page 91 and 92: نهادهاي مالی جهانی
- Page 93 and 94: نهادهاي مالی جهانی
- Page 95 and 96: نهادهاي مالی جهانی
- Page 97 and 98: سرمایهداري و تولید
- Page 99 and 100: سرمایهداري و تولید
- Page 101 and 102: سرمایهداري و تولید
- Page 103 and 104: سرمایهداري و تولید
- Page 105 and 106: دآی سرمایهداري و تو
- Page 107 and 108: سرمایهداري و تولید
- Page 109 and 110: يها سرمایهداري و تو
- Page 111 and 112: ده شوك درمانی در اق
- Page 113 and 114: شوك درمانی در اقتصا
- Page 115 and 116: شوك درمانی در اقتصا
- Page 117 and 118: شوك درمانی در اقتصا
- Page 119 and 120: شوك درمانی در اقتصا
- Page 121 and 122: یب« یازده . ما .و
- Page 123 and 124: 119 یب« . ام. و»؛ ا
تعجب وامیدارد که گویی تنها ملاك<br />
»<br />
-5<br />
عدالت نولیبرالی 71<br />
احساس تبعیض» در جامعه تخصیص یا عدم تخصیصِ یارانه است! و نه<br />
عوامل ساختاري دیگر که دهکهایی را به این یارانه ها محتاج و اقشار دیگري را بی نیاز می سازد.<br />
آن چه در این استدلال بیپایه خودنمایی میکند، نداشتن تعریف صحیحی از عدالت میباشد که، بیتوجه به<br />
تواناییها و نیازهاي افراد و طبقات، آن را به «برابري» معنا کرده و نبود این برابري را مصداق تبعیض میپندارند.<br />
6-با نگاهی به متن تاریخی این سیاستهاي اقتصادي و تأکید صرف بر انباشت سرمایه و افزایش نرخ سود آن<br />
چندان عجیب به نظر نمیرساند که اقشار پایینی جامعه و فقرا به ثروتمندان کمک مالی کرده و با تأکید بر برابر<br />
بودن در پرداخت یارانه و شعارهاي عوامفریبانهي رفع تبعیض از این نوع، سیاستهایی در جهت افزایش صعودي<br />
مالیات بر درآمد ثروتمندان به فراموشی سپرده شود.