ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
نولیبرالیسم و خانواده 66<br />
بهره میگیرد و از آن حتی سوء استفاده میکند. کار آمدي در کار، به جنگ همه بر ضد همه میانجامد و این<br />
همهي ارزشهاي انسانی همبستگی را نابود میکند و گاهی نیز به خشونت میانجامد»<br />
.(15)<br />
این خشونت مرکب (نمادین و واقعی) به همراه فشارها و هیجانات ناشی از دشواري کار و تمتع اقتصادي که طی<br />
سالهاي اخیر به هر دو جنس تشکیل دهندهي خانواده توسعه پیدا کرده است، در عرصهي خانواده و مناسبات<br />
اعضا بازتولید و تکرار میشود. چندان که در جوامع کنونی غالب خانوادهها سالهاست که از مدلول اساسی خود<br />
که کانون آرامش و امکانی براي بازیابی روانی بود فاصله گرفتهاند.<br />
از سوي دیگر با وجود بازي بازار و کاهش قیمت کار که به نسبت تورم بازار، سطح برخورداري عموم خانوارها از<br />
حداقل درآمد لازم براي زندگی را پایینتر قرار داده است، رواج مدگرایی در حوزههاي مختلف فرهنگی و<br />
اجتماعی به اعتبار ارزشگذاري مالی افراد، سبب بروز بحرانهاي بیشتري در حوزهي خانوادها و به ویژه مناسبات<br />
فرزندان و والدین میشود.<br />
در یک فرهنگ مصرفی، مصرف صرفاً به جنبههاي معیشتی و زیستی محدود نمیشود و هم ارزش مادي دارد،<br />
هم ارزش نمادین. به بیان دیگر، در جامعه جهانی مصرف زدهاي که افراد تشویق می شوند تا بیشتر از آن چه<br />
نیاز دارند بخواهند، حد و مرز میان این دو مفهوم درهم می ریزد، مصرف به شکل اصلی ابراز وجود و منبع اصلی<br />
هویت اجتماعی تبدیل میشود. چنین رفتارهاي اجتماعی نوعی استراتژيهاي فرهنگی هستند که در شرایط<br />
افول هویتهاي سنتی و مدرن، ابراز وجود را از طریق تولید کالایی هویت ممکن میسازند<br />
(16)<br />
فرهنگ مصرفی<br />
نه تنها ارزشی نمادین و فرامعیشتی به مصرف میدهد، بلکه در بیشتر موارد به این جنبه از مصرف در مقابل<br />
جنبهي دیگر آن (مصرف به عنوان تأمین کنندهي نیازهاي زیستی انسان)، اولویت میبخشد. بنابراین دخل و<br />
خرج عمدتاً بر پایه نیازهاي فرهنگی تنظیم میشود تا نیازهاي زیستی. امروزه تقریباً در همه جوامع جهان<br />
میتوان انسانهاي فقیري را شناسایی کرد که، زیر بار قرضهاي سنگین میروند تا با خرید کالاهاي داراي مارك<br />
هاي معروف، نوعی هویت پیدا کنند<br />
.(17)<br />
افزایش شمار فرزندان فراري، بالا رفتن شمار بزه رفتاري در خانوادههاي آبرومند و رشد آمار خودکشی و طلاق<br />
در جوامع جدید، طی یک تعلیل روانی ما را به وجود عدم تناسب میان واقعیت زیستی- اجتماعی افراد و میزان<br />
توقعات ایشان از زندگی ارجاع میدهد. عدم تناسبی که در سطحی پایینتر، «وجدان معذب» هگلی را براي ما<br />
تداعی میکند. جداي از خواست روانی و طبیعی فرد در زمینهي بهبود و توسعهي زیستی<br />
اشاعهي فرهنگ مدگرایی از عوامل مهم چنین عدم تناسبی است.<br />
–<br />
اجتماعی خود،<br />
تحت تأثیر چنین الگوهاي فرهنگی و رفتاري، دوستیها و پیوندهاي عاطفی درون خانواده و بین خانوادهها بر<br />
اساس تفاهمات و ارزشهاي ذاتی یکدیگر صورت نمیپذیرد بلکه بر پایهي داشتههاي دو طرف رابطه تنظیم