نولیبرالیس٠در بوته ي نقد

پنج
نولیبرالیسم و خانواده *
مارکس و انگلس بیش از 150 سال پیش و بسیار پیش
از رسمیت یافتن منطق عمل و روح فراگیر نولیبرالیسم
که بر پایهي پولگرایی
(Monetarism)
و اصالت
بازار استوار است،‏ در ‏«مانیفست»‏ مدعی شده بودند:‏
‏«بورژوازي پوشش احساساتی مناسبات خانوادگی را از
هم دریده و آن را به مناسبات صرفاً‏ پولی تقلیل داده
است»‏ (1)، چرا که به بیان مارکس ‏«پول اخوت
ناممکنهاست»‏
.(2)
با این تفسیر که در جامعهي
سرمایهداري قدرت پول قادر است دست به هر کاري
بزند و بدل واقعینماي هر چیزي را نمود دهد و بنا بر
این مناسبات پولی قادر است به بازسازي دروغین
همهي مناسبات انسانی دست بزند،‏ ‏«پول به مثابه مفهومی فعال و موجود از ارزش،‏ تمام چیزها را در هم
میآمیزد و معاوضه میکند،‏ و خود نیز بیانگر در هم آمیختگی و معاوضهي عام همهي چیزها
یا به عبارتی در هم آمیختگی و معاوضهي همهي کیفیتهاي طبیعی و انسانی است.»‏
- جهانی وارونه -
(3)
حال آنکه ‏«اگر
انسان،‏ انسان باشد و روابطش با دنیا روابطی انسانی،‏ آنگاه هرکدام از روابط ما با نوع بشر و طبیعت باید نمود