16.03.2014 Views

نولیبرالیسم در بوته ي نقد

نولیبرالیسم در بوته ي نقد

نولیبرالیسم در بوته ي نقد

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

نولیبرالیسم و دموکراسی 56<br />

تحولات دموکراتیک و توسعهاي میدانند.‏ همچنان که به باور ‏«فون هایک»،‏ چون دربارهي اینکه عدالت<br />

اجتماعی در هر مورد خاص نیازمند چیست،‏ هیچ توافقی وجود ندارد،‏ بنابراین عدالت اجتماعی چیزي جز<br />

فرمولی پوچ نمیباشد که از روي عادت براي طرح ادعایی خاص بدون اقامهي هیچ دلیلی به کار میرود و دلیل<br />

این که اکثر مردم به آن اعتقاد راسخ دارند این است که فکر میکند چون همگان به آن اعتقاد دارند پس حتماً‏<br />

چیزي در آن هست!‏ ‏(هایک،‏<br />

.(212-1385: 214<br />

هایک همچنین معتقد است آزادي عمل شهروندان صاحب<br />

سرمایه در بازار،‏ بر همهي حقوق دموکراتیک دیگر تقدم دارد و بر این اساس حاکمیت باید عملکرد خود را به<br />

تضمین مالکیت شخصی در برابر اقدامات سیاسیِ‏ مبتنی بر عدالت اجتماعی،‏ اجبار طرفین قرارداد به اجراي مفاد<br />

آن،‏ جریان پولی مداوم و تضمین شرایط رقابت آزاد محدود کند.‏ به باور وي سرمایهداري و آزادي تحت این<br />

شرایط دو روي یک سکهاند ‏(مولر،‏<br />

.(48:1384<br />

اقتصاددانان نولیبرال،‏ با این اعتقاد که نظام بازار آزاد بدون کنترل<br />

اجتماعی،‏ هم پیش شرط آزادي و دموکراسی است و هم پیش شرط کارایی اقتصادي و هم سازگار با عدالت<br />

اجتماعی،‏ با هرگونه مداخلهگرایی مخالف هستند و آن را به لحاظ سیاسی تهدیدي براي حقوق طبیعی افراد و به<br />

لحاظ اقتصادي تهدیدي براي استفادهي بهینه از منابع کمیاب جامعه تلقی میکنند.‏<br />

این سادهسازي راستروانه تمایل دارد که فرضیهي ‏«بازار آزاد<br />

-<br />

دموکراسی»‏ را دربست قبول کند و بنابراین<br />

ناتوانی جامعه در نیل به نظامی دموکراتیک و توسعهیافته را در دخالتهاي دولت در اقتصاد جستوجو میکند.‏<br />

این فرضیه در چارچوب رویکرد اقتصاد سیاسی لیبرال دموکراسی بر این باور است:‏<br />

(1<br />

فرد تقدم هستیشناختی<br />

بر جمع یا جامعه دارد و به این اعتبار از تعرض به حقوق فرد به بهانهي منافع جمع باید پرهیز شود؛<br />

فرد شامل آزاديهاي شخصی و مدنی به علاوهي حق مالکیت است و<br />

(2<br />

(3<br />

حقوق<br />

وظیفهي دولت حفاظت از این حقوق<br />

طبیعی است.‏ دولتی که بر این مبنا شکل میگیرد دولتی است با اختیارات و کارکردهاي محدود که در برابر<br />

دولت توتالیتر یا مطلقه قرار میگیرد.‏ چنین دولتی که ‏«دولت حداقل»‏ نامیده میشود تنها در زمینههایی<br />

میتواند دخالت کند و فعال باشد که حقوق طبیعی را بیشتر تأمین میکند:‏ تأمین امنیت داخلی و دفاع از<br />

تمامیت ارضی در برابر دشمن خارجی؛ در عین حال،‏ چنین دولتی میتواند تنها در حوزههایی که بخش<br />

خصوصی تمایلی به مشارکت در آن ندارد،‏ حضور پیدا کند.‏ اگر دولتی فراتر از این فعال باشد به ‏«دولت حداکثر»‏<br />

تبدیل میشود که کارکرد آن از تأمین شرایط مطلوب براي حفاظت و صیانت از حقوق طبیعی افراد به دخالت<br />

در این حقوق تبدیل میشود.‏ دخالتی که هم آزادي فردي را محدود میکند و هم آثار اقتصادي منفی در بر<br />

دارد.‏ بنابراین،‏ دولت حداقل یا بازار آزاد بدون کنترل اجتماعی شرط لازم براي آزادي فردي و تأمین حقوق<br />

شهروندي محسوب میشود.‏ چنانچه،‏ چنین دولتی همراه با مشارکت لایههاي مختلف ساخت اجتماعی از طریق

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!