ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
راه «توسعه» از مسیر«فلاکت» نمیگذرد 44 دادن احتمالی آسیاي جنوب شرقی، تقویت کنند. به این دلیل ژاپن و ایالات متحده این کشورها را با سرمایهگذاريها و اعتبارات فراوان بینالمللی سیراب کردند و به آنها امکان کاري را دادند که امروز آن را جز محرمات میدانند، یعنی ایجاد سرمایه گذاري مبتنی بر حمایت دولت که از موسسات خصوصی حمایت کند و آن ها را در جهت صادرات سوق دهد. به علاوه این چهار کشور سرمایهگذاري بزرگی نیز از سوي ژاپن دریافت کردند، کشوري که، تحت حمایت ایالات متحده، از پرداخت هزینههاي سنگین مسابقهي تسلیحاتی معاف بود. امروز وضعیت کاملاً متقاوت است. پایان جنگ سرد و خطر کمونیسم براي بسیاري از کشورها، پایانی هم براي فرصتهاي استراتژیکی آنها براي حذب سرمایه بود .(15) ژاپن نیز «این معجزه» کم نظیر اقتصادي بعد از جنگ، اکنون یک دههي تمام عیار است که در یک رکود سرسخت اقتصادي فرو رفته و با وجود تمهیدات متعدد هیأت حاکمهي آن، با رساندن نرخ بهرهي بانکی به نزدیک صفر و ریختن نزدیک به یک تریلیون به گرداب آن قادر به خلاصی از این رکود نگردیده است و بدین ترتیب کشوري که یکی از موتورهاي محرکهي اقتصاد پس از جنگ یود، اکنون عملاً تبدیل به سنگ آسیایی به پاي اقتصاد جهانی گردیده است .(16) سپردن همه چیز به «دست نامرئی بازار»، در نبود مسئولیت دولت براي ایجاد شرایط لازم جهت رشد و شکوفایی تواناییها و استعدادهاي انسان و حاکمیت نگاه سودمحورانه، «کالا» انگاشتنِ تمامی مناسبات انسانی است. اینک حتی بهداشت، آموزش، امنیت و دیگر خدمات اجتماعی نیز به عنوان کالاهایی قابل خریداري تلقی شده و داشتن آنها نه به عنوان «حق» بلکه «امتیاز»ي است که عدهاي با پرداخت قیمت تعیین شده از سوي بازار از آنها بهرهمندند. در چنین وضعیتی است که نیروي کار انسان نیز تحت مناسبات بازار تنها زمانی که بیشترین بهرهوري و کمترین دستمزد را داشته باشد مطلوب است. «کارل پولانی» در یکی از فرازهاي مشهور خود، این موضوع را به شکل زیر مطرح میکند: «اجازه دادن به سازوکار بازار که تنها گردانندهي سرنوشت انسانها و محیط زیست طبیعی آنها باشد، حتا، در واقع، گردانندهي مقدار قدرت خرید و استفاده از آن باشد به انهدام جامعه خواهد انحامید. زیرا «نیروي کار» را که به عنوان کالا توصیف شده است نمیتوان به اینجا و آنحا هل داد. حساب نشده از آن استفاده کرد، یا حتا بدون استفاده آن را رها کرد بدون آنکه انسانی که صاحب این کالاي عجیب است تحث تأثیر قرار بگیرد. نظام سرمایه داري با دور ریختن نیروي کار انسان، در ضمن، حوهر مادي، روانی، و اخلاقی «انسان» را که ضمیمهي آن اصطلاح نیروي کار است دور میریزد. انسانها، که از پوشش حفاظتی نهادهاي فرهنگی محروم شدهاند، از تأثیرات بی حفاظتی اجتماعی نابود خواهند شد؛ آنان به عنوان قربانیان نابسامانی اجتماعی حاد
راه «توسعه» از مسیر«فلاکت» نمیگذرد 45 از طریق فساد اخلاقی، انحراف، جرم و گرسنگی خواهند مرد. طبیعت به احزاي اصلیاش تجزیه خواهد شد، مناطق و چشم اندازها کثیف، و رودخانهها آلوده خواهند شد، ایمنی نظامی به خطر خواهد افتاد، قدرت تولید غذا و مواد خام نابود خواهند شد. خرید مرتباً سرانجام، اداره بازار در امر قدرت شرکت تجاري را منحل خواهد کرد، زیرا کمبودها و کثرتهاي پول، مانند سیلها و خشکسالیها در جامعه ابتدایی، ویرانگر خواهد بود نولیبرالیسم در ایران آن چه همواره در رویارویی با نظام سلطهي جهانی گفته میشود و شعارهاي پر طمطراقی که در زمینهي نزاع آشتیناپذیر با استکبار جهانی داده می شود اغلب در کنار سیاستهایی که در عمل به کار گرفته میشوند رنگ میبازند. سال گذشته حسن سبحانی عضو کمیسیون برنامه و بودجهي مجلس هفتم در همایش بررسی سیاست هاي اصل .(17) 44 قانون اساسی گفت: «سیاستهاي برنامه چهارم که براساس اجماع واشنگتنی تدوین شده به دولت نهم ارث رسیده است.» (87/3/7 (کیهان، آنچه را که جان ویلیامسون عضو «مؤسسهي اقتصاد بینالملل»، در 1990 3 «اجماع واشنگتن» خواند، مواردي از اصول سیاست اقتصادي است که از رایزنی دائمی کنگرهي آمریکا و حکومت ایالات متحده، صندوق بینالمللی پول (IMF) و بانک جهانی با بانکداران، مدیران شرکتهاي فراملیتی، سیاستمداران و وزیران دارایی پدید آمد. پیام اصلی این آیین از این قرار است: بازار آزاد باید همهي فعالیتهاي اقتصادي را تنظیم کند، دولتها باید براي حفظ انضباط مالی مداخله کنند، به یک نرخ ثابت ارزي دست یابند، اقتصاد را آزاد و خصوصی و آن را از نظارت دولت رها کنند، و به عنوان تنها راه دسترسی به اعتبارات و جذب سرمایه گذاريهاي خارجی، اشتغال نیز انعطافپذیر شود .(18) 3 Washington Consensus
- Page 1 and 2: نوليبراليسم در بوت
- Page 3 and 4: ___________________________________
- Page 5 and 6: مقدمه «نولیبرالی
- Page 7 and 8: یک شناخت نولیبرالی
- Page 9 and 10: شناخت نولیبرالیسم 5
- Page 11 and 12: شناخت نولیبرالیسم 7
- Page 13 and 14: شناخت نولیبرالیسم 9
- Page 15 and 16: شناخت نولیبرالیسم 1
- Page 17 and 18: شناخت نولیبرالیسم 1
- Page 19 and 20: دو تعدیل ساختاري و
- Page 21 and 22: تعدیل ساختاري و نول
- Page 23 and 24: تعدیل ساختاري و نول
- Page 25 and 26: تعدیل ساختاري و نول
- Page 27 and 28: تعدیل ساختاري و نول
- Page 29 and 30: تعدیل ساختاري و نول
- Page 31 and 32: تعدیل ساختاري و نول
- Page 33 and 34: تعدیل ساختاري و نول
- Page 35 and 36: تعدیل ساختاري و نول
- Page 37 and 38: تعدیل ساختاري و نول
- Page 39 and 40: سه طرح تحول اقتصادي
- Page 41 and 42: راه «توسعه» از م
- Page 43 and 44: راه «توسعه» از م
- Page 45 and 46: راه «توسعه» از م
- Page 47: راه «توسعه» از م
- Page 51 and 52: راه «توسعه» از م
- Page 53 and 54: راه «توسعه» از م
- Page 55 and 56: چهار نولیبرالها در
- Page 57 and 58: نولیبرالیسم و دموک
- Page 59 and 60: نولیبرالیسم و دموک
- Page 61 and 62: نولیبرالیسم و دموک
- Page 63 and 64: نولیبرالیسم و دموک
- Page 65 and 66: پنج نولیبرالیسم و خ
- Page 67 and 68: نولیبرالیسم و خانو
- Page 69 and 70: نولیبرالیسم و خانو
- Page 71 and 72: نولیبرالیسم و خانو
- Page 73 and 74: شش تحلیل یک گفتگو؛
- Page 75 and 76: تعجب وامیدارد که گو
- Page 77 and 78: سا( با فروپاشی نظا
- Page 79 and 80: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 81 and 82: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 83 and 84: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 85 and 86: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 87 and 88: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 89 and 90: هشت نهادهاي مالی جه
- Page 91 and 92: نهادهاي مالی جهانی
- Page 93 and 94: نهادهاي مالی جهانی
- Page 95 and 96: نهادهاي مالی جهانی
- Page 97 and 98: سرمایهداري و تولید
راه «توسعه» از مسیر«فلاکت» نمیگذرد 44<br />
دادن احتمالی آسیاي جنوب شرقی، تقویت کنند. به این دلیل ژاپن و ایالات متحده این کشورها را با<br />
سرمایهگذاريها و اعتبارات فراوان بینالمللی سیراب کردند و به آنها امکان کاري را دادند که امروز آن را جز<br />
محرمات میدانند، یعنی ایجاد سرمایه گذاري مبتنی بر حمایت دولت که از موسسات خصوصی حمایت کند و<br />
آن ها را در جهت صادرات سوق دهد. به علاوه این چهار کشور سرمایهگذاري بزرگی نیز از سوي ژاپن دریافت<br />
کردند، کشوري که، تحت حمایت ایالات متحده، از پرداخت هزینههاي سنگین مسابقهي تسلیحاتی معاف بود.<br />
امروز وضعیت کاملاً متقاوت است. پایان جنگ سرد و خطر کمونیسم براي بسیاري از کشورها، پایانی هم براي<br />
فرصتهاي استراتژیکی آنها براي حذب سرمایه بود<br />
.(15)<br />
ژاپن نیز «این معجزه» کم نظیر اقتصادي بعد از جنگ، اکنون یک دههي تمام عیار است که در یک رکود<br />
سرسخت اقتصادي فرو رفته و با وجود تمهیدات متعدد هیأت حاکمهي آن، با رساندن نرخ بهرهي بانکی به<br />
نزدیک صفر و ریختن نزدیک به یک تریلیون به گرداب آن قادر به خلاصی از این رکود نگردیده است و بدین<br />
ترتیب کشوري که یکی از موتورهاي محرکهي اقتصاد پس از جنگ یود، اکنون عملاً تبدیل به سنگ آسیایی به<br />
پاي اقتصاد جهانی گردیده است<br />
.(16)<br />
سپردن همه چیز به «دست نامرئی بازار»، در نبود مسئولیت دولت براي ایجاد شرایط لازم جهت رشد و<br />
شکوفایی تواناییها و استعدادهاي انسان و حاکمیت نگاه سودمحورانه، «کالا» انگاشتنِ تمامی مناسبات انسانی<br />
است. اینک حتی بهداشت، آموزش، امنیت و دیگر خدمات اجتماعی نیز به عنوان کالاهایی قابل خریداري تلقی<br />
شده و داشتن آنها نه به عنوان «حق» بلکه «امتیاز»ي است که عدهاي با پرداخت قیمت تعیین شده از سوي<br />
بازار از آنها بهرهمندند. در چنین وضعیتی است که نیروي کار انسان نیز تحت مناسبات بازار تنها زمانی که<br />
بیشترین بهرهوري و کمترین دستمزد را داشته باشد مطلوب است.<br />
«کارل پولانی» در یکی از فرازهاي مشهور خود، این موضوع را به شکل زیر مطرح میکند:<br />
«اجازه دادن به سازوکار بازار که تنها گردانندهي سرنوشت انسانها و محیط زیست طبیعی آنها<br />
باشد، حتا، در واقع، گردانندهي مقدار قدرت خرید و استفاده از آن باشد به انهدام جامعه خواهد<br />
انحامید. زیرا «نیروي کار» را که به عنوان کالا توصیف شده است نمیتوان به اینجا و آنحا هل<br />
داد. حساب نشده از آن استفاده کرد، یا حتا بدون استفاده آن را رها کرد بدون آنکه انسانی که<br />
صاحب این کالاي عجیب است تحث تأثیر قرار بگیرد. نظام سرمایه داري با دور ریختن نیروي<br />
کار انسان، در ضمن، حوهر مادي، روانی، و اخلاقی «انسان» را که ضمیمهي آن اصطلاح نیروي<br />
کار است دور میریزد. انسانها، که از پوشش حفاظتی نهادهاي فرهنگی محروم شدهاند، از<br />
تأثیرات بی حفاظتی اجتماعی نابود خواهند شد؛ آنان به عنوان قربانیان نابسامانی اجتماعی حاد