ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
راه «توسعه» از مسیر«فلاکت» نمیگذرد 39<br />
فعالیتهاي خصوصی افراد است. در حالیکه براي بسیاري دیگر، عدالت اجتماعی نه احترام به حقوق مالکیت که<br />
تلاش در حهت باز توزیعِ ثروت و ایجاد فرصتهاي برابر براي شهروندان است<br />
.(5)<br />
نولیبرالها معتقدند که نابرابري در کوتاه مدت، لازمهي رشد اقتصادي و ایجاد برابري اجتماعی اقتصادي در<br />
آینده است. زیرا مزایاي رشد اقتصادي سرانجام (دیر یا زود) به سوي طبقات پایینی جامعه سرازیر خواهد شد. از<br />
سوي دیگر، سیاستهاي توزیع مجدد، انگیزهي کار و سرمایهگذاري را سلب میکند و بر رشد اقتصادي جامعه<br />
تأثیر منفی میگذارد.<br />
اما، شواهد تجربی، خلاف این فرضیه را به اثبات میرسانند. افزایش نابرابري و فقر در آمریکا و انگلیس، در<br />
دهههاي پایانی سدهي بیستم خود گواه این مدعاست. در اوخر دههي 1980، وضع توزیع درآمد در اغلب<br />
کشورهاي صنعتی جهان رو به وخامت گذاشت. افزایش بیکاري و تعمیق شکاف درآمد هنگامی به وقوع پیوست<br />
که اغلب این کشورها داشتند رونق اقتصادي را پشت سر میگذاشتند<br />
.(6)<br />
تجربههاي تاریخی دیگر، ادعاهاي نولیبرالها را مبنی بر توزیعِ پس از رشد بیشتر رد میکند:<br />
درآمد متوسط کارگر آمریکائی در سال 1980، بیست و هشت هزار و نهصد دلار و در سال 2000، بیست و<br />
هشت هزار و پانصد و نود و هشت دلار (بعد از حذف اثر تورم) بوده است. به عبارت دیگر پس از<br />
سال هیاهو 20<br />
و جنجال حول محور رشد اقتصادي درآمد یک کارگر متوسط نه تنها افزایش نداشته بلکه کاهش نیز یافته است.<br />
در همین دوران بیست ساله، بعد از حذف اثر تورم، درآمد مدیران ارشد اجرائی<br />
(از یک و سه دهم میلیون دلار در سال به<br />
1000<br />
13<br />
میلیون دلار در سال رسیده<br />
است) (7).<br />
درصد افزایش یافته است.<br />
آثار باز توزیعی و نابرابري اجتماعی فزاینده، در واقع چنان مشخصهي دائمی فرایند نولیبرالسازي بودهاند که<br />
بخشی از ساختار کل این پروژه محسوب میشوند. «ژرار دمنیل» و «دومینیک لوي» پس از بازسازي دقیق<br />
دادهها، نتیجهگیري کردهاند که نولیبرالسازي از همان ابتدا پروژهاي براي تجدید حیات قدرت طبقاتی بوده<br />
است. پس از اجراي سیاستهاي نولیبرالی در اواخر دهه 1970، سهم یک درصد فوقانی تحصیل کنندگان درآمد<br />
از درآمد ملّی در ایالات متحده به شدت بالا رفت. تا پایان قرن بیستم به<br />
جنگ جهانی دوم) رسید.<br />
ملی را از<br />
15<br />
0/1<br />
درصد در 2<br />
1978<br />
درصد (بسیار نزدیک به رقم پیش از<br />
درصد فوقانی تحصیل کنندگانِ درآمد در ایالات متحده سهم خودشان از درآمد<br />
درصد تا 6 به بیش از<br />
کارگران به حقوق مدیران اجرایی ارشد از اندکی بیش از<br />
افزایش یافت<br />
1999<br />
30<br />
افزایش دادند. در همین حال نسبت مزد متوسط<br />
به یک در<br />
به یک در 500 به تقریباً 1970<br />
2000<br />
.(8)