ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
شناخت نولیبرالیسم 10 نولیبرالیسم جامعه انداموار تاکید بر اقتدار و مذهب و دولت نیرومند و اخلاق ناسیونالیسم سلسله مراتب اجتماعی فردگرایی تأکید برآزادي و حقوق فردي بازار آزاد مخالفت با سیاستهاي کینزي برابري اجتماعی تأکید بر وظیفه فرد. گرایش بین الملی در تجارت نومحافظهکاري جامعه انداموار تأکید بر وظیفه فرد تأکید بر اقتدار و مذهب و دولت نیرومند و خانواده و اخلاق ناسیونالیسم گرایش ملی در تجارت سلسله مراتب اجتماعی منبع: (بشیریه،1387: راست نو (187 تحولات عمده اقتصادي بعد از جنگ جهانی دوم و رونق گرفتن نولیبرالیسم دورهي بین دو جنگ جهانی (1918 -1939) عصر سیاست هاي اقتصادي حمایتی و بازارهاي بستهي ملی در کشورهاي غربی بود. با پایان گرفتن جنگ جهانی دوم و مطرح شدن آمریکا و شوروي به عنوان دو ابر قدرت بزرگ اقتصادي و نظامی جهان، منازعهي ایدئولوژیک بین دو ابر قدرت با اتخاذ سیاستهاي اقتصادي متفاوت همراه شد. تلاش آمریکا براي برقراري نظم نوین جهانی، جنگ سرد و فرآیند استعمارزدایی عمدهترین عوامل تأثیرگذار بر شکلگیري اقتصاد جهانی در این دوره بودند. گرچه دولتمردان آمریکایی به لحاظ ایدئولوژیکی به نظام تجارت آزاد متعهد بودند، اما دو مسئله مانع از آن شد که اصول بازار آزاد اقتصادي به یکباره در بلوك غرب به اجرا درآیند. ترس از «گسترش کمونیسم» به عنوان نیرویی خارجی که کشورهاي سرمایهداري تضعیف شدهي اروپاي پس از جنگ را تهدید میکرد، به همراه منافع گروههاي قدرتمند داخلی مانند اتحادیههاي کارگري و کشاورزان باعث شد تا مصالحهاي بین آرمان تجارت آزاد و اقتصاد کنترل شدهي دولتی صورت گیرد.
شناخت نولیبرالیسم 11 نهادهایی که در کنفرانس برتن وودز در سال 1944 شکل گرفتند، تا حد زیادي منعکس کنندهي این مصالحهي موقتی هستند. از یک سو، تعهدي بلند مدت به آرمان تجارت آزاد جهانی وجود داشت که این امر در شکلگیري 1 «موافقت نامهي عمومی تعرفه و تجارت» متجلی شد، و از سوي دیگر، هنوز کشورهاي اروپایی قادر بودند که تا حدي سیاستهاي حمایتی و «اقتصادهاي ملی» خود را حفظ کنند. دولتهاي عضو قادر بودند تا ورود و خروج کالاها از مرزهاي خود را کنترل کرده و برنامههاي اقتصادي مورد نظر خود را که غالباً دربرگیرندهي سیاستهاي رفاه اقتصادي بود به اجرا بگذارند. کنفرانس برتون وودز همچنین زمینهساز تشکیل سه نهاد اقتصادي جدید بین المللی شد: 2 بانک ترمیم و توسعه جهانی (بانک جهانی)، صندوق بینالمللی پول و موافقتنامهي عمومی تعرفه و تجارت (گات)، هدف از تشکیل صندوق بینالمللی پول، مدیریت نظام مالی بین المللی و هدف از تشکیل بانک جهانی، اعطاي وام به کشورهاي اروپایی به منظور بازسازي این کشورها بود. بعدها (در دههي (1950 حیطهي وظایف بانک جهانی گسترش پیدا کرده و تأمین نقدینگی لازم براي اجراي پروژههاي صنعتی در کشورهاي در حال توسعه را نیز شامل میشد. اما بیشک مهمترین دستاوردهاي کنفرانس برتن وودز، تهیهي مقدمات تأسیس «گات» بود که به زودي به نهاد عمدهي تجارت جهانی تبدیل شد و مسئولیت اعمال موافقت نامههاي چند جانبهي تجاري و کاهش تعرفههاي وارداتی را بر عهده گرفت. گات در سال 1995 سرعت به آماج اصلی اعتراضات مخالفان جهانیسازي در اواخر دههي جاي خود را به سازمان تجارت جهانی داد که البته این سازمان به 1990 تبدیل شد. بدین ترتیب، نظام پس از جنگ در کشورهاي سرمایهداري بر مبناي رژیم هاي (Kiely, 2003:5) دولتهاي غربی کسب کنند. 3 «حامی کار» شکل گرفت و کارگران موفق شدند از طریق سازمانهاي قدرتمند کارگري، امتیازات فراوانی را از 4 دولتهاي رفاهی در اروپا، سیاستهایی از قبیل تأمین شغلی براي تمامی افراد آماده به کار و تأمین حداقل استانداردهاي زندگی براي تمامی اعضاي جامعه را در دستور کار خود قرار دادند و بدین گونه «عصر طلایی سرمایهداري کنترل شده» که در آن با افزایش حقوقها و گسترش خدمات اجتماعی، نوعی سازش بین نیروي کار و سرمایه ایجاد شده بود، آغاز شد 5 تحولات فوق در بستر توسعهي شیوههاي تولید اقتصادي فوردي .(Steger, 2002:26) پدیدار گشتند که در آن کالاها به صورت استاندارد و در مقیاس انبوه به تولید میرسید. نظام تولیدي فوردي با تخصصی کردن وظایف و ابزارها، کارگران 1 General Agreement on Tariffs and Trade (GATT) 2 Bank for Reconstruction and Development 3 Labor-friendly 4 Welfare state 5 Fordist
- Page 1 and 2: نوليبراليسم در بوت
- Page 3 and 4: ___________________________________
- Page 5 and 6: مقدمه «نولیبرالی
- Page 7 and 8: یک شناخت نولیبرالی
- Page 9 and 10: شناخت نولیبرالیسم 5
- Page 11 and 12: شناخت نولیبرالیسم 7
- Page 13: شناخت نولیبرالیسم 9
- Page 17 and 18: شناخت نولیبرالیسم 1
- Page 19 and 20: دو تعدیل ساختاري و
- Page 21 and 22: تعدیل ساختاري و نول
- Page 23 and 24: تعدیل ساختاري و نول
- Page 25 and 26: تعدیل ساختاري و نول
- Page 27 and 28: تعدیل ساختاري و نول
- Page 29 and 30: تعدیل ساختاري و نول
- Page 31 and 32: تعدیل ساختاري و نول
- Page 33 and 34: تعدیل ساختاري و نول
- Page 35 and 36: تعدیل ساختاري و نول
- Page 37 and 38: تعدیل ساختاري و نول
- Page 39 and 40: سه طرح تحول اقتصادي
- Page 41 and 42: راه «توسعه» از م
- Page 43 and 44: راه «توسعه» از م
- Page 45 and 46: راه «توسعه» از م
- Page 47 and 48: راه «توسعه» از م
- Page 49 and 50: راه «توسعه» از م
- Page 51 and 52: راه «توسعه» از م
- Page 53 and 54: راه «توسعه» از م
- Page 55 and 56: چهار نولیبرالها در
- Page 57 and 58: نولیبرالیسم و دموک
- Page 59 and 60: نولیبرالیسم و دموک
- Page 61 and 62: نولیبرالیسم و دموک
- Page 63 and 64: نولیبرالیسم و دموک
شناخت نولیبرالیسم 10<br />
نولیبرالیسم<br />
جامعه انداموار<br />
تاکید بر اقتدار و مذهب و دولت نیرومند و اخلاق<br />
ناسیونالیسم<br />
سلسله مراتب اجتماعی<br />
فردگرایی<br />
تأکید برآزادي و حقوق فردي<br />
بازار آزاد<br />
مخالفت با سیاستهاي کینزي<br />
برابري اجتماعی<br />
تأکید بر وظیفه فرد.<br />
گرایش بین الملی در تجارت<br />
نومحافظهکاري<br />
جامعه انداموار<br />
تأکید بر وظیفه فرد<br />
تأکید بر اقتدار و مذهب و دولت<br />
نیرومند و خانواده و اخلاق<br />
ناسیونالیسم<br />
گرایش ملی در تجارت<br />
سلسله مراتب اجتماعی<br />
منبع: (بشیریه،1387:<br />
راست نو<br />
(187<br />
تحولات عمده اقتصادي بعد از جنگ جهانی دوم و رونق گرفتن نولیبرالیسم<br />
دورهي بین دو جنگ جهانی<br />
(1918 -1939)<br />
عصر سیاست هاي اقتصادي حمایتی و بازارهاي بستهي ملی در<br />
کشورهاي غربی بود. با پایان گرفتن جنگ جهانی دوم و مطرح شدن آمریکا و شوروي به عنوان دو ابر قدرت<br />
بزرگ اقتصادي و نظامی جهان، منازعهي ایدئولوژیک بین دو ابر قدرت با اتخاذ سیاستهاي اقتصادي متفاوت<br />
همراه شد. تلاش آمریکا براي برقراري نظم نوین جهانی، جنگ سرد و فرآیند استعمارزدایی عمدهترین عوامل<br />
تأثیرگذار بر شکلگیري اقتصاد جهانی در این دوره بودند. گرچه دولتمردان آمریکایی به لحاظ ایدئولوژیکی به<br />
نظام تجارت آزاد متعهد بودند، اما دو مسئله مانع از آن شد که اصول بازار آزاد اقتصادي به یکباره در بلوك غرب<br />
به اجرا درآیند. ترس از «گسترش کمونیسم» به عنوان نیرویی خارجی که کشورهاي سرمایهداري تضعیف<br />
شدهي اروپاي پس از جنگ را تهدید میکرد، به همراه منافع گروههاي قدرتمند داخلی مانند اتحادیههاي<br />
کارگري و کشاورزان باعث شد تا مصالحهاي بین آرمان تجارت آزاد و اقتصاد کنترل شدهي دولتی صورت گیرد.