ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
یول<br />
ي؟ار<br />
یزن<br />
تقدیر نامشترك مسافران تایتانیک 129<br />
-چه کسی این حق رو به شما داده که به اون دستور بدي؟<br />
-حقوق اونو من میدم.<br />
-چقدر بهش حقوق میدي؟<br />
کرون. 10 -روزي<br />
-پولی رو که به اون میدي از کجا می<br />
-من سنگ میفروشم.<br />
-چه کسی این سنگارو برات میشکونه؟<br />
-اون انجام میده.<br />
-در روز چه مقدار سنگ برات میشکونه؟<br />
-اوي، تو عرض روز مقدار زیادي سنگ میشکونه.<br />
-چقدر شما براي این کار میگیري؟<br />
کرون. 50 -تقریبا<br />
-پس دیگه این اونه که<br />
که سریعتر کار کنه.<br />
-بله،<br />
40<br />
کرون میده، به خاطر اینکه شما فقط دور و بر پرسه می<br />
مالک ابزار کار و ماشینها من هستم.<br />
-چطوري صاحب اونا شدي؟<br />
-من سنگها را فروختم و اونقدر پول گرفتم که تونستم باهاشون ابزار و ماشین آلات بخرم.<br />
-چه کسی سنگها را شکونده بود؟<br />
-ساکت شو، احمق!<br />
(1)<br />
و به اون دستور میدي<br />
آنچه استریندبري روایت میکند لُبِ کلام آن چیزي است که مارکس با زبانی نه در خور قصهپردازي بلکه با<br />
تبیینات علمی در آثار خود اثبات کرده است: منشأ «سرمایه» ضد آن یعنی «کار» است. این تضاد کار- سرمایه و<br />
اینکه طرف کار هر چه کمتر «باشد» و بیشتر از هستی انسانی خود دست بکشد، سود سرمایه فزونتر میشود،<br />
پایهي منطق نظام سرمایهداري است. جوابی که فرد پرسشگر در داستان استریندبري دریافت میکند (ساکت<br />
شو، احمق!) استعارهاي از جوابی است که افراد و گروههایی که نظم حاکم سرمایهداري را به چالش میکشند و<br />
منطق آنان را نقد میکنند دریافت میکنند.