ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
118 یب« . ام. و»؛ احساس قدرت، تجربهي لذت! یب« براي نمونه هوگارت در کتاب «کاربردهاي سواد» و تامپسون در کتاب تغییرات و تکوین فرهنگ طبقهي کارگر در بریتانیا را مورد بررسی قرار میدهند. «پیدایش طبقهي کارگر در انگلستان» در این رویکرد مردم به عنوان کنشگرانی منفعل که هنجارهاي فرهنگی طبقات مسلط را پذیرا میشوند، در نظر گرفته نمیشوند، بلکه خود نیز داراي هنجارهاي فرهنگی و کنشهاي روزمرهي معنادار و مخصوص به خود هستند که چه بسا در تقابل با هنجار هژمونیک جامعه قرار گیرد. مقالهي حاضر که در این نوشتار معرفی میشود نیر با رویکردي مناسبِ مطالعات فرهنگی به بررسی 3 2 «قدرت» و «لذت» به عنوان نمودهاي بارز «زیربنا» و «روبنا» میپردازد. دو بیلبورد بسیار بزرگ در بزرگراه همت در تهران با تصویري از اتومبیل «احساس قدرت، تجربهي لذت» لذت و قدرت نهفته در آن. (B.M.V) .و» » یب . ما . ما روابط و عبارت تبلیغاتی در روي آن، فرصتی فراهم کرده براي نگارش مقالهي مذکور و بررسی روابط نگارنده با توصیف گروههاي هدف چنین تبلیغاتی، ایدئولوژي بورژوازي پسِ پشت آن را بازنمایی کرده و .و» را تجسمی از ایدئولوژي این طبقه میداند: طبقه بورژوازياي که امکان مالی خرید این نوع اتومبیل دارد را میتوان گروه هدف این نوع آگهیهاي تبلیغاتی دانست. اما طبقه بورژوازي در ایرانِ امروز یک دست و متجانس نیست و شامل دو قشر مشخص است: 1-قشري که داراي قدرت است و تجربهاي از لذت ندارد. 2-قشري که طمع لذت را چشیدهاند اما فاقد قدرتاند. این دو قشر را میتوان را اقشار «سنتی» و «مدرن» طبقهي بورژوازي ایران دانست. قشر سنتی که مشاغل مهمی در کارخانجات و مراکز صنعتی دولتی و همچنین مناصب مهمی درون ساختار قدرت حکومت دارد، دوران سپري کرده این تازه است. جوانیاش را بدون تجربهي «لذت» و با پیشه کردن پرهیزگاري از لذات دنیوي واردین به عرصهي تجربهي لذت غیردینی، امروز و در میانسالی خود که داراي قدرت بیشتري در ساختار قدرت گشتهاند، توان و فرصت تجربهي چنین لذاتی را یافته، از گذشتهي بدون لذتاش پشیمان گشته و به دوران جوانیاش با حسرت مینگرد. این قشر در برزخ گذار از گذشتهاي بیلذت و آیندهاي پر لذت، در تجربه کردن چنین لذتهایی که پیش از این با آنها بیگانه بوده است، عجله دارد و به سرعت در جهت تحقق چنین تجربهاي از لذت تلاش میکند. 2 Power 3 Pleasure
119 یب« . ام. و»؛ احساس قدرت، تجربهي لذت! قشر مدرن طبقهي بورژوازي اگر چه پیش از این و حتی در پیش از انقلاب 1357، چنین لذتهایی را در کنار دیگر لذتهاي زندگیاش چون موسیقی، مشروبات الکلی، مجالس شبنشینی و روابط با جنس مخالف تجربه کرده است اما در حال حاضر در عرصهي عمومی جامعه فاقد قدرت بوده و تنها در محافل خصوصی و مجالس خانوادگیاش قادر به تجربهي چنین لذتهایی است. ایدئولوژي سرمایهداري به واسطهي تبلیغات در جهت کالاییکردن مناسبات حاکم بر جامعه و کسب هژمونی براي ارزشهاي «کمی» در برابر ارزشهاي «کیفی» و انسانی، تعریف جدیدي از «قدرت» و «لذت» ارائه میدهد: «داشتنِ بی. ما .و»!. در این تبلیغات یافتن شغل مورد علاقه، خواندن رمان یا شعري جالب، گفتگوي همدلانه با یک دوست، پیاده روي شبانه یا مشارکت در جامعه لذت محسوب نمیشوند و قدرت نه معناي همبستگی انسانها، بلکه به معناي داشتن پول و مالکیت » یب . ما .و» به واسطهي آن تعبیر میشود. در ایدئولوژي سرمایهداري که همچون هر ایدئولوژي دیگر مروج آگاهی کاذب و نوعی توهم است، «فردیت» انسان در میان میلیونها انسانی که در میان کوهی از دود و آهن و بتن پنهان شدهاند، محو میشود و تنها به واسطهي ثروت، موقعیت و قدرت مورد ستایش قرار میگیرد؛ جامعهاي بنبان نهاده میشود که در آن «افزایش ارزش جهان اشیاء نسبتی مستقیم با کاستن از ارزش جهان انسانها دارد» (مارکس،1382: در این اندیشه است که نیاز تازهاي براي دیگري خلق کند»(همان: (125 .(190 هر کسی ممکن است در عبور از امتداد بزرگراه همت این عبارت تبلیغاتی بسیار بزرگ درباره تبلیغ بخواند، اما ویژگی و خصوصیت شما براي کمپانی و «هر شخص » یب . ما » یب . ما .و» را .و» مهم نیست و از این لحاظ بین شما و دیگران تفاوتی براي آنها وحود ندارد چرا که سرمایهداري جز با پول شما، با فردیت یا شخصیت شما سر و کاري ندارد. سرمایهداري از رهگذر مالکیت خصوصی آسیب بزرگی به فردگرایی وارد کردهاست. «با یکی دانستن انسان و داراییاش، فردگرایی را از معناي واقعی خود تهی کردهاست. سود هدف اصلی شدهاست نه رشد انسان؛ و انسانها پنداشتهاند مهمترین چیز، «داشتن» است نه (وایلد،1386: کمپانی » وب .(16 » یب . ما دن». اما کمال واقعی انسان نه به داشتهي او که به بود اوست» .و» پول شما را میخواهد و سرمایهداران ایرانی به حرص و طمع داشتن آن نیازمندند. ایدئولوژي همواره با تناقضاتی نیز همراه است؛ بیلبوردهاي تبلیغاتی را براي جلب توجه کردن در پر رفت و آمدترین و شلوغترین نقطهي بزرگراه همت قرار دادهاند، اما این شلوغی در عین حال موجب شده افراد توجهی به این تبلیغات نداشته باشند!
- Page 71 and 72: نولیبرالیسم و خانو
- Page 73 and 74: شش تحلیل یک گفتگو؛
- Page 75 and 76: تعجب وامیدارد که گو
- Page 77 and 78: سا( با فروپاشی نظا
- Page 79 and 80: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 81 and 82: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 83 and 84: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 85 and 86: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 87 and 88: سه قلوهاي نولیبرال
- Page 89 and 90: هشت نهادهاي مالی جه
- Page 91 and 92: نهادهاي مالی جهانی
- Page 93 and 94: نهادهاي مالی جهانی
- Page 95 and 96: نهادهاي مالی جهانی
- Page 97 and 98: سرمایهداري و تولید
- Page 99 and 100: سرمایهداري و تولید
- Page 101 and 102: سرمایهداري و تولید
- Page 103 and 104: سرمایهداري و تولید
- Page 105 and 106: دآی سرمایهداري و تو
- Page 107 and 108: سرمایهداري و تولید
- Page 109 and 110: يها سرمایهداري و تو
- Page 111 and 112: ده شوك درمانی در اق
- Page 113 and 114: شوك درمانی در اقتصا
- Page 115 and 116: شوك درمانی در اقتصا
- Page 117 and 118: شوك درمانی در اقتصا
- Page 119 and 120: شوك درمانی در اقتصا
- Page 121: یب« یازده . ما .و
- Page 125 and 126: دوازده افسانهي بدر
- Page 127 and 128: افسانهي بدرود با طب
- Page 129 and 130: افسانهي بدرود با طب
- Page 131 and 132: افسانهي بدرود با طب
- Page 133 and 134: یول ي؟ار یزن تقدیر
- Page 135 and 136: يها يها يها يها يها
- Page 137 and 138: یمل يها يها يار يار
- Page 139 and 140: يور تقدیر نامشترك م
- Page 141 and 142: يها تقدیر نامشترك م
- Page 143 and 144: يها يها يها يها يها
- Page 145 and 146: يار يها يار يها چقد
- Page 147 and 148: پانزده گرجستان؛ لب
- Page 149 and 150: گرجستان؛ لب تشنه بر
- Page 151 and 152: گرجستان؛ لب تشنه بر
- Page 153 and 154: شانزده نظریهي دولت
- Page 155 and 156: نظریهي دولت رانتی و
- Page 157 and 158: نظریهي دولت رانتی و
- Page 159 and 160: نظریهي دولت رانتی و
118<br />
یب« .<br />
ام. و»؛ احساس قدرت، تجربهي لذت!<br />
یب«<br />
براي نمونه هوگارت در کتاب<br />
«کاربردهاي سواد»<br />
و تامپسون در کتاب<br />
تغییرات و تکوین فرهنگ طبقهي کارگر در بریتانیا را مورد بررسی قرار میدهند.<br />
«پیدایش طبقهي کارگر در انگلستان»<br />
در این رویکرد مردم به عنوان کنشگرانی منفعل که هنجارهاي فرهنگی طبقات مسلط را پذیرا میشوند، در نظر<br />
گرفته نمیشوند، بلکه خود نیز داراي هنجارهاي فرهنگی و کنشهاي روزمرهي معنادار و مخصوص به خود<br />
هستند که چه بسا در تقابل با هنجار هژمونیک جامعه قرار گیرد.<br />
مقالهي حاضر که در این نوشتار معرفی میشود نیر با رویکردي مناسبِ مطالعات فرهنگی به بررسی<br />
3 2<br />
«قدرت» و «لذت»<br />
به عنوان نمودهاي بارز «زیربنا» و «روبنا» میپردازد.<br />
دو بیلبورد بسیار بزرگ در بزرگراه همت در تهران با تصویري از اتومبیل<br />
«احساس قدرت، تجربهي لذت»<br />
لذت و قدرت نهفته در آن.<br />
(B.M.V) .و» » یب . ما<br />
. ما<br />
روابط<br />
و عبارت تبلیغاتی<br />
در روي آن، فرصتی فراهم کرده براي نگارش مقالهي مذکور و بررسی روابط<br />
نگارنده با توصیف گروههاي هدف چنین تبلیغاتی، ایدئولوژي بورژوازي پسِ پشت آن را بازنمایی کرده و<br />
.و» را تجسمی از ایدئولوژي این طبقه میداند:<br />
طبقه بورژوازياي که امکان مالی خرید این نوع اتومبیل دارد را میتوان گروه هدف این نوع آگهیهاي تبلیغاتی<br />
دانست. اما طبقه بورژوازي در ایرانِ امروز یک دست و متجانس نیست و شامل دو قشر مشخص است:<br />
1-قشري که داراي قدرت است و تجربهاي از لذت ندارد.<br />
2-قشري که طمع لذت را چشیدهاند اما فاقد قدرتاند.<br />
این دو قشر را میتوان را اقشار<br />
«سنتی» و «مدرن» طبقهي بورژوازي ایران دانست.<br />
قشر سنتی که مشاغل مهمی در کارخانجات و مراکز صنعتی دولتی و همچنین مناصب مهمی درون ساختار<br />
قدرت حکومت دارد، دوران<br />
سپري کرده<br />
این تازه است.<br />
جوانیاش را بدون تجربهي<br />
«لذت»<br />
و با پیشه کردن پرهیزگاري از لذات دنیوي<br />
واردین به عرصهي تجربهي لذت غیردینی، امروز و در میانسالی خود که داراي<br />
قدرت بیشتري در ساختار قدرت گشتهاند، توان و فرصت تجربهي چنین لذاتی را یافته، از گذشتهي بدون<br />
لذتاش پشیمان گشته و به دوران جوانیاش با حسرت مینگرد.<br />
این قشر در برزخ گذار از گذشتهاي بیلذت و آیندهاي پر لذت، در تجربه کردن چنین لذتهایی که پیش از این<br />
با آنها بیگانه بوده است، عجله دارد و به سرعت در جهت تحقق چنین تجربهاي از لذت تلاش میکند.<br />
2 Power<br />
3 Pleasure