نولیبرالیسم در بوته ي نقد

نولیبرالیسم در بوته ي نقد نولیبرالیسم در بوته ي نقد

16.03.2014 Views

شوك درمانی در اقتصاد نولیبرالی 114 از هنگام واژگونی اقتصاد آرژانتین در سال 2001، مخالفت با خصوصیسازي مسئلهي تعیین کنندهي قارهي آمریکاي لاتین شدهاست.‏ این مخالفت میتواند دولت تعیین کند و دولتی را از جا بر دارد،‏ و در اواخر سال 2006 عملاً‏ باعث ایجاد یک سري تغییرات پی در پی در آمریکاي لاتین شد.‏ انتخاب دوبارهي ‏«لولا داسیلوا»‏ به ریاست جمهوري برزیل بیشتر به این دلیل بود که وي رأي گیري انتخاباتی را به یک همه پرسی در مخالفت با خصوصیسازي تبدیل کرده بود.‏ 61 رقیب او،‏ از حزبی که مسئولیت فروش شرکتهاب بزرگ دولتی برزیل در دههي نود را بر عهده داشت،‏ به این ترفند متوسل شد که با ظاهرِ‏ یک رانندهي سوسیالیست مسابقات اتوموبیلرانی ملبس به کاپشن و کلاهی لبهدار با آرمهاي شرکتهاي دولتی هنوز فروش نرفته،‏ در انظار عمومی ظاهر شود.‏ اما رأي دهندگان فریب نخوردند و درصدشان،‏ با وجود سرخوردگی از رسواییهاي فساد در دولت لولا،‏ یکبار دیگر به او رأي دادند.‏ دیري نپایید که دانیل اورتگا،‏ رهبر پیشین ساندنیستها در نیکاراگوئه،‏ خاموشیهاي پیاپی کشور را محور مبارزات پیروزمندانهي خود کرد.‏ وي گفت فروش شرکت ملّی برق به مؤسسهي اسپانیایی ‏«یونیون فنوسا»‏ بعد از توفان ‏«میچ»،‏ علت اصلی خاموشیهاي کشور بوده است.‏ او فریاد میکشید:‏ ‏«شما برادران هر روز از اثر این خاموشیها در رنجید.‏ چه کسی یونیون فنوسا را به این کشور راه دادهاست؟ دولت ثروتمندان این کار را کردهاست،‏ کسانی که در خدمت سرمایهداري وحشیاند»‏ ‏(همان:‏ .(642 نائومی کلاین دراین کتاب اجراي سیاستهاي بازارمحور نولیبرالیسم توسط ایالات متحده و متحدشان را به چالش میگیرد و با تبحر و ظرافت قابل تحسینی نشان میدهد که همواره در طول تاریخ،‏ ایدههاي آزادسازي افراطی نزد مردم غیر محبوب بوده است.‏ نولیبرال پیرو است.‏ وي معتقد است اجراي این گونه سیاستها بهوسیلهي اقتصاددانان 7 ‏«مکتب شیکاگو»‏ ‏(نظریههاي اقتصادي دانشگاه شیکاگوي آمریکا)‏ در ‏«صندوق بین المللی پول»‏ و ‏«بانک جهانی»‏ نتیجهي برنامهریزي هاي آمریکا براي نفوذ به ساختار داخلی تصمیمگیري کشورهاي جهان سوم این کتاب همچنین چالشى در مقابل این ادعاي نولیبرالی است که گویا دموکراسى و بازارهاى آزاد لازم و ملزوم یکدیگرند.‏ خانم نائومی کلاین در این کتاب این ادعا را به چالش میکشد و با ارائهي روشنگر،‏ نشان میدهد که در حالی که مدل اقتصادي ‏«مکتب شیکاگو»‏ پی درپی نمونههایی تحت شرایط دموکراتیک فقط به صورت نیم بند میتواند تحمیل شود،‏ پیاده کردن آن به طور کامل نیازمند شرایط استبدادي است ‏(مارگارت تاچر،‏ نخست وزیر اسبق بریتانیا و مرید سرسخت فردریک » 8 فون هایک»‏ و ‏«میلتون فریدمن»،‏ خود،‏ در فوریه 7 Chicago School 8 Friedrich Von Hayek

شوك درمانی در اقتصاد نولیبرالی 115 1982 در نامهاي به هایک اذعان میکند که ‏«به سبب وجود نهادهاي دموکراتیک و ضرورت اجماع نسبتا فراگیر،‏ برخی از تمهیدات اتخاذ شده در شیلی در بریتانیا کاملاً‏ غیرقابل قبول خواهد بود»).‏ خانم کلاین در جاي جاي این کتاب نشان میدهد که سرمایهدارىِبنیادگرا نه فقط با دموکراسی عجین نیست،‏ بلکه نوزادى است که قابلهاش بىرحمانهترین شکلهاى قهر و اجبار بوده است-‏ قهر و اجباري که ضرباتش هم برپیکر جامعه سیاسى و نیز بر بدنهاي رنجور تعداد بىشمارى از افراد جامعه وارد آمده است.‏ هوارد زین،‏ مورخ فقید برجستهي آمریکایی و نویسنده کتاب ماندگار ‏«تاریخ مردم آمریکا»‏ در مورد این کتاب میگوید:‏ ‏«عالی است،‏ از مهمترین آثاري است که از گذشتههاي دور تا به امروز خواندهام»‏ مطالب این کتاب فقط بخشی از آن چیزي است که از روي بی خبري کامل،‏ در کتابهاي درس اقتصاد ناگفته میماند.‏ پینوشت:‏ -1 اصطلاح اجماع ‏(توافق)‏ واشنگتن (Washington Consensus) براي اولین بار در سال 1989 (John Williamson) واژه براي توصیف مجموعهاي از 10 » توسطجان ویلیامسون سیاست اصلاحی مشخص به کار رفت.‏ این سیاستها که اجراي آنها براي حل بحرانهاي اقتصادي کشورهاي در حال توسعه توصیه میشد،‏ عمدتاً‏ توسط نهادهاي مالی جهانی ‏(صندوق بینالمللی پول،‏ بانک جهانی)‏ و خزانهداري ایالات متحده ترویج میشدند(‏‎2006‎ .(Rodrick, واشنگتن»‏ در عنوان این اصطلاح ، اشاره دارد به:‏ الف)‏ فهرستی از سیاستهایی که واشنگتن تلاش میکند که آنها را بر جهان تحمیل کند.‏ ب)‏ تلاش واشنگتن در جهت کسب اعتباربراي برخی از اصلاحطلبانی که در حال اجراي یرنامه هاي اصلاحیمورد نظر واشنگتن هستند .(Williamson, 2004:2) اجماع واشنگتن در اکثر موارد به ‏«بنیادگرایی بازار»‏ اشاره دارد و در پیوند با سیاستهاي نولیبرالی،خواستار افزایش الزامات بازار بر دولت و همچنین افزایش تأثیر جهانیسازي بر حاکمیت ملّی کشورها میباشد .(Rodrick, 2006) به بیان نائومی کلاین،‏ این سیاستها،‏ که فنی و داراي مقبولیت عام تصویر میشد،‏ ادعاهاي ایدئولوژیک محضی چون ‏«خصوصیسازي ‏(همهي)‏ بنگاههاي دولتی»‏ و ‏«حذف موانع ورود مؤسسات خارجی»‏ به کشور را شامل میشد و این سیاستها چیزي جز سهگانهي نولیبرالی فریدمن نبود:‏ ‏«خصوصیسازي،‏ حذف مقررات،‏ تجارت آزاد و کاهش شدید هزینههاي عمومی دولت».‏ به گفتهي ویلیامسون اینها سیاستهاي بودند که ‏«قدرتهاي مستقر در واشنگتن مصر بودند کشورهاي آمریکاي لاتین آنها را اتخاد کنند»‏ ‏(کلاین،‏ (246:1389 جهانی»‏ را که تا حد زیادي مسکوت مانده بود،‏ رسمیت داد ‏(همان:‏ و به برخورد مستعمراتی ‏«مکتب اقتصادي شیکاگو»‏ با ‏«صندوق بینالمللی پول»‏ و ‏«بانک .(245 -2 از ویژگیهاي سوسیالیسم قرن بیستویکم برقراري دموکراسی و شرکت مردم در آن است.‏ در این ساختار دموکراسی فقط در چهارچوب ‏«شرکت در انتخابات»‏ معنا نمیشود بلکه همهي مردم،‏ نه فقط نخبگان،‏ قدرت دارند و به یک نسبت در راهبرد قدرت نقش دارند و در همهي کارهاي عمومی دستاندرکارند.‏ رأيدهندگان حقوقشان را به دست نمایندهها نمیسپارند و نمایندهها براي

شوك درمانی در اقتصاد نولیبرالی 115<br />

1982<br />

در نامهاي به هایک اذعان میکند که ‏«به سبب وجود نهادهاي دموکراتیک و ضرورت اجماع نسبتا فراگیر،‏<br />

برخی از تمهیدات اتخاذ شده در شیلی در بریتانیا کاملاً‏ غیرقابل قبول خواهد بود»).‏<br />

خانم کلاین در جاي جاي این کتاب نشان میدهد که سرمایهدارىِبنیادگرا نه فقط با دموکراسی عجین نیست،‏<br />

بلکه نوزادى است که قابلهاش بىرحمانهترین شکلهاى قهر و اجبار بوده است-‏ قهر و اجباري که ضرباتش هم<br />

برپیکر جامعه سیاسى و نیز بر بدنهاي رنجور تعداد بىشمارى از افراد جامعه وارد آمده است.‏<br />

هوارد زین،‏ مورخ فقید برجستهي آمریکایی و نویسنده کتاب ماندگار ‏«تاریخ مردم آمریکا»‏ در مورد این کتاب<br />

میگوید:‏ ‏«عالی است،‏ از مهمترین آثاري است که از گذشتههاي دور تا به امروز خواندهام»‏<br />

مطالب این کتاب فقط بخشی از آن چیزي است که از روي بی خبري کامل،‏ در کتابهاي درس اقتصاد ناگفته<br />

میماند.‏<br />

پینوشت:‏<br />

-1<br />

اصطلاح اجماع ‏(توافق)‏ واشنگتن<br />

(Washington Consensus)<br />

براي اولین بار در سال<br />

1989<br />

(John Williamson)<br />

واژه<br />

براي توصیف مجموعهاي از<br />

10<br />

»<br />

توسطجان ویلیامسون<br />

سیاست اصلاحی مشخص به کار رفت.‏ این سیاستها که اجراي آنها<br />

براي حل بحرانهاي اقتصادي کشورهاي در حال توسعه توصیه میشد،‏ عمدتاً‏ توسط نهادهاي مالی جهانی ‏(صندوق بینالمللی پول،‏<br />

بانک جهانی)‏ و خزانهداري ایالات متحده ترویج میشدند(‏‎2006‎ .(Rodrick,<br />

واشنگتن»‏ در عنوان این اصطلاح ، اشاره دارد به:‏<br />

الف)‏ فهرستی از سیاستهایی که واشنگتن تلاش میکند که آنها را بر جهان تحمیل کند.‏<br />

ب)‏ تلاش واشنگتن در جهت کسب اعتباربراي برخی از اصلاحطلبانی که در حال اجراي یرنامه هاي اصلاحیمورد نظر واشنگتن<br />

هستند<br />

.(Williamson, 2004:2)<br />

اجماع واشنگتن در اکثر موارد به ‏«بنیادگرایی بازار»‏ اشاره دارد و در پیوند با سیاستهاي نولیبرالی،خواستار افزایش الزامات بازار بر<br />

دولت و همچنین افزایش تأثیر جهانیسازي بر حاکمیت ملّی کشورها میباشد<br />

.(Rodrick, 2006)<br />

به بیان نائومی کلاین،‏ این سیاستها،‏ که فنی و داراي مقبولیت عام تصویر میشد،‏ ادعاهاي ایدئولوژیک محضی چون<br />

‏«خصوصیسازي ‏(همهي)‏ بنگاههاي دولتی»‏ و ‏«حذف موانع ورود مؤسسات خارجی»‏ به کشور را شامل میشد و این سیاستها<br />

چیزي جز سهگانهي نولیبرالی فریدمن نبود:‏ ‏«خصوصیسازي،‏ حذف مقررات،‏ تجارت آزاد و کاهش شدید هزینههاي عمومی دولت».‏<br />

به گفتهي ویلیامسون اینها سیاستهاي بودند که ‏«قدرتهاي مستقر در واشنگتن مصر بودند کشورهاي آمریکاي لاتین آنها را<br />

اتخاد کنند»‏ ‏(کلاین،‏<br />

(246:1389<br />

جهانی»‏ را که تا حد زیادي مسکوت مانده بود،‏ رسمیت داد ‏(همان:‏<br />

و به برخورد مستعمراتی ‏«مکتب اقتصادي شیکاگو»‏ با ‏«صندوق بینالمللی پول»‏ و ‏«بانک<br />

.(245<br />

-2<br />

از ویژگیهاي سوسیالیسم قرن بیستویکم برقراري دموکراسی و شرکت مردم در آن است.‏ در این ساختار دموکراسی فقط در<br />

چهارچوب ‏«شرکت در انتخابات»‏ معنا نمیشود بلکه همهي مردم،‏ نه فقط نخبگان،‏ قدرت دارند و به یک نسبت در راهبرد قدرت<br />

نقش دارند و در همهي کارهاي عمومی دستاندرکارند.‏ رأيدهندگان حقوقشان را به دست نمایندهها نمیسپارند و نمایندهها براي

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!