ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
سرمایهداري و تولید رضایت 103<br />
دیگري براي آن وجود ندارد، باید بیشترین استفاده و لذت را برد و هر چه مسیر این دستیابی به سعادت کوتاه<br />
تر و سهلتر باشد به کمال مطلوب نزدیکتر است، البته این استفاده و لذت نیز تنها در تن دادن به مناسبات<br />
حاکم سرمایهداري معنا میشود: همان چیزي که اغلب نام واقعبینی بر آن نهاده شده و «هاوارد زین» به درستی<br />
آن را مصداق «ایدئولوژي آمریکایی» نامیده و هدف از تلاش تمام دستگاههاي ارتباط جمعی و «فکرسازي» را<br />
استحکام بخشیدن به آن میداند:<br />
«ما در جامعهاي بزرگ میشویم که در آن انتخاب نظرات و عقاید محدود و برخی نظرات تسلط کامل دارند، ما<br />
این عقاید را نه تنها از والدین خود میشنویم، بلکه در مدرسه، در کلیسا، در روزنامه و رادیو تلویزیون، به ما القا<br />
میشوند. این عقاید از زمانی که آغاز به راه رفتن و سخن گفتن میکنیم، ما را احاطه کردهاند. این باورها،<br />
ایدئولوژِي آمریکایی، یعنی الگوي غالب فکري و عقیدتی ما را تشکیل میدهند.»<br />
او سپس برخی از این خصوصیات ایدئولوژیک را چنین بر میشمرد:<br />
واقعبین باش، چرخ روزگار همین است که هست. فکر کردن دربارهي این که گردش روزگار چگونه باید<br />
باشد، فایدهاي ندارد.<br />
آزادي سخن چیز خوبی است، اما در این از حد و مرز فراتر رفتهایم.<br />
اگر بخواهی اوضاع را تغییر دهی، بهترین راه، پیمودنِ راههاي قانونی است.(10)<br />
-<br />
-<br />
-<br />
امروز مدارس نیز در شهرها به شکل ماهرانهاي همانند قواعد خط تولید کارخانهها شکل گرفتهاند. بنابر گفتهي<br />
جاناتان کوزل «بالا رفتن نمرههاي امتحان،» «ترفیع اجتماعی،» «اهداف نتیجهمحور،» «مدیریت زمان،»<br />
«موفقیت همگانی،» «نوشتار موثق،» «سخن مسئولانه،» «شنیدن فعال» و «سکوت کامل» بخشی از گفتمان<br />
رایج در مدارس عمومی هستند.<br />
بیشتر مدارس شهري موضوعات مربوط به بازار و تجارت و مفاهیم مدیریتی را مد نظر قرار میدهند، چیزي که<br />
امروز بخشی از واژگان مورد استفاده در دروس و آموزش در کلاسهاي درس شده است. در «کلاسهاي بازار<br />
محور» دانشآموزان مذاکره میکنند، قرار داد امضا می کنند و مالکیت یادگیري را خود به دست میگیرند. در<br />
بسیاري ازکلاسها، دانشآموزان داوطلب «مدیر مداد،» «مدیر سوپ،» «مدیر درِ کلاس،» «مدیر صف» و «مدیر<br />
اتاق لباس» میشوند.<br />
در بعضی از کلاسهاي چهارم، آموزگاران تکالیف درسی دانشآموزان را با استفاده از «نمودارهاي درآمد» ثبت<br />
میکنند. جاناتان کوزل مینویسد که در مدل بازارمحور آموزش عمومی، به آموزگاران همچون «مدیران تالار