ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
ÙÙÙÛبراÙÛس٠در بÙت٠٠ÙÙد
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
سرمایهداري و تولید رضایت 97<br />
بود، وجود دارد. ایدئولوژي انگلیسی-آمریکایی، که همیشه تا اندازهاي زهدفروشانه بود، «تهیدستان نابحق» را که<br />
خودشان سبب تهیدستیاند، از «تهیدستان بحق» که مستحق خیریه میدانند، جدا میکند. در کنار یا به جاي<br />
این توجیه اخلاقی، اکنون توجیهی روشنفکرانه آمدهاست. تهیدست دیگر تنها بیبند و بار، دائم الخمر و تبهکار<br />
نیست، بلکه نادان است و هوشمندي ندارد. بخش ییشتر رنج اجتماعی از تهیدستی ارتباط افراد با نظام آموزشی<br />
بر میآورد.<br />
نظام آموزشیي که نه تنها سرنوشت اجتماعی، بلکه پنداري را که دربارهي سرنوشت دارند شکل<br />
میدهد.(که بی شک کمک میکند که آنچه را که انفعال زیر سلطهها، سختی تحرك آنها و غیره مینامند<br />
توضیح دهد).<br />
افلاتون نسبت به جهان اجتماع دیدگاهی دارد که به جهان تکنوکراتهاي به ترتیب فیلسوف،<br />
نگهبان، و آنگاه مردم عادي میماند. این فلسفه به روشنترین شکل خود در سنگ نبشهي نظام آموزشی نگاشته<br />
شدهاست. این فسلفه بسیار توانمند در اذهان جا افتادهاست.»<br />
پیر بوردیو ضمن بیان مفهوم<br />
1<br />
«خشونت نمادین»<br />
.(4)<br />
معتقد است آنچه باعث میشود طبقات تحت سلطه، نظام<br />
سلطهي موجود را پذیرا شوند و به تولید و بازتولید آن بپردازند، درونی شدن «ساختار اجتماعی» از طریق درونی<br />
کردن نمادهاي فرهنگیاي چون ارزشها، منشها، سلیقهها، مدها و سبک زندگی نظام حاکم و جامعهپذیري این<br />
طبقات از رهگذر «نظام آموزشی» موجود است. آنچه که «لوئی آلتوسر» از آن به نام «ساز و برگ ایدئولوژیک<br />
دولت» یاد میکند.<br />
نظام آموزشی حاکم ضمن بازتولید نابرابري طبقاتی از طریق تبدیل تمایزات طبقهي اجتماعی به تمایزات<br />
آموزشی، این گونه تبلیغ میکند که «موفقیت» نشانگر تلاش و توانایی فرد و عدم توفیق در تحصیل به منزلهي<br />
شکست فرد تلقی میشود و نه سیستم آموزشی طبقاتی، و اینگونه به حفظ سلسله مراتب طبقاتی کمک میکند.<br />
از این رو به تعبیر بوردیو نظام آموزشی را میتوان از مهمترین نظامها براي تولید و بازتولید روابط نابرابر قدرت،<br />
ایجاد سلطه بر طبقات فرودست و همچنین تلاش در جهت تولید رضایت و مشروعسازي ِ روابط نابرابر طبقاتی<br />
تلقی کرد.<br />
تا چند سال پیش فقر و نابرابري محصول ساختار نابرابري تلقی میشد که ریشهي نابرابري بود و تقریبا تمامی<br />
طیف هاي سیاسی چپ و راست، کموبیش، به این ساختار بیمار اذعان داشتند. اما امروز به کوشش نولیبرالیسم،<br />
دولت در تولید این نابرابريها چندان نقشی ندارد، بلکه «فقر» پاداشی منصفانه براي ناتوانیها و ناکارآمديهاي<br />
فردي تلقی میشود، چرا که زندگی عرصهي مبارزهاي است که در این عرصه هر کس کالاي مرغوبتري براي<br />
عرضه دارد قادر به رهایی از چنگال فقر و نداري است.<br />
بیکاري آنگونه که میلتون فریدمن از مرشدان<br />
1 Symbolic Violence