سا٠ا٠ÙÙ - ketab farsi
سا٠ا٠ÙÙ - ketab farsi
سا٠ا٠ÙÙ - ketab farsi
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
پيامبر جزيرةالعرب<br />
و کتاب عربی او<br />
نويسنده: باقر مومني<br />
1<br />
2<br />
برخلاف شايعه و تصوري كه بعدها، پس از هجوم اعرابِ مسلمان به<br />
سرزمينهاي خارج از حجاز و پذيرش اسلام از جانب مردم اين<br />
سرزمينها، رايج شده و جا افتاده محمد و قرآن و اسلام در واقع<br />
پديده هائي مطلقاً خاص سرزمين عربستان و امت عرب هستند و<br />
بهيچوجه جنبة جهاني ندارند و از آغاز تا به آخر نيز محمد و<br />
خدايگانش چنين ادعائي نداشتهاند، و بهترين و معتبرترين سند<br />
اين مدعا نيز خود قرآن، كتاب آسماني محمد و مسلمانان است.<br />
ابتدا به محمد و رسالت و نبوت او بپردازيم:<br />
بر اساس روايات مستند و مورد قبول تمامي مفسران ِ فرقههاي<br />
مختلف اسلامي وقتي محمد داستان نخستين الهام يا وحي خود را<br />
براي همسرش خديجه نقل ميكند او ميگويد: "اي عموزاده، مژده<br />
گيرو ثابت قدم باش. سوگند بدان خدائي كه جان خديجه بدست<br />
اوست من اميد آن دارم كه تو پيغمبر اين امت باشي." و سپس<br />
هنگامي كه خديجه اين ماجرا را براي "ورقة بن نوفل"، كه<br />
عموزادة او بود و به دين نصارا در آمده بود، بازگو كرد" ورقه بي<br />
اختيار گفت قدوس، قدوس. سوگند بدان كه جان ورقه بدست<br />
اوست اي خديجه، اگر راست بگوئي، همان "ناموس اكبر" كه بنزد<br />
موسي ميآمد بنزد او آمده و [همانسان كه موسي را به پيامبري<br />
بني اسرائيل نويد داد] همانا او پيغمبر اين امت است. به او بگو در<br />
كارخود ثابت قدم باش."<br />
اما گذشته از اين روايت، كه بسياري ميتوانند در صحت و سقم و<br />
يا دقت آن ترديد كنند، در خود قرآن بارها و بارها به اين نكته كه<br />
ايزد يكتاي محمد او را براي راهنمائي قوم و امت خويش، يعني<br />
مردم مكّه و اطراف آن، يا اگر وسيعتر بگيريم براي مردم<br />
جزيرةالعرب، كه مردمي "امي" هستند و تا اين زمان پيامبري از<br />
ميان آنان برانگيخته نشده، به رسالت فرستاده است. اين رسالت<br />
البته در مراحل اول مدعي آن نبود كه تمام گسترة عربستان را در<br />
بر ميگيرد بلكه در آغازِ وحي از محمد خواسته ميشود كه تنها<br />
عشيرة خويش و مردم مكه و اطراف آنرا بيم دهد كما اينكه "رب"<br />
يا خدايگان ِ محمد، كه تا اين زمان و حتّي مدتي پس از آن نيز نام<br />
مشخصي ندارد، در نخستين الهامهاي خوداز او ميخواهد كه<br />
خويشان بسيار نزديكش را بيم دهد: "واَندر عشيرَتك الاَقرَبينَ"<br />
(26 شعرا، 214)، و پس از مدتي نيز با اشاره به مردم مكه، يا<br />
بگفتة قرآن "ام القُري" و آنها كه در اطراف آن هستند، خطاب<br />
به او يادآور ميشود كه پيش از تو نه بيمدهندهاي به ميان اينان<br />
فرستادهايم كه آنان را هدايت كند و نه كتابي به آنها دادهايم كه<br />
بخوانند و اينك خدايگان پيروزمند و مهربان تو را<br />
بعنوان يكي از مرسلين فرستاده كه به راه راست هدايت كني و نيز<br />
قرآني فرستاده تا بياري آن مردمي را كه به پدرانشان بيم داده<br />
نشده و تا كنون در بي خبري مانده اند، بيم دهي ياسين،6-3)<br />
"واين رحمتي است از جانب خدايگانت تا مردمي را كه پيش ازتو<br />
بيم دهندهاي نداشتهاند بيم دهي، باشد كه پند پذيرند"<br />
قصص،46) "وچون بسبب اعمالي كه مرتكب ميشوند مصيبتي به<br />
آنها رسد نگويند اي خدايگان ما چرا پيامبري بر ما نفرستادي تا<br />
ازآيات تو پيروي كنيم و از مؤمنان باشيم." بدينسان،<br />
چنانكه از آيات قرآن بر ميآيد معلوم ميشود كه مردم مكه و<br />
اطرافش تا اين زمان از داشتن پيامبرمحروم بودهاند و دراين زمان<br />
است كه خداي يكتا محمد را از ميان خود آنان به رسالت برمي-<br />
گزيند تا قوم خويش را از شرك و گمراهي برهاند و به راه راست<br />
هدايت كند.<br />
اما اينكه درميان هر قوم پيامبري از خود آنان، وهرپيامبري براي<br />
هدايت قوم خود برانگيخته ميشود، بگواهي قرآن امري طبيعي و<br />
جاري و با سابقه و شناخته شده است و اختصاص به محمد و قوم<br />
او ندارد و اين نكته بارها در قرآن از جانب خدايگان ِ محمد به او<br />
يادآوري شده كه "ما پيش از تو به هيچ شهري رسولي نفرستاديم<br />
مگر مرداني ازهمان شهرها كه به آنها وحي ميكرديم."(12 يوسف،<br />
زيرا هر قومي رهبرو هدايت كنندة خاص خود را دارد<br />
رعد، و ما به ميان هر يك از اقوام و امت ها پيامبران و رسولان<br />
خاص خودشان را فرستادهايم (15 حجر، 100؛ انعام، 42و...) كه<br />
داستان بعضي را برايت گفتهايم و داستان بعضي را نگفتهايم<br />
مؤمن، 78)؛ و اينك تو را به ميان امتي به رسالت ميفرستيم كه<br />
پيش از آنان امت هاي ديگر وجود داشتهاند، تا آنچه را كه بر تو<br />
وحي كردهايم برآنان تلاوت كني زيرا به "رحمان" يعني خداي<br />
يكتا باور ندارند<br />
و اما در داستانهائي كه محمد از سرنوشت رسولان و پيامبران<br />
پيش ازخود ازمنبع وحي دريافت داشته و براي قوم خود نقل مي-<br />
كند بصورت تكراري و بتأكيد گفته ميشود كه همگي آنها هركدام<br />
مأمور ابلاغ احكام خدايگان خود به قوم خودشان بودهاند. و از آن<br />
28)<br />
13)<br />
40)<br />
36)<br />
.(28،47)<br />
6<br />
34) سبا، (44<br />
.(30 ،13)<br />
(109<br />
(7<br />
فصلنامه سامان نو – شماره سوم – مهرماه<br />
2007 اكتبر – 1386<br />
86