سا٠ا٠ÙÙ - ketab farsi
سا٠ا٠ÙÙ - ketab farsi
سا٠ا٠ÙÙ - ketab farsi
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
هاي رهايي بخش در ايالات شمال ايران در دوره – 1300 1296<br />
خورشيدي به پايان رسيد و جنبش كارگري دوباره جان تازه يافت<br />
و با همهي توان خويش روند رو به رشد خود را آغاز كرد. تحولات<br />
فراگير و ژرف در جنبش كارگري كه از سال آغاز گشت در<br />
بخش هاي بعدي اين نوشتار به تفصيل مورد بحث قرار خواهد<br />
گرفت. ما در اينجا به بررسي تاريخچهي شكل گيري و رشد<br />
شوراهاي زنان و سپس انجمن هاي ملي و نقش آنها در دورهي اول<br />
خورشيدي) كه به طورعمده تحت<br />
مشروطيت<br />
نظارت و گاهي تحت رهبري مستقيم و غير مستقيم فرقهي<br />
اجتماعيون عاميون بودند، ميپردازيم.<br />
ناصرالدين شاه قاجار<br />
فصلنامه سامان نو – شماره سوم – مهرماه – 1386 اكتبر 2007<br />
81<br />
1296<br />
1284 –1287)<br />
-<br />
انجمن ها و شوراهاي زنان همسو با اجتماعيون – عاميون<br />
تا آنجا كه اطلاع داريم اولين سازمانهاي متعلق به زنان در ايران<br />
به وجود<br />
در دورهي اول مشروطيت<br />
آمدند. ولي پيشينهي مبارزات زنان ايران عليه نظام مردسالاري و<br />
ستم بر زنان، نزديك به دويست سال سابقه دارد. در سال<br />
خورشيدي ميلادي) زني معروف به "بانو نوري جهان" به<br />
درخواست زنان همفكر خود كتاب "تجات المسلمات" را پيرامون<br />
مسائل و آداب ويژهي زنان نوشت كه طبق نظر مورخين نخستين<br />
كتاب در بارهي زنان ايران محسوب ميشود. در سال<br />
خورشيدي و در بحبوحهي جنگهاي ايران و روسيه تزاري پس از<br />
كوچ دادن و بازگرداندن اجباري زنان گرجي ساكن ايران به خاك<br />
روسيه، در شهر تهران، زنان همراه مردان در اعتراض به اين امر به<br />
سفارت روسيه حمله كرده و آن را تخريب كردند. در آغاز دههي<br />
ميلادي) زنان در تظاهراتي كه در دفاع از اميركبير<br />
(كه از طرف ناصرالدين شاه از مقام صدراعظمي خلع و سپس<br />
تبعيد گشته بود) برپا شده بود، شركت فعال داشتند.<br />
در عصر استبداد ناصري كه نزديك به نيم قرن تا<br />
خورشيدي) طول كشيد، زنان به طور دائم در تظاهرات و شورش<br />
هاي متعدد پيرامون مسألهي نان وقحطي عليه نظام شاهي و<br />
محتكرين غله ونان شركت داشتند. به طور نمونه عصيان زنان در<br />
قحطي سال خورشيدي ميلادي) ناصرالدين شاه را<br />
مجبور ساخت كه كلانتر تهران را به دار آويخته و بهاي نان را<br />
كاهش دهد. مبارزات زنان در عهد ناصري فقط محدود به<br />
اعتراضها و شورشهاي خياباني پيرامون قحطي و كمبود نان، غله<br />
و گوشت نبود. بلكه مدارك تاريخي نشان ميدهد كه خيلي از<br />
زنان در عرصههاي سياسي و اجتماعي نيز به مبارزه عليه استبداد<br />
ناطري دست ميزدند. يكي از اين زنان طاهره قرةالعين<br />
ميلادي) بود. قرةالعين كه شاعري آزاديخواه و صاحب قلم<br />
بود، در عنفوان جواني بعد از تحصيل و تفحص در فلسفه و كلام به<br />
مرام شيخيه گرويد و سالها "از پس پرده" به تدريس فلسفه و<br />
كلام پرداخت. پس از "ظهور" سيد علي محمد باب در شيراز،<br />
قرةالعين به يكي از ياران نزديك باب تبديل شد و از آن پس به<br />
تبليغ آئين باب پرداخت. قرةالعين كه به خاطر فعاليتهايش از<br />
طرف سيد باب به لقب طاهره معروف گشت، به طور مداوم به<br />
1850<br />
1186<br />
1305<br />
1375<br />
-1817)<br />
–1287) 1280 خورشيدي)<br />
) زا 1237<br />
1860)<br />
1807)<br />
1239<br />
1850) 1230<br />
2<br />
1852<br />
مبارزه عليه ستم و استبداد ناصري ادامه داد و در سال<br />
ميلادي در شاهرود در انجمني كه به تازگي داير گشته بود بدون<br />
حجاب ("بي پرده") حضور يافت و براي پيروان باب سخنراني كرد.<br />
شهامت و جسارت طاهره كه موجب اعجاب و شگفت حاضران<br />
گشت، خيلي از بابيهاي متعصب و محافطه كار را عليه او<br />
برانگيخت. ولي طاهره به تبليغ خود پيرامون "برداشتن حجاب" و<br />
شركت زنان در امور اجتماعي و فرهنگي ادامه داد<br />
قرةالعين در آخرين سالهاي عمرخود در عمليات نظامي و سياسي<br />
به<br />
نيز شركت جست و در سال ميلادي<br />
اتهام شركت فعال در قيام بابيان زنجان و سپس شركت در ترور<br />
نافرجام ناصرالدينشاه دستگير شد. پس از قتل عام بابيان و كشتن<br />
باب، طاهره را از قزوين به تهران آوردند و در باغ محمودخان<br />
(كلانتر تهران) در يك "بالاخانهي بي پله" محبوس ساختند. در<br />
آخر سال 1852 طاهره را كه 36 سال بيشتر نداشت، به دستور<br />
ناصرالدين شاه و وزيرش ميرزا آقاخان نوري، در باغ ايلخاني (كه<br />
مدتي بعد به ساختمان بانك ملي تبديل شد) "خفه" كردند.<br />
قرةالعين از جمله زنان آزاده و وارستهاي بود كه در شتاب حركت<br />
آزادي و رهايي زن از قيد وبندهاي اجتماعي و سنتهاي پوسيدهي<br />
مذهبي نقش بسزايي داشت. بدون ترديد آرمان طلبي و برابري<br />
طلبي اجتماعي او با فروريختن باورهاي حاكم بر جامعهي آن زمان<br />
ايران نه تنها نشانهي جسارت و پاكدلي او، بلكه رشد مبارزاتي زنان<br />
در راه احقاق حقوق و شركت فعال در روابط اجتماعي و امور<br />
فرهنگي آن دوره از تاريخ ايران حكايت ميكند.<br />
(1231 خورشيدي)<br />
3<br />
1852