16.03.2014 Views

سامان نو - ketab farsi

سامان نو - ketab farsi

سامان نو - ketab farsi

SHOW MORE
SHOW LESS

Create successful ePaper yourself

Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.

پدرسالار و از آن هم بيشتر با پيدايش خانوادهي تك همسري<br />

تغيير كرد.‏ ادارهي امور خانه خصلت عمومي خود را از دست داد و<br />

ديگر امري نبود كه مربوط به جامعه باشد.‏ امور خانگي يك خدمت<br />

خصوصي تلقي شد.‏ زن اولين خدمتكار خانگي گشت و از شركت<br />

در توليد اجتماعي بيرون رانده شد.‏ تنها صنعت بزرگ نوين بود كه<br />

دوباره راه توليد اجتماعي را به روي زنان و آن هم تنها براي زن<br />

پرولتر،‏ باز كرد."‏<br />

در اينجا نيز به نظر من انگلس اشتباه ميكند.‏ دردورهي نظامهاي<br />

طبقاتي پيشاسرمايهداري،‏ زن از توليد اجتماعي بيرون رانده نمي-‏<br />

شود.‏ زن هرگز از توليد اجتماعي كنار گذاشته نشده است.‏ در تمام<br />

اين نظامها از نيروي كار زن در توليد اجتماعي به طور گسترده<br />

استفاده شده است.‏ مساله اين نيست كه آيا زنان در توليد اجتماعي<br />

شركت مستقيم داشتهاند يا نه و يا به طورمثال چقدر كار ميكرده-‏<br />

اند.‏ آن بحثهايي كه عدم وجود حقوق اجتماعي زنان را به دليل<br />

عدم شركت آنان در توليد اجتماعي و يا به دليل سنگيني بيشتر<br />

نظام سرمايهداري به خاطر در اختيار داشتن<br />

نيروي كار ‏«آزاد»‏ نياز داشت كه اين واحدهاي<br />

خانواده را كه در عين حال واحدهاي توليدي نيز<br />

بودند از مالكيت وسايل توليد دور كند تا نيروي<br />

كار هر عضو خانواده بتواند به عنوان نيروي كار<br />

آزاد در بازار عرضه شود و در اختيار نظام<br />

سرمايهداري قرار گيرد<br />

كار مردان توجيه ميكنند،‏ به طور اساسي در اشتباه هستند.‏ اگر از<br />

لحاظ تاريخي بدين پديده نگاه كنيم،‏ زنان همواره در خانواده و حتا<br />

بيرون از خانواده،‏ همپاي مردان و حتا گاهي بيشتر از مردان كار<br />

ميكردهاند.‏ براي مثال،‏ در شمال ايران ميدانيم كه زنان هميشه<br />

خيلي بيشتر از مردان كار ميكنند و نقش بيشتري در توليد<br />

داشتهاند.‏ با اين حال،‏ زنان از حقوق خود محروم بودهاند.‏ پس فقط<br />

مي توان نتيجه گرفت كه اين عامل تعيين كننده نيست.‏ حتا<br />

هنگامي كه ميگوييم زنان به كار خانگي كار درون خانه<br />

مشغول بودند،‏ بايد اضافه كنيم كه اين كار خود خصلتي توليدي<br />

داشته است.‏ خانوارها بخشي ازنيازهاي مصرفي خويش را مانند<br />

خوراك،‏ پوشاك و...‏ در خانه توليد ميكردند.‏ ‏(از اين نيز بگذريم كه<br />

با پيدايش اقتصاد مبادلهاي حتا بخشي از اين توليدها را براي<br />

فروش روانهي بازار ميكردند).‏<br />

در واقع جدايي كار خانگي و كار اجتماعي،‏ در دورهي مناسبات<br />

سرمايهداري آغاز ميشود.‏ اين نكتهي مهمي است كه بر موقعيت<br />

زنان در اين دوره تأثير بسيار دارد و ستم بر زن را عريانتر ميكند.‏<br />

در اين دوره است كه حيطهي توليد از حيطهي بازتوليد نيروي كار<br />

جدا ميشود.‏ توليد از خانواده جدا شده و به واحدهاي توليدي<br />

خارج از خانه انتقال داده ميشود.‏ با اين كار يك عرصهي توليدي<br />

خصوصي ايجاد ميگردد كه ديگر توليدات اجتماعي،‏ نه از طريق<br />

آن،‏ بلكه دقيقا خارج از آن سازمان داده ميشوند.‏ در قرنهاي<br />

تا ميلادي يعني در دورهي خاصي از رشد سرمايهداري،‏ اين<br />

مردان هستند كه بيشتر به كارگاههاي صنعتي و به طور كلي<br />

واحدهاي توليدي رانده ميشوند و دستيابي زنان به اين كارگاههاي<br />

توليدي كه به تدريج به خارج از خانه منتقل شده امكان پذير<br />

نيست و كار زنان به حيطهي خانه و كار درون آن محدود ميگردد.‏<br />

در همين دوره است كه گرايش جدايي حيطهي خانه از توليد<br />

اجتماعي آغاز ميشود.‏<br />

افزون براين،‏ نظام سرمايهداري به خاطر در اختيار داشتن نيروي<br />

كار ‏"آزاد"‏ نياز داشت كه اين واحدهاي خانواده را كه در عين حال<br />

واحدهاي توليدي نيز بودند از مالكيت وسايل توليد دور كند تا<br />

نيروي كار هر عضو خانواده بتواند به عنوان نيروي كار آزاد در بازار<br />

عرضه شود و در اختيار نظام سرمايهداري قرار گيرد.‏ بنا بر اين نظام<br />

سرمايهداري نياز داشت كه حيطهي توليد را از بازتوليد نيروي كار<br />

جدا كند و بدين شكل عرصهي خصوصي توليد به وجود آمد<br />

يعني نهاد نوين خانواده - حيطهاي كه تا آن زمان نه خصوصي بود<br />

و نه جدا از توليد.‏ جدايي اين دو حيطه موجب ميشود كه زنان به<br />

خاطر عملكردهاي اقتصادي كه توضيح خواهم داد،‏ هر چه بيشتر<br />

به حيطهي خصوصي خانواده محدود شوند،‏ اينجاست كه ميتوان<br />

گفت نقش خدمتكار خصوصي درون خانه براي آنها تثبيت مي-‏<br />

شود.‏ ‏(بحث البته بر سر يك گرايش كلي است و گر نه هنوز<br />

اشكالي از خانواده وجود دارند كه به نوعي درگير فعاليتهاي<br />

توليدياند.‏ برخي از اين خانوادهها در مناطق روستايي حتا گاهي،‏<br />

كالاهايي براي عرضه به بازار توليد ميكنند).‏<br />

از سوي ديگر با رشد صنعت و نياز بيشتر سرمايهداري به نيروي<br />

كار،‏ زنان را به بازار كار ميكشاند.‏ براي تحقق اين كار،‏ نظام<br />

سرمايهداري نياز داشت كه واسطههاي قدرت ميان خود و نيروي<br />

كار را - چه زن و چه مرد از بين ببرد.‏ تسلط مرد يا پدر در رأس<br />

خانواده بايد از بين ميرفت و اجازهي كار زن بايد به خودش<br />

سپرده ميشد تا اينكه ميتوانست به عنوان نيروي كار ‏"آزاد"‏<br />

عرضه شود ‏(همانطور كه دهقانان از سلطهي فئودالها آزاد شدند).‏<br />

در چنين بستر و زمينهاي است كه يك سري حقوق فردي براي<br />

زنان شناخته ميشود.‏<br />

اين امر حايزاهميت وداراي جنبههاي مثبتي است.‏ يعني زن به<br />

عنوان يك عنصر اجتماعي،‏ آزاديهايي كسب ميكند و تسلط<br />

شديد پدر يا شوهر بر كل خانواده ‏(بر حيات و كار همهي اعضاي<br />

آن)‏ كاهش مييابد و يا از بين ميرود.‏ از اين نقطه نظر مسالهي<br />

اشتغال زن و استقلال اقتصادياش گامي است در راه آزادي وي،‏<br />

گام مهمي در راه كسب استقلال فردي كه رهايي از روابط پيشين<br />

را ممكن ميكند.‏<br />

تأكيد انگلس براهميت اشتغال زنان در اين زمينهي تاريخي است<br />

17<br />

-<br />

-<br />

19<br />

-<br />

-<br />

فصلنامه سامان نو – شماره سوم – مهرماه<br />

2007 اكتبر – 1386<br />

70

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!