سا٠ا٠ÙÙ - ketab farsi
سا٠ا٠ÙÙ - ketab farsi
سا٠ا٠ÙÙ - ketab farsi
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
جنبش كارگري وضعيت فعلي را<br />
معكوس كند. به جاي سلطهي رهبران<br />
و ماموران رسمي اتحاديهها بر افكار<br />
كارگران، مسائل روزانهي جنبش<br />
كارگري بايد جايگزين تصميمهاي از<br />
پيش تعيين و "انديشيده"شدهي اين<br />
"رهبران" شود. تا زماني كه اين دسته<br />
از كارمندان رسمي بر تودههاي كارگر<br />
تاثيرگذار هستند، آنها خيلي كم به<br />
فكر تغيير اين وضعيت ميافتند.<br />
اگر فردي ميتواند جمعيتي را به يك<br />
سو بچرخاند، شخص تواناي ديگري نيز<br />
ميتواند آن جمعيت را در جهت<br />
انديشهورزي عملي است<br />
انقلابي :<br />
موانع زندگي را در هم ميشكند،<br />
نهادها را دگرگون ميكند، و بي<br />
گمان راهبر زندگي بهتري خواهد<br />
شد كه رو به پيش<br />
است .<br />
در واقع،<br />
ترس از انديشه ورزي ترس از<br />
زندگي بهتر و آلت دست تاريك-<br />
انديشان و ستمگران شدن است<br />
مخالف به حركت درآورد. خواست سوسياليستها اين است كه نقايص را برطرف كنيم.<br />
تودهي زنان و مردان كارگر و زحمتكش خود بيانديشند و با تجربه- رايگيريها معمولاً در شعبههاي اتحاديه انجام ميشود و جلسات<br />
ي خود عمل كنند. تا زماني كه تودهي مردم دست به چنين عمل هميشه جلساتي هستند كه توسط رهبري اتحاديه فرا خوانده مي-<br />
آگاهانهاي نزنند، هيچ پيشرفت واقعي صورت نخواهد گرفت؛ شوند. بنابراين، ما بايد شعبهي اتحاديه را چون واحدي از تشكل<br />
دمكراسي تنها يك تظاهر مسخره خواهد بود و آيندهي اين كارگري در نظر بگيريم. يك شعبه معمولاً از اعضايي كه در مناطق<br />
معيني زندگي ميكنند تشكيل ميشود، بدون توجه به اينكه كجا<br />
وضعيت براي انسان، داستان نابودي انسان خواهد شد.<br />
انديشهورزي عملي است انقلابي: موانع زندگي را در هم ميشكند، يا در چه شيفتي كار ميكنند.<br />
نهادها را دگرگون ميكند، و بيگمان راهبر زندگي بهتري خواهد اينها عوامل مهمي هستند و بخش بزرگي از بي توجهي به ريشه-<br />
شد كه رو به پيش است. در واقع، ترس از انديشهورزي ترس از هاي جدايي تودههاي كارگر از امور اتحاديهاي از همينها<br />
زندگي بهتر و آلت دست تاريكانديشان و ستمگران شدن است. سرچشمه ميگيرد. كارگران هر روز با هم زير يك سقف كار مي-<br />
بنابراين، عملكردهاي يك كميتهي منتخب بايد چنان باشد كه به كنند، با يكديگر آشنا ميشوند، به راحتي به هم جوش ميخورند و<br />
جاي تصميمگيري براي تودهها، ابزاري را فراهم كند كه از طريق به يكديگر ميپيوندند، زيرا علائق آنها مشترك است. اين همدلي<br />
آن اطلاعات كاملي در رابطه با هر مسئلهي برنامهي عمل كسب، و سبب همزيستي و كار مشترك آنها ميشود. اما كارگراني كه در<br />
در نتيجه توجه و نظر توده ها به آن مسئله جلب شود. اين فرايند جلسههاي شعبههاي اتحاديهها شركت ميكنند، عمدتاً اشخاصي<br />
بايد در راي گيري تودههاي كارگر تجلي يابد. هر چه مسئوليت ناآشنا و داراي مشاغلي ناشناخته از همديگر هستند، چونكه از<br />
بيشتري بهعهدهي اعضاي يك تشكل باشد، آن گرايش فكري كه محل كار و كارخانههاي متفاوت آمدهاند. از اينرو، اين دسته از<br />
بازتاب همهجانبهي افكار و احساسات آنهاست تجلي بيشتري اعضاي اتحاديهها در جلسهي شعبهي اتحاديه، كه معمولاً هر دو<br />
خواهد يافت. به اين ترتيب، نمايندگان رسمي منتخب ميتوانند هفته يك بار برگزار ميشود، آن نزديكي، همبستگي، علاقهي<br />
تمايلات اعضاي تشكلهاي خود را به صورت واقعيتري بيان كنند. شخصي و در نتيجه درك جمعي مسائل را حس نميكنند: يعني<br />
تاكنون برخي از انحرافهاي عمده در روال عملكرد اساسنامهاي<br />
اتحاديهها را روشن كرديم و اكنون نشان خواهيم داد چگونه اين<br />
انحرافها از طريق انحرافهاي درون ساختاري تشكلها ترغيب<br />
شده يا ميشوند.<br />
صندوق آرا پديدهي تازهاي در جنبش كارگري نيست. هر فعال<br />
اتحاديهاي موارد استفاده از آن را درك ميكند. با وجود اين،<br />
هنگامي كه مثلاً انتخابات براي گزينش نمايندگان در جريان است<br />
يا در مورد مسئلهاي خاص رايگيري ميشود، به ندرت بيش از<br />
چهل درصد اعضاي آن تشكل در<br />
انتخابات شركت ميكنند و راي مي-<br />
دهند. اين به آن معناست كه 60<br />
درصد بقيهي اعضاي همان تشكل<br />
زحمت شركت در رايگيري را به خود<br />
نميدهند. بيگمان، خشمگين شدن از<br />
60 عدم شركت<br />
درصد در رايگيري<br />
بيفايده است. بايد پرسيد كه چرا<br />
تشكلي كارگري فقط چهل درصد از<br />
اعضاي خود را به شركت در رايگيري<br />
ترغيب كرده است؟ اين يك نقص<br />
است. ساختار اين تشكل ناقص است.<br />
از جمله وظايف ما اين است كه اين<br />
آن درك مشتركي كه مستقيماً به تجربهي روزانهي كاري آنها در<br />
محيط كارخانه مربوط ميشود. در نتيجه به خاطر كمرنگ شدن<br />
علاقه، معضل عدم حضور مرتب در جلسههاي شعبههاي اتحاديه<br />
عميقتر ميشود. پس بايد بين كارخانه و شعبهي اتحاديهها ارتباط<br />
مستقيمي وجود داشته باشد؛ بايد بر كار اتحاديهاي و شراكت در<br />
امور صنفي، رفاهي، اقتصادي و اجتماعي بيشترين تمركز انجام<br />
شود. براي جلوگيري از اين بياعتنايي، حتماً بايد اعضاي يك<br />
شعبهي اتحاديه از كارگران يك كارخانه باشند.<br />
فصلنامه سامان نو – شماره سوم – مهرماه<br />
2007 اكتبر – 1386<br />
54