16.03.2014 Views

سامان نو - ketab farsi

سامان نو - ketab farsi

سامان نو - ketab farsi

SHOW MORE
SHOW LESS

You also want an ePaper? Increase the reach of your titles

YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.

نظام توليد منطقهاي كه براساس اقتصاد چين بنا شده است،‏ هم<br />

چنين فعاليتهاي اقتصادي منطقه را از برآوردن نيازهاي كارگران<br />

آسياي جنوب شرقي دور ميكند.‏ اگرچه به نظر ميرسد كه اين<br />

نظام،‏ توليد با ارزش افزوده بالا را امكان پذير ساخته است،‏ ولي<br />

درواقع،‏ نفع كشورهاي منطقه كه با يك ديگر درگير رقابتاند تا<br />

جايگاه خويش را دراين زنجيره توليد فرا-‏ مرزي كه از سوي<br />

كمپانيهاي فرامليتي كنترل ميشود،‏ تعيين نمايند،‏ از نظر ارزش<br />

افزوده بالاتر،‏ بسيار ناچيز است.‏ براي مثال براساس يك بررسي كه از<br />

سوي آنكتد انجام گرفت روشن شد كه ‏«مشاركت در زنجيره توليد<br />

بينالمللي»‏ اغلب موجب ميشود تا<br />

»<br />

كشورميزبان درساختار كنوني<br />

مزيتهاي نسبي محصور شود،‏ در نتيجه،‏ بهره گيري از مزيتهاي<br />

نسبي بالقوه ناشي از توليد با تكنولوژي برتر به تاخير ميافتد».‏<br />

3<br />

حتي در بعضي از كشورهاي شرق آسيا كه دربهرهگيري از منافع<br />

ناشي از شركتهاي فرامليتي موفقتربودهاند،‏ اين محدوديتها،‏ به<br />

4<br />

نگرانيهائي دامن زده است.‏<br />

درگزارش آنكتد،‏ دلايل متعددي براي<br />

اين نگرانيها ارائه شده است كه از همه مهمتر به اين قرارند:‏<br />

» نظر به اين كه آن مجموعه تكنولوژي و مهارتي كه در هرمكان<br />

لازم است،‏ محدودتر ميشود،‏ و بعلاوه،‏ بهم پيوستگيهاي گوناگون<br />

فرا-‏ مرزي به زيان بهم پيوستگيهاي بومي هر كشور گسترش مي-‏<br />

يابد،‏ تاثيرات مثبت مشاركت در كنتراتهاي دست دوم،‏ يا ميزباني<br />

فعاليتهاي شركتهاي فرامليتي كاهش مييابد.‏ بعلاوه،‏ وقتي كه<br />

تنها بخش كوچكي از كل زنجيرهي توليدي درگير است،‏ شركت-‏<br />

هاي فرامليتي و طرفهاي قرارداد ديگر،‏ انتخاب گستردهتري<br />

دارند-‏ چون اين فعاليتها ماهيتي سيال دارند كه درعمل،‏ باعث<br />

ميشود تا توان چانهزني شركتهاي فرامليتي در برابر كشورهاي<br />

ميزبان افزايش يابد.‏ نتيجه اين كه احتمال دارد پيآمدش رقابت<br />

زياد و ناسالم در ميان كشورهاي درحال توسعه باشد كه براي<br />

جبران تغييراتي كه درتوان رقابتيشان پيش ميآيد،‏ به شركت-‏<br />

هاي فرامليتي امتيازهاي زيادي از نظر مالي و تجارتي ميدهند.‏ اين<br />

وضعيت،‏ موجب بيشتر شدن نابرابري درتوزيع منافع ناشي از<br />

تجارت بينالمللي و سرمايهگذاري بين كشورهاي درحال توسعه و<br />

5<br />

شركتهاي فرامليتي ميشود».‏<br />

بسياري از اين محدوديتها در چين كه چشم وچراغ فرايند انباشت<br />

صادراتسالار شرق آسياست،‏ قابل رويت است.‏ دولت چين با اين<br />

اميد كه سرمايه خارجي علاوه بر انتقال تكنولوژي درآمد صادراتي را<br />

افزايش ميدهد،‏ براي جذب سرمايهگذاري خارجي روبه صادرات،‏<br />

سياستهاي زيادي را بكار گرفته است.‏ با اين همه،‏ همان طور كه<br />

ادوارد اشتاينفيلد ميگويد:‏<br />

» آن چه كه بطور توده وار به چين منتقل شد،‏ بخش توليد صنعتي<br />

بخش خاصي از زنجيره توليد ارزش است.‏ اگر دقيقتر گفته باشيم،‏<br />

اين آن بخش،‏ به صورت كُد درآمده،‏ كالاشده و ادغام نشدهي<br />

فعاليتهاي توليد صنعتي است كه ميتواند منتقل شود...‏ بنگاه<br />

هاي چيني،‏ اگرچه به زنجيره عرضه جهاني پيوستهاند،‏ ولي برروي<br />

فعاليتهاي توليدي تفكيك نشده تمركز كرده اند.‏ با وجود بالا<br />

بودن ميزان مالكيت خارجيها،‏ دربررسي بانك جهاني در 2001<br />

روشن شد كه تنها 15 درصد از بنگاه هاي توليدي براي مشتريان<br />

خارجي خود كارهاي طراحي هم انجام ميدهند،‏ كه نشان ميدهد<br />

اين بنگاهها به واقع،‏ دريك فرايند باز توليدي منقطع،‏ » قاعده<br />

پذير»اند نه قاعده پرداز.‏ تنها %7 از شركتها براي مشتريان<br />

تحقيق و توسعه و يا فعاليتهاي اختصاصي مشابه انجام ميدهند.‏<br />

اين ارقام به اين علت بسيار مهم اند،‏ چون نمونه بنگاههائي كه<br />

موردبررسي قرار گرفتند،‏ عامدانه ازبخش تكنولوژي بالا انتخاب<br />

شده بودند،‏ يعني در بخشي كه شما معمولا با ميزان زيادي ابداع<br />

و نوآوري،‏ شبكه سازي،‏ و توليد دانشهاي قائم به بنگاه روبرو<br />

6<br />

خواهيد بود».‏<br />

ال<br />

رهبران حكومتي نيزدركوشش خويش براي حفظ استقلال،‏ و ايجاد<br />

يك اساس ملي براي توسعه صنعتي چين،‏ كوشيدند تا تعدادي<br />

بنگاه هاي طراز اول چيني ايجاد نمايند.‏ بنگاههائي كه قراربود به<br />

صورت قهرمان ملي در بيايند،‏ شامل هواووي<br />

(Huawei)<br />

)<br />

‏(كه<br />

ابزارهاي ارتباطي توليد ميكند)‏ هاير(‏Haier‏)‏ ‏(توليد كننده<br />

كالاهاي مصرفي)،‏ لنه وو(‏Lenovo‏)‏ ‏(كامپيوتر شخصي)،‏ تي سي<br />

تلويزيون)‏ و بائواستيل<br />

) (Baosteel)<br />

توليد فولاد)‏<br />

7<br />

هستند.‏<br />

اگرچه خيلي از اين كمپانيهاي قهرمان،‏ بسيار بزرگ هم شدهاند،‏<br />

ولي كمتر شركتي است كه از نظر بينالمللي قادر به رقابت با<br />

رقيبان باشد.‏<br />

هواووي براي نمونه در<br />

70<br />

كشور فعاليت ميكند و<br />

نفر 24000<br />

برايش كار ميكنند كه 3000 تنشان خارجياند.‏ بيش از %40 از<br />

درآمدهايش در خارج از كشور(‏ چين)‏ حاصل شده است.‏ ولي به<br />

گفته نشريه اكونوميست،‏ بخش عمده فروشاش در بازارهاي<br />

نوظهور است كه در آنجا رقابت زيادي وجود ندارد و بخش عمده<br />

موفقيتاش هم به بخش نظامي چين پيوسته است.‏ احتمالا از همه<br />

مهم تر اين كه ميزان سودش بسيار ناچيز بود،‏ با فروش<br />

دلاري،‏ سودش معادل 300 ميليون دلار بود<br />

دل<br />

5<br />

.<br />

8<br />

ميليارد<br />

لنه وو،‏ عمده توليد<br />

كننده كامپيوتردرچين،‏ براي بقاي خويش دست و پا ميزند.‏ ميزان<br />

سود اين كمپاني از فروش كامپيوتر سالي تنها يك درصد افزايش<br />

مييابد و سهماش از بازار هم درحال فروپاشي است چون كمپاني<br />

(Dell)<br />

در بخش كامپيوترهاي گرانقيمت و بنگاههاي<br />

6 Steinfeld, 2004, pp. 1975, 1983<br />

7 Economist, 2005<br />

8 Economist, 2005, p. 59<br />

فصلنامه سامان نو – شماره سوم – مهرماه<br />

2007 اكتبر – 1386<br />

3 UNCTAD, 2002, p. 75<br />

همانجا 4<br />

5 UNCTAD, 2002, p. 76<br />

32

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!