ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
88<br />
صفحه وجود<br />
میتوانند ایدهآلیستها و ماتریالیستها آشکارا<br />
را خود نظرات که آنهایی داشتهباشند. یا<br />
و هستند ماتریالیستها یا نمیکنند بیان هیوم(.<br />
)کانت، »شرمسار« ایدهآلیستهای گفت<br />
و رفته فراتر بایستی اینک ولی جز<br />
نیست چیزی فلسفه تاریخ کل اگر که ٔه<br />
مبارز یک فقط آن در که احتجاجاتی چکیدهٔ نیست<br />
چیزی فلسفه اگر دارد، جریان واحدی »میدان<br />
کانت آنچه گرایشها مبارزهٔ مگر زمان<br />
همان در لیکن و مینامید کارزار«۷ مبارزات<br />
صرف ذهنیت بهسوی را ما بهمعنای<br />
فلسفه پس میداد سوق ایدئولوژیک که<br />
بهمعنایی ندارد، موضوعی کلمه خاص است.<br />
موضوعی دارای علم خود<br />
این و رفتهاست پیش حد این تا لنین تا<br />
لنین که میباشد موضوع این اثباتکنندهٔ که<br />
میدارد اظهار وی میاندیشد. حد این را<br />
ماتریالیسم اصول غالیترین نمیتوان ایدهآلیسم<br />
اصول که همانطوری نمود اثبات است<br />
مطلبی این : نمود رد نمیتوان )و را میشد(.<br />
دیدرو خشم باعث که آنها<br />
زیرا نمود اثبات نمیوان را اصول یعنی<br />
گیرند. قرار معرفت موضوع نمیتوانند که<br />
علم قلمرو معرفت با مقایسه قابل معرفت اثبات<br />
را خود موضوعات خواص میتوانند نماید.<br />
لیکن<br />
میباشد. موضوع فاقد فلسفهٔ بنابراین هیچ<br />
اگر میشود. مربوط هم به همهچیز دلیل<br />
بهاین درست نمیافتد فلسفه در اتّفاقی میتوانند<br />
که دارند موضوعی علوم که است و<br />
بپردازند آن به نسبت معرفت تعمیق به اعطا<br />
تاریخی علوم به که است امری این پس<br />
است موضوع فاقد فلسفه چون مینماید. فلسفه<br />
تاریخ عدم۸ نمیافتد. آن در نیز اتفاقی میکند.<br />
تکرار را آن موضوع عدم ٔه<br />
نقط به شدن نزدیک به شروع ما اینجا گرایشهای<br />
این به که میکنیم ۲ شمارهٔ گرهی فقط<br />
فلسفه میشود. مربوط مشهور را<br />
خود بنیادین تعارض که را اجتحاجاتی تکرار<br />
میسازند، ظاهر مقوالت بهصورت احتجاجات<br />
تعارض این مینماید. نشخوار و و<br />
ابدی باژگونگی که است فلسفه در بیشمار است،<br />
آن پرحرف تئاتر فلسفه، که را پوچی۹ زوج<br />
باژگونگی میدهد؛ قرار حمایت مورد گرایش<br />
یک امّا روح. / ماده بنیادین مفهومی مراتبی<br />
سلسله نظم در میشود؟ ظاهر چگونه نظم<br />
: میسازد مستقر زوج این حد دو بین که :<br />
فرادهیم گوش لنین به سلطه. ***<br />
بلتف۱۰<br />
بررسی به تظاهر ضمن »بوگدانف 1391<br />
مهر 28 شماره هفته مجله این<br />
به نسبت انگلس، مورد در سکوت و جز<br />
نیستند چیزی میآید بهنظر که تعریفات براینکه<br />
مبنی انگلس… فرمول »تکرار« ماده<br />
فلسفه، گرایشهای از یکی زعم به ثانوی<br />
عنصر روح و است لی اوّ عنصر تعلیم<br />
را مطلب این عکس دیگر گرایش و ٔه<br />
کلیّ و مینماید. انزجار اظهار میدهد، شهود<br />
و کشف حالت در وی روسی پیروان مینمایند.<br />
تکرار را بوگدانف رویههای به<br />
میتوانست تفکری کوچکترین معذالک غایی<br />
مفهوم دو درواقع که دهد نشان آنان مگر<br />
نمود تعریف نمیتوان را معرفت نظریهٔ میباشد.<br />
مقدم و لی اوّ که مفهومی تعیین با تعریف<br />
معناست؟ چه به تعریف یک ارائهٔ بازگشت<br />
از است عبارت چیز هر از قبل وسیعتر…<br />
تصور به معلوم تصور یک دادن وسیعتر<br />
راتی تصوّ آیا بدانیم است الزم اینک احساس،<br />
و ماده تفکر، و وجود رات تصوّ از ٔه<br />
نظری که ذهنی۱۲ امر و طبیعی۱۱ امر وجود<br />
میکند، عمل آنها کمک به معرفت وسیعترین<br />
و نهاییترین اینها نه! دارد؟ حاال<br />
تا معرفت نظریهٔ که هستند راتی تصوّ قطعنظر<br />
)البتّه رود فراتر آنها از نتوانستهاست فقط<br />
اصطالحات(. ممکن پیوسته تغییرات از مورد<br />
در است قادر هوشی فقر یا شاالتانی بینهایت<br />
و نهایی رات »سلسله«۱۳تصوّ این تکرار«<br />
»صرف از غیر تعریفاتی وسیع، لی<br />
اوّ مثابهٔ به سلسله این از یکی : نماید ارائه ۱۴<br />
میشود.« مالحظه مقدم و ***<br />
عدمی<br />
همان صوری نظر از که باژگونگی آن،<br />
صریح گفتار در فلسفه، در که است ٔه<br />
نتیج خود بلکه باطل۱۵ نه میشود، حادث و<br />
قبلی مراتب سلسله بطالن است. بطالن۱۶ معکوس.<br />
مراتب سلسله وسیله به شده جانشین نظامهای<br />
کلیّهٔ که غایی مقوالت خالل از آنچه بر<br />
فلسفه در دارد، خود تحتسلطهٔ را فلسفی از<br />
است عبارت میشود، کرده قمار آن سر وضع۱۷<br />
معنای مراتب، سلسله این معنای این<br />
فلسه در سلطه؛ موضوع در مقوله یک ما<br />
مقاومتی غیرقابل نحو به که است چیزی قدرت۱۸<br />
اکتساب یا قدرت قمار فکر به را : بگوییم باید فلسفی دیدگاه از میاندازد. قمار<br />
آیا میباشد. موضوع فاقد قدرت قمار است؟<br />
نظری صرفاً مقولهای نیز قدرت و<br />
بوده سیاسی قدرت(، قمار )یا قدرت کسب که<br />
دارد خصلی۲۰ بلکه ندارد موضوعی۱۹ نتایج<br />
: هدف یک و قدرت از است عبارت قدرت.<br />
لنین<br />
ابداعات و نموده تأمل اندکی باید اینجا اگر<br />
نماییم. مشاهده انگلس به نسبت را بهصورت<br />
اغلب که را آنچه نتایج بخواهیم فهمیدهشدهاست،<br />
تعبیر در جزیی اختالف عظیم<br />
لنین اشتراک و سهم بگیریم، اندازه بودهاست.<br />
کارهای<br />
روی وقتی که انگلس درواقع شگفتانگیزی<br />
نشانههای میکند کار مارکس لنین<br />
تفکر همپای تفکری دارد، نبوغ از ترجیح<br />
انگلس که میافتد اتّفاق اغلب ندارد. اینکه<br />
تا بگذارد هم کنار را تزهایی میدهد تفکر<br />
مورد مناسباتشان وحدت در را آنها قراردهد.<br />
شر<br />
از را خود واقعاً هرگز، انگلس : بدتر »ایدئولوژی<br />
در موجود تحصّل اصالت نوعی فلسفه<br />
انگلس نظر در نرهاندهاست. آلمانی« توصیه<br />
را آن منظم۲۱ مطالعهٔ وی که فلسفه<br />
زیرا گردد ناپدید بایستی مینماید، که<br />
دستساز آزمایشگاهی جز نیست چیزی برای<br />
الزم فلسفی مقوالت آن در گذشته در سر<br />
بر دوران این لیکن ساختهشدهاند. علوم دادهاست.<br />
انجام را خود کار فالسفه و رسیده علم<br />
به را خود جای بایستی فلسفه اکنون علمی<br />
بهطور قادرند علوم که زمانی از بدهد. ارائه<br />
را خود روابط ارگانیک و واحد نظام هست<br />
طبیعت فلسفهٔ به نه نیازی دیگر نمایند تاریخ۲۲.<br />
فلسفهٔ به نه و موضوع<br />
یک ماند؟ باقی چهچیزی فلسفه از )که<br />
طبیعت قوانین عامترین دیالکتیک، : فقط<br />
بنابراین تفکر. و مشغولند( آن به علوم از<br />
میتوانند که میمانند باقی تفکر قوانین حقیقتاً<br />
فلسفه پس شوند. استخراج علوم تاریخ است<br />
رهگذر این از و نیست علوم از جدای بودن<br />
ماتریالیست میگوید انگلس وقتی که هست،<br />
که همانطوری طبیعت قبول یعنی تحصّل<br />
اصالت خارجی«، امر اضافهٔ »بدون میباشد<br />
وی فرمولهای از بعضی کمین در دارای<br />
علوم که میداند انگلس درعینحال و هستند.<br />
معرفتی فرآیند یک موضوعی<br />
دارای فلسفه دلیل این به معذالک آن<br />
متناقض، بهطور دراینصورت امّا است مطلبی<br />
این و خواهد محض تفکر موضوع، نامطبوع<br />
ایدهآلیسم برای نمیتواند که است که<br />
لویاشتراوس آقای امروزه مثالً باشد. میداند<br />
انگلس به متمایل را خود آشکارا یا<br />
قوانین نیز او میدهد؟ انجام چهکاری قرار<br />
مطالعه مورد را تفکر ساختهای نشان<br />
لویاشتراوس به ریکور آقای میدهد. و<br />
بوده محق خود کار در وی که دادهاست میباشد.<br />
استعالیی۲۳ فاعل منهای کانت مورد<br />
را ریکور گفتهٔ این لویاشتراوس آقای موضوع<br />
اگر درواقع نداده. قرار انکار خود<br />
میتوان بودهباشد صرف تفکر فلسفه کانتی<br />
خود در و دانسته انگلس طرفدار را استعالیی.<br />
عاقل منهای کرد کشف