ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
You also want an ePaper? Increase the reach of your titles
YUMPU automatically turns print PDFs into web optimized ePapers that Google loves.
87<br />
صفحه در<br />
را ما که میشود آشکار مهمی موضوع دیگری<br />
طبیعت با قاطع گرهی نقطهٔ مقابل قرارمیدهد.<br />
Reflet ۱۸٫<br />
Anti – empirisme .19<br />
Systematicite Conceptuelle .20<br />
Spontaneisme .21<br />
Conception .22<br />
Production .23<br />
Anti- pragmatisme .24<br />
یعنی<br />
)Theoricisme( تئوری اصالت ۲۵. بر<br />
یکجانبه تأکید پراتیک، بر تئوری »تقدم به<br />
مراجعهشود مطلب این برای تئوری.« :<br />
جمله از آلتوسر دیگر آثار Elements<br />
d’auto-<br />
.P 1974 critique’Paris’Hachette<br />
51<br />
گرفتهایم.<br />
اثر همان از را فوق تعریف ما که در<br />
آلتوسر منتقدانآثار که است تذکر قابل اصالت<br />
انحراف نوعی وی اولیهٔ کارهای سال<br />
از وی لیکن دادهاند تشخیص تئوری گرفته<br />
فاصله انحراف این از بعد به ۱۹۸۶ کلیّهٔ<br />
نمودهاست. اصالح را خود مواضع و به<br />
هستند متعلّق میکنیم ترجمه ما که آثاری ٔه<br />
رسال خصوصاً و آلتوسر آثار دوم دورهٔ بهترین<br />
از یکی میتوان را فلسفه« و »لنین آورد.<br />
بهشمار دوره این کارهای Classique ۲۶٫<br />
بهزبانی<br />
مؤلف که آنچه فهم برای ۲۷. بعضی<br />
است الزم میکند بیان پیچیده بسیار مورد<br />
را مارکسیسم تزهای اساسیترین از را<br />
پدیدهها کلیهٔ مارکسیسم دهیم. قرار توجّه این<br />
از حرکت با و دانسته تضاد دستخوش آنها<br />
تضادها( شبکهٔ بگوییم بهتر )یا تضاد میتوان<br />
نیز فلسفه در میداند. تبین قابل را گرایش<br />
دو )حداقل( فلسفهای هر که گفت دو<br />
این فلسفه تاریخ در : دارد متضاد و عمده پیدا<br />
بسیط و ناب بهصورت هرگز را گرایش ماتریالیست<br />
چه فلسفهای، هر کرد نمیتوان قابل<br />
گرایش دو به خود ایدهآلیست، چه و این<br />
از یکی همیشه ولی میباشد تجزیه است<br />
همینطور میباشد. عمده گرایشها آنچه<br />
)یعنی دانشمندان خودجوش فلسفهٔ در فلسفه<br />
یا دقیق معنای به فلسفه مقابل در که بهعلت<br />
دانشمندان گذاشت(. میتوان فالسفه خود<br />
خودجوش فلسفه گرایشهای از یکی 1391<br />
مهر 28 شماره هفته مجله مجبورند<br />
آنان اینکه یعنی هستند ماتریالیست تأیید<br />
را ماده( )مثالً علمشان موضوع وجود را<br />
آن از حاصل معرفت عنیت و نموده تعبیری<br />
در دانشمندان همین لیکن بازشناسند دیدگاه<br />
از خود علم معرفتی دادههای از که مقایسه<br />
میباشند. ایدهآلیست میکنند فلسفی اثر.<br />
همین در لنین سوم تز با شود Specificite ۲۸٫<br />
Praticien .29<br />
دادهشد<br />
توضیح همانطوریکه یعنی ۳۰. ماده<br />
وجود ناچار خود پراتیک در دانشمندان وجود<br />
علمی واال مینمایند تأیید را آن عنیت و وجود<br />
درصورتی علم که زیرا نخواهدداشت، وجودی<br />
آن موضوع که داشتهباشد میتواند وجود<br />
تأیید این داشتهباشد. خارجی و عینی ماتریالیسم<br />
توسط تئوریک قلمرو در عنیت و و<br />
دانشمندان پراتیک با که شدهاست بیان را<br />
واحدی تز و داشته مطابقت پراتیسینها میدهد.<br />
تشکیل ***<br />
سوم<br />
تز را<br />
کالسیک تزهای از یکی لنین نیز اینجا . دادهشدهبود<br />
توضیح فوئرباخ لودویک در که اعطا<br />
بیسابقه محملی آن به و گرفته سر از تاریخ<br />
بهمثابهٔ فلسفه تاریخ به تز این نمود؛ و<br />
ایدهآلیسم گرایش، دو بین کهنسال مبارزهٔ میشود.<br />
مربوط ماتریالیسم، اعتقادات<br />
با خشونت با تز این که گفت باید مواجهه<br />
به حرفهای فالسفهٔ عظیم اکثریت لنین<br />
بخواهند حرفهای فالسفه اگر برخاسته. کمال<br />
با خواهندخواند، مسلماً و بخوانند را فلسفی<br />
تزهای این که خواهندپذیرفت میل نیستند<br />
شتابزده و مجمل خالصه، همانقدر میترسم<br />
امّا تزها. این مخالف احتجاجات که آن<br />
بیم که اخیر تز مقابل در فالسفه این آسیب<br />
اعتقاداتشان عمیقترین به میرود تز<br />
این نمایند. مقاومت بیرحمانه رساند، در<br />
فقط آنان بهنظر ناهنجار، بسیار ظاهراً سیاسی<br />
و ایدئولوژیک یعنی عمومی مباحثات کل<br />
اینکه اظهار بخورد. درد به میتواند بین<br />
مبارزهٔ به وهله آخرین در فلسفه تاریخ بهنظر<br />
میگردد، تبدیل ایدهآلیسم و ماتریالیسم غنای<br />
تمامی فروختن بخس ثمن به میرسد بودهباشد.<br />
فلسفه تاریخ دارد<br />
مطلب این به بازگشت تز، این درواقع جز<br />
که تاریخی ندارد. تاریخ حقیقتاً فلسفه که چه<br />
نیست، عمده گرایش دو برخورد و تصادم میتوانند<br />
نبرد دالیل و صور باشد؟ میتواند فقط<br />
فلسفه تاریخ کل اگر لیکن باشند متفاوت این<br />
که است کافی میباشد، صور این تاریخ تبدیل<br />
غیرمتحرکی گرایشهای به صور تغییرات<br />
تا هستند صور آن نمایندهٔ که گردند شوند.<br />
مبدّل پوچ بازی بهنوعی صور این آن<br />
فلسفه ندارد، تاریخ فلسفه نهایت در در<br />
که است شگفتانگیز تئوریک مکان این<br />
جز اتفاقی هیچ نمیافتد، اتفاقی هیچ آن هیچ<br />
فلسفه در اینکه اظهار هیچ۱. تکرار به<br />
فلسفه که معناست این به نمیافتد اتفاقی فلسفه<br />
که راههایی میشود؛ منتهی بنبست از<br />
قبل دیتسگن که است همان مینماید باز هب که راههایی »بنبستها« میگفت هیدگر ۲ نمیشوند. منتهی جایی لنین<br />
که است مطلبی همان این وانگهی صفحات<br />
نخستین همان از لنین نموده. القاء توضیح<br />
امپیریوکریتیسیسم و ماتریالیسم برکلی<br />
تکرار جز کاری ماخ که میدهد دیدرو<br />
تکرار نیز وی خود و نمیدهد انجام بدتر،<br />
یا میدهد. قرار ماخ مقابل در را همدیگر<br />
دیدرو و برکلی که میشود مالحظه زوج<br />
مورد در که زیرا میکنند تکرار را صرف<br />
به و نموده حاصل توافق روح / ماده هٔ فلسف نمودهاند. بسنده واژهها به دستیابی واژههای<br />
باژگونگی این جز هیچچیز آنها در<br />
که روح( )ماده/ غیرمتحرک مفهومی دو<br />
بازی نمایندهٔ فلسفی، تئوری قلمرو زوج<br />
این خالل از که آنتاگونیستی گرایش تاریخ<br />
بدینسان نیست. میپردازند مواجهه به مکرر۳<br />
باژگونگی این عبارتاست فلسفه فرمولهای<br />
به تازهای معنای تز این بهعالوه مارکس<br />
بهوسیلهٔ هگل باژگونگی مشهور دربارهاش<br />
انگلس که هگلی آن خواهدداد۴، یک<br />
فقط مارکس باژگونگی که گفتهبود بود.<br />
مقدماتی باژگونگی که<br />
نمود اعتراف بایستی مطلب این راجعبه است.<br />
بیحدومرز و بیمالحظه لنین تأکید امپیریوکریتیسیسم<br />
و ماتریالیسم در حداقل فلسفی«<br />
»دفترهای لحن مورد این در )زیرا در<br />
اختالفات کلیّهٔ لنین میشود( عوض ظرافتهای<br />
و موشکافیها تمایزات، تعبیر، سعی<br />
آنها بهکمک فلسفه که را تئوریک تفکر<br />
مورد را خود »موضوع« میکند عبارتند<br />
جمله این : میریزد دور قراردهد، مغالطههای<br />
مشاجرات۵، سفسطهها، از تنها<br />
که مصالحههایی و آشتیها استادان، واقعی<br />
موضوع نمودن پنهان هدفشان انجام<br />
فلسفه قلمرو در که است مباحثهای ماتریالیسم<br />
بین عمده گرایش مبارزهٔ : میگیرد سیاست<br />
قلمرو در همانطوریکه ایدهآلیسم. و التقاطی<br />
مواضع و نیمبند۶ تدابیر سوم، راه فقط<br />
درواقع داشتهباشد. وجود نمیتواند