شماره ٢٨

شماره ٢٨ شماره ٢٨

16.03.2014 Views

78 صفحه Sur .20 دو دیدگاه از لنین شایستگی بزرگترین اگر سریعاً‏ بتوانیم شاید است،‏ این ما فعلی بحث ‏ٔه فلسف بین تعلیق حال در مسئله یک حل با و فرانسه دانشگاهی فلسفهٔ‏ حتی دانشگاهی،‏ نیز من خود که آنجایی از نماییم.‏ شروع لنین اشتغال فلسفه تدریس به و هستم دانشگاهی هستم اشارتی‎۱‎‏«‏ ‏»اهل همان زمرهٔ‏ در دارم میفرستد.‏ ‏»درود«‏ آنان به لنین که لوفور‎۲‎ هانری از غیر میدانم که تاجایی ‏ٔه فلسف تخصیصداده،‏ لنین به بدیع اثری که بزرگترین که را مرد این فرانسه دانشگاهی رهبری را جدید تاریخ سیاسی انقالب آگاه وجدانی با و مفصّل بهطور و مینمود وراهرا دوهم پوانکاره،‏ ما هموطنان آثار در ت نرانیم سخن آن از جز بخوانیم اگر تحلیلنموده،‏ امپیریوکریتیسیسم و ماتریالیسم ندانستهاست.‏ توجه عطف شایسته مرا کردهام فراموششان که استادانی امیدوار استثنای به گذشت که نیمقرنی در امّا ببخشند،‏ به کمونیست علم اهل و فالسفه از مقاله چند نمیتوان لنین دربارهٔ‏ صفحه چند جز من گمان سال نو اعصار مجلهٔ‏ در سارتر : نمود پیدا مرلوپونتی انقالب(‏‎۳‎‏،‏ و ‏)ماتریالیسم ۱۹۴۶ دیالکتیک(‏‎۴‎ ماجراهای نام به خود کتاب ‏)در ‏»روح‎۶‎‏«(‏ مجلهٔ‏ در مقالهای ‏)در ریکور‎۵‎ و از احترامآمیز بهطوری مقاله آن در ریکور میآید بهنظر ولی نموده یاد انقالب و ‏»دولت سارتر ننمودهباشد.‏ بحث لنین ‏»فلسفه«‏ از که لنین و انگلس ماتریالیستی فلسفهٔ‏ که میگوید که معنایی همان به است.‏ ‏»نیاندیشیدنی‎۷‎‏«‏ نمیتواند که اندیشهای ‏)الشیی‎۸‎‏(؛ چیز نه زیرا آید بیرون موفق صرف آزمایش بوتهٔ‏ از : طبیعتگرای‎۹‎ است مابعدالطبیعهای که هگلی‎۱۰‎ ماقبل و کانتی ماقبل انتقادی،‏ ماقبل کرد عمل نوعی سخاوتمندانه سارتر ولی نسبت فلسفه آن به را افالطونی ‏»اسطورهٔ«‏ تا میکند کمک را پرولتاریا که میدهند باشد.‏ انقالبی شر از را خود ساده کلمهٔ‏ یک با مرلوپونتی یک جز چیزی لنین فلسفهٔ‏ میدهد؛ نجات آن نیست.‏ ‏»شگرد«‏ فلسفهٔ‏ سنت محاکمه به اینجا اگر مسلماً‏ طرف این به سال صدوپنجاه از فرانسوی مزاج بضاعت اگر حتی مینمودم شروع زیرا نمیبودم بخشش قابل میداد اجازه من زیر را گذشته این فرانسوی فلسفهٔ‏ که سکوتی علنی محاکمهای شایستهٔ‏ است پوشانده آن بودهباشد نمایشی بایستی سنت این است.‏ 1391 مهر 28 شماره هفته مجله فیلسوف هیچ که زیرا تحمل غیرقابل در آن تاریخ نوشتن به فرانسوی شناختهشده نکردهاست.‏ خطر عام مالء را نکته این اظهار جرئت بایستی حقیقت در دوبیران‎۱۱‎ من از فرانسوی فلسفه که داشت با برنشویک‎۱۴‎ و تابرگسون‎۱۳‎ گوزن‎۱۲‎ و و الشیله‎۱۷‎ راوسون‎۱۶‎‏،‏ هاملن‎۱۵‎ از گذار نجاتی راه خود تاریخ مقابل در بوترو‎۱۸‎ که بزرگ مرد چند وسیلهٔ‏ به مگر ندارد بهخرج سماجت آنان تعقیب در سنت این زیر یا و دورکایم‎۲۰‎ و کنت‎۱۹‎ مانند داده مانند نموده محبوس فراموشی از غباری به که گفت باید کورنو‎۲۲‎‏.‏ و کوتورا‎۲۱‎ و علم مورخ فلسفه،‏ آگاه مورخ چند مدد گمنامی در که معرفتشناسی‎۲۳‎ دانشمندان آنهایی تا کردهاند کار حوصله و تأمل با و از تاحدی،‏ فرانسوی،‏ فلسفهٔ‏ که دهند تعلیم را مدیون را خود احیاء‎۲۴‎ بهاینطرف سیسال همگان که افراد این بین از میباشد.‏ آنان فوتشدگان فقط که دهید اجازه میشناسند،‏ باشالر‎۲۶.۲۷‎ و کاواییس‎۲۵‎ : ببرم نام را دانشگاهی فلسفه این بگذریم هرچه از بهاینطرف سال صدوپنجاه از که فرانسه ارتجاعی و اصالتروحی‎۲۸‎ مذهبی،‏ عمیقاً‏ سپس و محافظهکار موارد بهترین در و ‏»اصالت متوجه و لیبرال عمر آخر در افتخار با که فلسفهای این و شخص«‏‎۲۹‎بوده فراموشی بوتهٔ‏ به را فروید و مارکس هگل،‏ کانت جد به که دانشگاهی فلسفه این سپرده،‏ ننموده،‏ قرائت را هوسرل‎۳۰‎ و هگل سپس مگر کشفنکرده را راسل و فرگه‎۳۱‎ وجود کمتر،‏ حتی یا بهاینطرف سال ده چند از انقالبی بلشویک،‏ این به میتوانست چگونه نماید.‏ توجه عطف لنین نام به سیاستمداری و که کمرشکنی طبقاتی دالیل بار بر عالوه سنگینی فلسفی صرفاً‏ سنتهای این دوش بر زا تحمیلشده محکومیت عالوهبر میکتد،‏ ‏ٔه ‏»اندیش علیه ارواج ‏»آزادترین«‏ طرف لنین«،‏ انتقادی ماقبل و نیاندیشیدنی فلسفی هستیم آن میراثخوار ما که فرانسوی فلسفهٔ‏ فلسفهای نمیتواند که برده بهسر یقین این در بهعنوان بیاموزد.‏ مردسیاسی و سیاست از دانشگاهی فیلسوف چند پیش مدتی مثال نظریهپردازیهای مطالعهٔ‏ به فرانسوی اسپنوزا‎۳۳‎‏،‏ ماکیاوللی‎۳۲‎ سیاسی،‏ فلسفهٔ‏ حتی و الک‎۳۶‎ گرتیوس‎۳۵‎‏،‏ هابس‎۳۴‎‏،‏ حتی پرداختند.‏ ‏»خودمان«‏ روسوی روسو،‏ و ادبیان امید به نویسندگان این قبل سیسال شدهبودند.‏ رها غیره و حقوقدانان طرد و نفی در فرانسوی دانشگاهی فلسفهٔ‏ پس سیاست از چیزی اینکه بر مبنی خود کامل نمیتوان لنین بنابراین و سیاسی مردان و هرچیزی نشدهاست.‏ اشتباه دچار آموخت،‏ مرگبار فلسفه بر شود سیاست به مربوط که از را خود حیات سیاست زیرا باشد میتواند دارد.‏ فلسفه دانشگاهی فلسفهٔ‏ که گفت نمیتوان یقیناً‏ لنین و خوانده را لنین زمانی فرانسه دست با باشد نپرداخته آن به چیزی درعوض پولش«‏ ‏»تمامی که درحالی کامل دلبازی و فراداریم.‏ گوش لنین به میبخشد.‏ ان به را امپیریوکریتیسیسم و ماتریالیسم در که آنجایی آلمانی پرولتر این یادمیکند،‏ دیتسگن‎۳۷‎ ازِ‏ که بودند گفته دربارهاش انگلس و مارکس که اینکه دلیل به خودآموزی،‏ با و ‏»بهتنهایی«‏ ‏»ماتریالیسم خود بود،‏ مبارز پرولتر یک : نمودهبود کشف را دیالکتیک«‏ ‏»نوکران دتسگن نظر در فلسفه ‏»استادان گفتارهای با که هستند مدرکی«‏ صاحب نوعی کمک به آرمانی«‏ ‏»خیر درباب خود را مردم ظاهرسازی،‏ از سرشار ایدهآلیسم که ‏»همانطوری میدهند.‏ سوق حمایت به ضد نیز ماتریالیسم ضدخداست،‏ شیطان ‏ٔه نظری است.«‏ روحانینما دانشگاهیان عام است ‏»سالحی معرفت ماتریالیستی ‏»مذهب علیه فقط نه مذهبی(،‏ ایمان علیه میشناسند،‏ همگان که راستین معمولی،‏ مذهب علیه همچنین بلکه کشیشان،‏ مذهب رد گمشده ایدهآلیستهای استادانه و متعالی دانشگاهیان دوپهلویی و ابهام مقابل در مه«.‏ مذهبی«‏ ‏»صداقت دیتسگن ‏»آزاداندیش«،‏ ‏»نظامی«‏ الاقل اینجا در میداد.‏ ترجیح را نظر که وجوددارند کامل مردانی وجوددارد،‏ استادان،‏ آقایان برای جدانمیکنند.‏ عمل از را برای وسیلهای بلکه نبوده علم یک ‏»فلسفه است«.«‏ سوسیالدموکراسی مقابل در دفاع را خود که کسانی تمامی و ‏»»استادان آزاداندیشیشان علیرغم مینامند فیلسوف و میشوند…‏ پیشداوری و عرفان دچار تودهای آنان سوسیالدموکراسی مقابل در نمودن دنبال برای تشکیلمیدهند.‏ ارتجاعی محمالت توسط آن اثبات بدون درست راهی بنبست یعنی فلسفه بایستی مذهبی و فلسفی ۳۸ نمود.««‏ مطالعه را بنبستها بین است قادر امّا بیرحمانه،‏ است متنی حتی کامل«‏ ‏»مردان و ‏»آزاداندیشان«‏ ‏»نظامفکری«‏ دارای نهتنها که مذهبیها در فکری نظام این بلکه هستند نظری شود.‏ قائل تمایز ادغامشده،‏ نیز آنان عمل تصادفی روشن؛ است متنی بههمانسان دیتسگن از شگفتی کلمهٔ‏ با متن این که نیست ما مییابد.‏ خاتمه نموده نقلقول لنین که دنبال را درستی راه که هستیم آن نیازمند را درست راه آن اینکه برای پس نماییم

79 صفحه HHamelin .15 Ravaisson .16 Lachelier .17 Boutroux .18 Comte .19 Couturat ۲۱٫ Durkheim .20 Cournot .22 epistemologue .23 renaissance .24 Cavailles .25 Bachelard .26 مطالعه را فلسفه بایستی نماییم دنبال بتوانیم هب میباشد.‏ بنبستها«‏ ‏»بنبست که نماییم راه نمیتوان که معناست بدین این دیگر بیان در چیز هر از قبل ولی علوم ‏)در را درستی آن از باالتر و فلسفه مطالعهٔ‏ بدون سیاست(‏ ‏ٔه مثاب به فلسفه به مربوط نظریه یک بدون دنبال نمیشود،‏ منتهی جایی به که راهی نمود.‏ بدون مذکور دالیل کلیه از فراتر و نهایت در فالسفه برای لنین که است علت این به شک برای و میباشد غیرقابلتحمل دانشگاهی نساختهباشیم خاطر آزرده را کسی اینکه نه اگر فالسفه اکثر برای بگوییم میتوانیم خواه باشند بوده دانشگاهی خواه آنها،‏ همهٔ‏ من خود برای ‏)البته ما همهٔ‏ برای لنین نه.‏ غیرقابل فلسفی نظر از خاصی زمان در نیز(‏ زیرا تحمل غیرقابل هست،‏ یا و بوده تحمل فالسفه که آنچه علیرغم و امر حقیقت در که ‏ٔه فلسف انتقادی ماقبل خصلت دربارهٔ‏ میتوانند آن مقوالت از بعضی موجز حالت و لنین میکنند حس و میداند نیک خود بگویند،‏ خود فالسفه نیست.‏ این حقیقی مسئله که ایرادات لنین که میدانند نیک و حسمیکنند لنین خود این نموده.‏ پیشبینی قبل مدتی از را فوریه ۷ مورخ نامهٔ‏ ‏)در : میگوید که است در یعنی زمینه این در من گورکی(‏ به ۱۹۰۸ که است لنین این ندارم.‏ کافی آمادگی فلسفه تعاریف و فرمولبندیها که میدانم : میگوید که میدانم من میباشد؛ ناهجار و مبهم من بودنت ‏»متافیزیک«‏ به را ماتریالیسم فالسفه که میکند اضافه لنین امّا خواهندنمود.‏ متّهم آنان فلسفهٔ‏ به من نهتنها نیست.‏ این مسئله فلسفه به نیز آنان مثل بلکه ندارم اشتغال فلسفه به آنان اشتغال نحوهٔ‏ نمیورزم.‏ اشتغال و فراست خزائن نمودن نثار از عبارتست قلمرو د نشخوار برای صرفاً‏ نکتهپردازی‏ مورد دیگری جور به را فلسفه من فلسفه.‏ مارکس که همانطوری میدهم،‏ قرار بحث همانطوری را فلسفه من بگوید میخواست است جهت این از میبرم‎۳۹‎ بهکار هست که ‏»ماتریالیسم طرفدار میکنم ر تصوّ‏ من که باشم.‏ دیالکتیک«‏ امپیریوکریتیسیسم و ماتریالیسم در همه این سطور بین یا و صراحت با یا شده نوشته برای فیلسوف لنین دلیل این به خطوط.‏ و یعنی بدانند،‏ نمیخواهند که فالسفه اکثریت مسئله که میشوند،‏ متوجّه کنند اقرار بیاینکه میباشد.‏ تحمل غیرقابل نیست،‏ حقیقیاین مارکس،‏ بدانیم که نیست این اصلی مسئله نه؟ یا بودهاند فیلسوف حقیقتاً‏ لنین و انگلس آنان نه؟ یا هستند بینقص آنان فلسفی نظرات گفتهاند کانت فینفسهٔ«‏ ‏»شی درباب محمالتی انتقادی ماقبل آنان ماتریالیسم اینکه و نه یا زیرا قبیل.‏ این از سخنانی و نه؟ یا هست 1391 مهر 28 شماره هفته مجله از خاصی نوع محدودهٔ‏ در سؤاالت این کلیّهٔ‏ مسئله طرحشوند.‏ میتوانند فلسفه‎۴۰‎ کاربرد کاربرد به میشود مربوط بهدرستی حقیقی کامالً‏ نوع یک ارائه با لنین که فلسفه سنتی تردید مورد را آن فلسفه،‏ کاربرد متمایز دادهاست.‏ قرار و نوید از نشانی گونه دیگر کاربرد این ‏ٔه نحو عینی معرفت جهت این در طرحی نسبت معرفتی دارد.‏ خود در را فلسفه وجود بنبستبنبستها‎۴۱‎‏.‏ مثابهٔ‏ به فلسفه به فلسفه و فالسفه که چیزی آخرین بنابراین معرفت همین میباشند آن تحمل به قادر چنین فکر حتی که راستی به است؛ عینی فلسفه آنچه مداراست.‏ غیرقابل معرفتی یک فکر از است عبارت کند تحمل نمیتواند قادر که فلسفه عینی(‏ معرفت ‏)یعنی تئوری دهد.‏ تغییر را آن سنتی کاربرد بود خواهد زیرا باشد مرگبار وی بر میتواند تئوری این میباشد.‏ فلسفه نفی مدیون را خود حیات که Entendeur ۱٫ که دارد را معنایی همان تقریباً‏ کلمه این : حافظ بیت این در اشارت«‏ ‏»اهل اصطالح *** دارند اشارت که بشارت اهل است آنکس کجاست؟ اسرار محرم ولی هست نکتهها Henri Lefebvre ۲٫ J. – P. Sartere Materialisme .3 et Revolution in Temps Mod- ۱۹۴۶ ernes Merleau Ponty Aventures de ۴٫ la dialectique فرانسوی معاصر فیلسوف Ricoeur 5. Esprit ۶٫ Impensable .7 معنای به آلمانی اصطالح Unding 8. ‏»الشیء«‏ هیپولیت ژان نام بایستی متأسفانه ۲۷. این به نیز را )Jean Hyppolite( مؤلف(‏ ‏)حاشیهٔ‏ نمود.‏ اضافه فهرست Spiritualiste ۲۸٫ Personnaliste .29 Husserl .30 Frege .31 Machiavel .32 Spinoza .33 Hobbes .34 Grotius .35 Locke .36 Dietzgen .37 Den Holtzweg der Holtzwe- .۳۸ دیتسگن از عباراتی با لنین از نقلقول ge مشخصشده.‏ مضاعف گیومهٔ‏ بهوسیلهٔ‏ که نظر در که است توضیح به الزم همچنین و میشده منتهی بنبست به فلسفه دیتسگن مینامد.‏ بنبستها بنبست را آن وی لذا نموده نقل را وی آلمانی عبارت عین لنین بنبستها بهبنبست آلمانی متن به توجه با و آلمانی در Holtzweg لغت : نمودیم ترجمه راه ناگهان که جنگل در است محلی معنای به ممکن آن ادامه و رسیده بهپایان کوبیدهشده نمیگردد.‏ Je la pratique ۳۹٫ Pratique de philosophie .40 naturalisme ۹٫ Pre-eritique pre – kantienne .10 pre – hegelienne Maine de Biran .11 Cousin .12 Bergson .13 Brunschvg .14

78<br />

صفحه Sur .20<br />

دو<br />

دیدگاه<br />

از لنین شایستگی بزرگترین اگر سریعاً‏<br />

بتوانیم شاید است،‏ این ما فعلی بحث ‏ٔه<br />

فلسف بین تعلیق حال در مسئله یک حل با و<br />

فرانسه دانشگاهی فلسفهٔ‏ حتی دانشگاهی،‏ نیز<br />

من خود که آنجایی از نماییم.‏ شروع لنین اشتغال<br />

فلسفه تدریس به و هستم دانشگاهی هستم<br />

اشارتی‎۱‎‏«‏ ‏»اهل همان زمرهٔ‏ در دارم میفرستد.‏<br />

‏»درود«‏ آنان به لنین که لوفور‎۲‎<br />

هانری از غیر میدانم که تاجایی ‏ٔه<br />

فلسف تخصیصداده،‏ لنین به بدیع اثری که بزرگترین<br />

که را مرد این فرانسه دانشگاهی رهبری<br />

را جدید تاریخ سیاسی انقالب آگاه<br />

وجدانی با و مفصّل بهطور و مینمود <br />

وراهرا دوهم پوانکاره،‏ ما هموطنان آثار در<br />

ت نرانیم سخن آن از جز بخوانیم اگر تحلیلنموده،‏<br />

امپیریوکریتیسیسم و ماتریالیسم ندانستهاست.‏<br />

توجه عطف شایسته مرا<br />

کردهام فراموششان که استادانی امیدوار استثنای<br />

به گذشت که نیمقرنی در امّا ببخشند،‏ به<br />

کمونیست علم اهل و فالسفه از مقاله چند نمیتوان<br />

لنین دربارهٔ‏ صفحه چند جز من گمان سال<br />

نو اعصار مجلهٔ‏ در سارتر : نمود پیدا مرلوپونتی<br />

انقالب(‏‎۳‎‏،‏ و ‏)ماتریالیسم ۱۹۴۶ دیالکتیک(‏‎۴‎<br />

ماجراهای نام به خود کتاب ‏)در ‏»روح‎۶‎‏«(‏<br />

مجلهٔ‏ در مقالهای ‏)در ریکور‎۵‎ و از<br />

احترامآمیز بهطوری مقاله آن در ریکور میآید<br />

بهنظر ولی نموده یاد انقالب و ‏»دولت سارتر<br />

ننمودهباشد.‏ بحث لنین ‏»فلسفه«‏ از که لنین<br />

و انگلس ماتریالیستی فلسفهٔ‏ که میگوید که<br />

معنایی همان به است.‏ ‏»نیاندیشیدنی‎۷‎‏«‏ نمیتواند<br />

که اندیشهای ‏)الشیی‎۸‎‏(؛ چیز نه زیرا<br />

آید بیرون موفق صرف آزمایش بوتهٔ‏ از : طبیعتگرای‎۹‎ است مابعدالطبیعهای که هگلی‎۱۰‎<br />

ماقبل و کانتی ماقبل انتقادی،‏ ماقبل کرد<br />

عمل نوعی سخاوتمندانه سارتر ولی نسبت<br />

فلسفه آن به را افالطونی ‏»اسطورهٔ«‏ تا<br />

میکند کمک را پرولتاریا که میدهند باشد.‏<br />

انقالبی شر<br />

از را خود ساده کلمهٔ‏ یک با مرلوپونتی یک<br />

جز چیزی لنین فلسفهٔ‏ میدهد؛ نجات آن نیست.‏<br />

‏»شگرد«‏ فلسفهٔ‏<br />

سنت محاکمه به اینجا اگر مسلماً‏ طرف<br />

این به سال صدوپنجاه از فرانسوی مزاج<br />

بضاعت اگر حتی مینمودم شروع زیرا<br />

نمیبودم بخشش قابل میداد اجازه من زیر<br />

را گذشته این فرانسوی فلسفهٔ‏ که سکوتی علنی<br />

محاکمهای شایستهٔ‏ است پوشانده آن بودهباشد<br />

نمایشی بایستی سنت این است.‏ 1391<br />

مهر 28 شماره هفته مجله فیلسوف<br />

هیچ که زیرا تحمل غیرقابل در<br />

آن تاریخ نوشتن به فرانسوی شناختهشده نکردهاست.‏<br />

خطر عام مالء را<br />

نکته این اظهار جرئت بایستی حقیقت در دوبیران‎۱۱‎<br />

من از فرانسوی فلسفه که داشت با<br />

برنشویک‎۱۴‎ و تابرگسون‎۱۳‎ گوزن‎۱۲‎ و و<br />

الشیله‎۱۷‎ راوسون‎۱۶‎‏،‏ هاملن‎۱۵‎ از گذار نجاتی<br />

راه خود تاریخ مقابل در بوترو‎۱۸‎ که<br />

بزرگ مرد چند وسیلهٔ‏ به مگر ندارد بهخرج<br />

سماجت آنان تعقیب در سنت این زیر<br />

یا و دورکایم‎۲۰‎ و کنت‎۱۹‎ مانند داده مانند<br />

نموده محبوس فراموشی از غباری به<br />

که گفت باید کورنو‎۲۲‎‏.‏ و کوتورا‎۲۱‎ و<br />

علم مورخ فلسفه،‏ آگاه مورخ چند مدد گمنامی<br />

در که معرفتشناسی‎۲۳‎ دانشمندان آنهایی<br />

تا کردهاند کار حوصله و تأمل با و از<br />

تاحدی،‏ فرانسوی،‏ فلسفهٔ‏ که دهند تعلیم را مدیون<br />

را خود احیاء‎۲۴‎ بهاینطرف سیسال همگان<br />

که افراد این بین از میباشد.‏ آنان فوتشدگان<br />

فقط که دهید اجازه میشناسند،‏ باشالر‎۲۶.۲۷‎<br />

و کاواییس‎۲۵‎ : ببرم نام را دانشگاهی<br />

فلسفه این بگذریم هرچه از بهاینطرف<br />

سال صدوپنجاه از که فرانسه ارتجاعی<br />

و اصالتروحی‎۲۸‎ مذهبی،‏ عمیقاً‏ سپس<br />

و محافظهکار موارد بهترین در و ‏»اصالت<br />

متوجه و لیبرال عمر آخر در افتخار<br />

با که فلسفهای این و شخص«‏‎۲۹‎بوده فراموشی<br />

بوتهٔ‏ به را فروید و مارکس هگل،‏ کانت<br />

جد به که دانشگاهی فلسفه این سپرده،‏ ننموده،‏<br />

قرائت را هوسرل‎۳۰‎ و هگل سپس مگر<br />

کشفنکرده را راسل و فرگه‎۳۱‎ وجود کمتر،‏<br />

حتی یا بهاینطرف سال ده چند از انقالبی<br />

بلشویک،‏ این به میتوانست چگونه نماید.‏<br />

توجه عطف لنین نام به سیاستمداری و که<br />

کمرشکنی طبقاتی دالیل بار بر عالوه سنگینی<br />

فلسفی صرفاً‏ سنتهای این دوش بر زا تحمیلشده محکومیت عالوهبر میکتد،‏ ‏ٔه<br />

‏»اندیش علیه ارواج ‏»آزادترین«‏ طرف لنین«،‏<br />

انتقادی ماقبل و نیاندیشیدنی فلسفی هستیم<br />

آن میراثخوار ما که فرانسوی فلسفهٔ‏ فلسفهای<br />

نمیتواند که برده بهسر یقین این در بهعنوان<br />

بیاموزد.‏ مردسیاسی و سیاست از دانشگاهی<br />

فیلسوف چند پیش مدتی مثال نظریهپردازیهای<br />

مطالعهٔ‏ به فرانسوی اسپنوزا‎۳۳‎‏،‏<br />

ماکیاوللی‎۳۲‎ سیاسی،‏ فلسفهٔ‏ حتی<br />

و الک‎۳۶‎ گرتیوس‎۳۵‎‏،‏ هابس‎۳۴‎‏،‏ حتی<br />

پرداختند.‏ ‏»خودمان«‏ روسوی روسو،‏ و<br />

ادبیان امید به نویسندگان این قبل سیسال شدهبودند.‏<br />

رها غیره و حقوقدانان طرد<br />

و نفی در فرانسوی دانشگاهی فلسفهٔ‏ پس سیاست<br />

از چیزی اینکه بر مبنی خود کامل نمیتوان<br />

لنین بنابراین و سیاسی مردان و هرچیزی<br />

نشدهاست.‏ اشتباه دچار آموخت،‏ مرگبار<br />

فلسفه بر شود سیاست به مربوط که از<br />

را خود حیات سیاست زیرا باشد میتواند دارد.‏<br />

فلسفه دانشگاهی<br />

فلسفهٔ‏ که گفت نمیتوان یقیناً‏ لنین<br />

و خوانده را لنین زمانی فرانسه دست<br />

با باشد نپرداخته آن به چیزی درعوض پولش«‏<br />

‏»تمامی که درحالی کامل دلبازی و فراداریم.‏<br />

گوش لنین به میبخشد.‏ ان به را امپیریوکریتیسیسم<br />

و ماتریالیسم در که آنجایی آلمانی<br />

پرولتر این یادمیکند،‏ دیتسگن‎۳۷‎ ازِ‏ که<br />

بودند گفته دربارهاش انگلس و مارکس که اینکه<br />

دلیل به خودآموزی،‏ با و ‏»بهتنهایی«‏ ‏»ماتریالیسم<br />

خود بود،‏ مبارز پرولتر یک : نمودهبود کشف را دیالکتیک«‏ ‏»نوکران<br />

دتسگن نظر در فلسفه ‏»استادان گفتارهای<br />

با که هستند مدرکی«‏ صاحب نوعی<br />

کمک به آرمانی«‏ ‏»خیر درباب خود را<br />

مردم ظاهرسازی،‏ از سرشار ایدهآلیسم که<br />

‏»همانطوری میدهند.‏ سوق حمایت به ضد<br />

نیز ماتریالیسم ضدخداست،‏ شیطان ‏ٔه<br />

نظری است.«‏ روحانینما دانشگاهیان عام<br />

است ‏»سالحی معرفت ماتریالیستی ‏»مذهب<br />

علیه فقط نه مذهبی(،‏ ایمان علیه میشناسند،‏<br />

همگان که راستین معمولی،‏ مذهب<br />

علیه همچنین بلکه کشیشان،‏ مذهب رد گمشده ایدهآلیستهای استادانه و متعالی دانشگاهیان<br />

دوپهلویی و ابهام مقابل در مه«.‏ مذهبی«‏<br />

‏»صداقت دیتسگن ‏»آزاداندیش«،‏ ‏»نظامی«‏<br />

الاقل اینجا در میداد.‏ ترجیح را نظر<br />

که وجوددارند کامل مردانی وجوددارد،‏ استادان،‏<br />

آقایان برای جدانمیکنند.‏ عمل از را برای<br />

وسیلهای بلکه نبوده علم یک ‏»فلسفه است«.«‏<br />

سوسیالدموکراسی مقابل در دفاع را<br />

خود که کسانی تمامی و ‏»»استادان آزاداندیشیشان<br />

علیرغم مینامند فیلسوف و میشوند…‏ پیشداوری و عرفان دچار تودهای<br />

آنان سوسیالدموکراسی مقابل در نمودن<br />

دنبال برای تشکیلمیدهند.‏ ارتجاعی محمالت<br />

توسط آن اثبات بدون درست راهی بنبست<br />

یعنی فلسفه بایستی مذهبی و فلسفی ۳۸ نمود.««‏ مطالعه را بنبستها بین<br />

است قادر امّا بیرحمانه،‏ است متنی حتی<br />

کامل«‏ ‏»مردان و ‏»آزاداندیشان«‏ ‏»نظامفکری«‏<br />

دارای نهتنها که مذهبیها در<br />

فکری نظام این بلکه هستند نظری شود.‏<br />

قائل تمایز ادغامشده،‏ نیز آنان عمل تصادفی<br />

روشن؛ است متنی بههمانسان دیتسگن<br />

از شگفتی کلمهٔ‏ با متن این که نیست ما<br />

مییابد.‏ خاتمه نموده نقلقول لنین که دنبال<br />

را درستی راه که هستیم آن نیازمند را<br />

درست راه آن اینکه برای پس نماییم

Hooray! Your file is uploaded and ready to be published.

Saved successfully!

Ooh no, something went wrong!