ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
ش٠ار٠٢٨
Create successful ePaper yourself
Turn your PDF publications into a flip-book with our unique Google optimized e-Paper software.
صفحه 70<br />
باشند، و سازمان های جنبش اجتماعی که<br />
از چنین اهدافی برخوردار اند. آیا در تعقیب<br />
موضوع تمایز بین اشکال، ما باید پرسش<br />
های مهمی درباره نقش سازمان در درون<br />
جنبش و درباره مبارزات بالقوه بین گرایش<br />
های سیاسی بر سر هژمونی استراتژی و<br />
تاکتیک های متفاوت صورت بندی کنیم؟<br />
اما چنین مسایلی گرچه در بررسی پیون و<br />
کلووارد نهفته است اما هیچ گاه به صراحت<br />
مورد مطالعه قرار نمی گیرد.<br />
دوم در واقع از تحلیل پیون و کلووارد روشن<br />
نیست ایرادهای آن ها در مورد سازماندهی<br />
با عضویت توده ای به اشکال سازماندهی<br />
مربوط می شود یا هدف آن ها. آیا مشکل<br />
واقعیت ساده ی وسیع بودن سازماندهی است<br />
یا این که عضویت توده ای برای تاثیرگذاری<br />
بر نمایندگی سیاسی و نفوذ بر مقامات رسمی<br />
در سیستم موجود است؟ در واقع آن چه که آن<br />
ها توصیف می کنند به سادگی “سازماندهی<br />
با عضویت توده ای” نیست، بلکه سازمان<br />
دهی اصالح طلبانه است و نه تعداد اعضا،<br />
بلکه جهت گیری آن موضوع اصلی به<br />
شمار می رود. همان طور که آن ها نشان<br />
می دهند کسانی که سازمان را رهبری می<br />
کنند از لحاظ منابع به نخبگان وابسته اند و<br />
این منابع فقط در شرایطی فراهم است که<br />
قدرت گسست کاهش پیدا کند که پیون و<br />
کلووارد آن را به عنوان منبع واقعی فقرا در<br />
نظر می گیرند.<br />
سوم این ابهام با وجهی دیگر از استدالل آن<br />
ها پیوند پیدا می کند. این تعجب آور است<br />
که خواست آن ها برای جنبش مردم فقیر چه<br />
میزان فروتنانه است و پیون و کلووارد چه<br />
قدر بدبین اند. بهترین چیزی که آن ها به آن<br />
امید دارند بعضی اعانه های محدود و نفوذ<br />
اندک بر تصمیم گیری است. به فقرا لحظه<br />
های تصادفی، موقتی و وفادار وعده داده<br />
می شود هنگامی که “گسست” و “اغتشاش”<br />
خود آن ها برای لحظه ای نخبگان را وادار<br />
می کند که امتیازات کوچکی به آن ها عطا<br />
کند. چنین امتیازاتی حداکثر چیزی هستند<br />
که آن ها می توانند به آن امیدوار باشند.<br />
پیون و کلووارد هیچ گاه این امکان را مورد<br />
بحث قرار نمی دهند که فقرا ممکن است از<br />
حدود شرایط کنونی شان فراتر بروند و از<br />
سفره ی قدرتمندان نه یک امتیاز موقتی بلکه<br />
تغییری دایمی در شرایط قدرت خود کسب<br />
کنند- الغای خودشان به عنوان مردم فقیر.<br />
چهارم به نظر می رسد که پیون و کلووارد<br />
برای جنبش هیچ امکان استراتژیک به جز<br />
انتخاب بین یک گسست و اغتشاش اولیه و<br />
نارس و یک سازمان دهی دایم با پایه های<br />
توده ای قایل نباشند، گویی سازماندهی مردم<br />
مجله هفته شماره 28 مهر 1391<br />
همواره باید مانع مبارزه جویی موثر شوند<br />
و فقرا نمی توانند تشکیالت خود را کنترل<br />
کنند)برای یک استدالل مخالف به جانسون<br />
۲۰۰۰ مراجعه شود(.<br />
پنجم بخشی از دشواری در عنوان کتاب آن<br />
ها نهفته است: جنبش “مردم فقیر”. واژه<br />
ی “فقیر” شامل کارگران صنعتی، سیاه<br />
پوستان، بیکاران و دریافت کنندکان رفاهی<br />
می شود- گروه هایی با ظرفیت سازمان دهی<br />
با نیروی بالقوه متفاوت. بعضی گزاره های<br />
ممکن درباره مثال ظرفیت های سازماندهی<br />
کارگران صنعتی با جنبش فقرا تناسبی<br />
ندارد. هر دو می توانند موجب گسست<br />
شوند، هر دو می توانند شورش کنند، اما<br />
کارگران صنعتی می توانند طی چند روز<br />
از جنگ علیه مقامات در خیابان به سازمان<br />
دهی اشغال کارخانه و ایجاد سازمان دهی<br />
توده ای از پایین دست بزنند)به عنوان نمونه<br />
در زمستان ۱۹۷۰-۱، در لهستان(. و بدین<br />
وسیله چارچوب های تشکیالتی به وجود<br />
بیاورند که بتواند مسایل مربوط به تحول<br />
کامل جامعه را در دستور روز قرار دهند.<br />
مشکل است که بیکاران یا دریافت کنندگان<br />
کمک های رفاهی با اتکا به خویش از چنین<br />
توانی برخوردار باشند.<br />
پیون و کلووارد تاثیر مستقیم میشلز را می<br />
پذیرند. به یک معنا آن ها روایت خود از<br />
“بازی ستم کارانه” را ارائه می دهند. به<br />
نظر می رسد جنبش های مردمی در یک<br />
گزینش ناخشنود گرفتار شده اند. از یک سو<br />
بین گسست با مفهومی قوی از محدودیت<br />
امکانات و از سوی دیگر ورود به سیاست<br />
های رسمی با معضالت مشخص خود.<br />
گسست صرفا دستاوردهای کوتاه مدت خود<br />
را به وجود می آورد قبل از این که نخبگان<br />
موقعیت خود را دوباره مستقر سازند، در<br />
حالی که ورود به سیاست های رسمی خود<br />
مسیری است به سوی ادغام و محافظه<br />
کاری. انتخاب دیگری دیده نمی شود.<br />
براینس<br />
وینی براینس تجربه ی جنبش چپ جدید<br />
امریکا را در دهه ی ۱۹۶۰ مرور می کند:<br />
“دانشجویان برای جامعه های دموکراتیک”<br />
.)SDS( او می گوید SDS کوشش آگاهانه<br />
ای را در پیش گرفت تا بر معضل “میشلز”<br />
با تعقیب سیاست پیش گمانه ای بر میشلز<br />
فایق آید. براینس درباره ی همان دوره ای<br />
می نویسد که نظرات پیون و کلووارد شکل<br />
گرفت. در واقع او با تفکر آن ها هم جهت<br />
می شود، بدون این که بحث جالب توجه اما<br />
کمترتکامل یافته ی “سازمان کادر”های آن<br />
ها را مورد استفاده قرار دهد. به نظر براینس<br />
SDS یک شکل از دموکراسی مشارکتی<br />
را دنبال کرد و “جهت گیری قدرت” را به<br />
عنوان چیزی دید که این خواست را خنثی<br />
می کند. نگاه آن ها به سیاست با امتناع<br />
استراتژی مشخص می شود. او می گوید که<br />
این سیاست معادل “تجربه گرایی جسورانه”<br />
است.<br />
مشکل براینس توصیف از SDS نیست،<br />
توصیفی که با هم دلی و نقل قول های فراوان<br />
همراه است، بلکه ارزیابی او از این تجربه<br />
است. SDS شکست خورد و این نیاز به<br />
توضیح دارد. نکته اصلی درباره تجربه<br />
های جسورانه یا هر چیز دیگر آموزش از<br />
آن هاست. در امتناع SDS از استراتژی<br />
همواره خطر آشکاری وجود داشت، مبتنی<br />
بر این پیش فرض که رهبری و سلسله<br />
مراتب یکی هستند و نتایج مشابهی به بار<br />
می آورند، به همین دلیل در برابر هر دو باید<br />
ایستادگی کرد. نتایج چنین سیاستی تضعیف<br />
کننده است. SDS در اواخر دهه ی ۶۰<br />
با بن بستی روبه رو شد هنگامی که برای<br />
شرکت کنندگان جنبش روشن شد که پیش<br />
روی بیش تر در امتداد راه موجود مسدود<br />
شده است. در نتیجه این جنبش به گروه<br />
های متعددی تقسیم شد و به چیزی تبدیل شد<br />
که فریدمن ان را “نظامی از فرقه ها” می<br />
نامد)بسیاری اما نه همه این فرقه های رقیب<br />
روایت های مضحکی از مارکسیسم-لنینیسم<br />
برگزیده اند که با شکل های شدیدا سلسله<br />
مراتب مشخص است(.<br />
دلیل تغییر این بود که موضوع و دستور کار<br />
،SDS امیدی برای دستیابی به نتیجه نشان<br />
نمی داد، چون پایه های اجتماعی موجود<br />
جنبش)دانشجویان و سیاهان( برای دستیابی<br />
به اهداف جنبش کافی نبوده اند )قبل از هر<br />
چیز توقف جنگ ویتنام(. شرکت کنندگان<br />
در “جستجو برای یک ایدئولوژی” هدایت<br />
شده اند تا از طریق آن گروه های مختلف<br />
به انواع راه های بالقوه برای سازماندهی<br />
عمل و نظریه پردازی دست یابند. تجزیه<br />
جنبش هم چنین واکنشی بود به مدل های<br />
رقیب برای عمل انقالبی)فریدمن ۱۹۸۴-۵،<br />
ص ۱۲-۱۳(. آن چه که جایگزین تجربه<br />
شجاعانه SDS شد شکل دیگری از تجربه<br />
بود، یک “نظامی از فرقه ها” که در آن<br />
مدل های رقیب از نظر توانایی دوام خود به<br />
محک گذاشته می شدند. یک نتیجه آرمانی از<br />
“تجربه” دوم یکی از این مدل های رقیب می<br />
توانست باشد که به طور وسیع مورد پذیرش<br />
بود و امکان رشد چپ امریکای بازسازی<br />
شده را فراهم می کرد. این که نتیجه حاصل<br />
نشد که خود داستان دیگری دارد.<br />
تاریخ SDS در حالی که تنوع تجربه و